همه چیز از همه جا

نوشته های سید محمد رضا مجابی

همه چیز از همه جا

نوشته های سید محمد رضا مجابی

جایزه نوبل

جایزه نوبل معتبرترین جایزه‌ی علمی است که به یک دانشمند تعلق می‌گیرد.[۱] جایزه نوبل در سال ۱۸۹۵، به وصیت کارخانه‌دار و شیمیدان سوئدی، آلفرد نوبل که بیشتر او را به دلیل ابداع دینامیت می‌شناسند، پایه‌گذاری شد.

در سال ۱۹۰۱ میلادی، نخستین جوایز این بنیاد اهدا شد. طبق وصیت وی، پنج جایزه به‌طور سالانه در رشته‌های فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و پزشکی، ادبیات و صلح؛ به افرادی تعلق می‌گیرد که بیشترین خدمت را به بشر کرده باشند.[۲]

ششمین جایزه یعنی نوبل اقتصاد نیز در سال ۱۹۶۸ میلادی، توسط بانک مرکزی سوئد پایه‌گذاری شد که البته در لیست جوایز مرتبط با بنیاد نوبل جایی ندارد.[۳]

هیئت‌های مخصوص و کمیته‌های تخصصی

نقشه جهان بر حسب تعداد نوبلیست در هر کشور. کشور‌های با برنده بیشتر رنگ تیره تری دارند.

چهار هیئت مخصوص اعطاء جایزه که تحت اساسنامه بنیاد نوبل فعالیت می‌کنند عبارت‌اند از:

فیزیک، شیمی و اقتصاد

آکادمی سلطنتی علوم سوئد که وظیفه انتخاب برنده جایزه نوبل در رشته‌های فیزیک و شیمی را برعهده دارد.[۴]هم‌چنین فرهنگستان سلطنتی علوم سوئد، وظیفه انتخاب برنده «جایزهٔ علوم اقتصادی بانک مرکزی سوئد به یاد آلفرد نوبل» که به جایزه نوبل اقتصاد معروف است را نیز برعهده دارد.[۵]

ادبیات

آکادمی سوئد که وظیفه انتخاب برنده جایزه نوبل در رشته ادبیات را برعهده دارد.[۶]

فیزیولوژی و پزشکی

انستیتوی کارولینسکا که وظیفه گزینش برنده جایزه نوبل در رشته فیزیولوژی و پزشکی را برعهده دارد.[۷]

صلح

کمیته نروژی نوبل وابسته به پارلمان نروژ (برای جایزه صلح).


ضمناً پنج کمیته نوبل هم وجود دارد که هریک برای توزیع یکی از جوایز مطالعه می‏کنند (از جمله کمیته نروژی برای جایزه صلح). به‏علاوه چهار مؤسسه نوبل هم وجود دارد که هریک برای یکی از چهار جایزه نام‌بدره فعالیت می‏کنند.

نمودار توزیع جوایز کل نوبل بر حسب کشورها تا سال ۲۰۰۸. تعداد جوایز و سهم تقریبی از کل جوایز اعطا شده برای هر کشور نیز قید گردیده.

کمیته‌‏های پنجگانه نوبل هریک سه تا پنج عضو دارند که توسط هیئت مربوط تعیین می‏شوند. کسی نمی‏تواند خود را نامزد دریافت جایزه نوبل کند. کسانی‌که می‏توانند معرف نامزدهای جوائز نوبل باشند:

  • برندگان سابق جوائز نوبل (در رشته‏ مخصوص خود)
  • اعضاء هیئت اعطاء جوایز و اعضاء کمیته‏های نوبل (در رشته مخصوص خود)
  • استادان برجسته دانشگاه و آن‏هائی که توسط اعطاء کنندگان جوایز انتخاب می‏شوند.
  • ناشر اثر نامزد. (در مورد ادبیات)
  • اعضاء پاره‏ای از سازمانهای پارلمانی یا حقوقی‏ بین‏المللی (برای جایزه صلح)
  • اعضاء پارلمان‏ها و کابینه‏ها (برای جایزه صلح).

جشن‌های اهدای جوایز

تالار کنسرت استوکهلم که هر ساله جشن‌های اهدای جوایز نوبل در آن صورت می‌گیرد.

کمیته‌ها و مؤسساتی که جزو هیات انتخاب جوایز هستند اغلب نام برندگان را در ماه اکتبر اعلام می‌کنند. این جوایز در یک مراسم رسمی که در ۱۰ دسامبر یعنی سالگرد درگذشت آلفرد نوبل برگزار می‌شود به برندگان اهدا می‌شوند. مراسم جایزه صلح نوبل از ۱۹۰۵ تا ۱۹۴۶ در موسسه نوبل نروژ، پس از آن در "اولاً در دانشگاه اوسلو و از سال ۱۹۹۰ در عمارت شهرداری اوسلو برگزار شده‌است. سایر مراسم‌های اهدای جوایزاز سال ۲۰۰۵ در سالن کنسرت استوکهولم برگزار شده‌اند. هر سال هر یک از جوایز حداکثر به سه نفر اهدا می‌شود. هر جایزه عبارتست از یک مدال طلا، یک دیپلم افتخار و مبلغی پول. در حال حاضر مبلغ اهدایی در حدود ۱۰ میلیون کرونای سوئد (اندکی بیش از یک میلیون یورو یا ١/٣ میلیون دلار ایلات متحده) می‌باشد. اصولا اهدای این مبلغ با این هدف صورت گرفته‌است که برندگان نوبل، به دور از فشار تامین هزینه‌ها، به کار و پژوهش ادامه دهند. اما واقعیت اینست که بسیاری از برندگان، پیش از دریافت این مبلغ بازنشسته می‌شوند. اگر در یک گروه دو نفر برنده شوند، مبلغ نام‌برده میان دو نفر نصف می‌شود. اگر شمار برندگان سه نفر باشد، کمیته اهدای جوایز مختار است که این مبلغ را بطور برابر میان سه نفر تقسیم کرده یا اینکه به یک از برندگان یک‌دوم و به هر یک از دو نفر دیگر یک‌چهارم مبلغ مذکور را اهدا کند. معمولا دریافت‌کنندگان این مبلغ، آن‌را برای اهداف علمی، فرهنگی یا انسان‌دوستانه، وقف می‌کنند.

از سال ۱۹۰۲، شاه سوئد، به‌جز جایزه صلح نوبل، رسما کلیه جوایز را در استوکهولم اهدا کرده‌است. پادشاه اسکار دوم در ابتدا با اهدای جوایز بزرگ ملی به خارجی‌ها مخالف بود، اما گفته می‌شود پس از آنکه به ارزش تبلیغاتی این جوایز برای کشورش پی برد نظرش عوض شد. اولین جایزه صلح نوبل در سال ۱۹۰۱ توسط رییس مجلس نروژ اهدا شد تا اینکه در سال ۱۹۰۴ کمیته نوبل نروژ تشکیل شد. پنج عضو این کمیته توسط پارلمان نروژ (استورتینگت) گمارده می‌شوند و انجام امور مقدماتی مربوط به داوری و نیز اهدای جایزه صلح نوبل بر عهده این کمیته است. اعضای این کمیته مستقل هستند و به قانونگزاران پاسخگو نمی‌باشند. اعضای دولت نروژ حق عضویت در این کمیته را ندارند.

وصیت نوبل

آلفرد نوبل

پایه‌گذاری جوایز نوبل در پی وصیت آلفرد نوبل شیمیدان، کارآفرین سوئدی و مخترع دینامیت صورت گرفت. آلفرد نوبل در طول زندگی‌اش چندین وصیت‌نامه نوشت. آخرین وصیت‌نامه وی در ۲۷ نوامبر سال ۱۸۹۵ اندکی بیش از یکسال قبل از مرگش نوشته شد. او در ۲۷ نوامبر سال ۱۸۹۵ وصیت‌نامه مذکور را در باشگاه سوئد-نروژ پاریس امضا کرد. اختراع نوبل مستقیما در ساخت مواد منفجره مورد استفاده قرار گرفت و او از استفاده نظامی از اختراعش به شدت ناراحت بود. گفته می‌شود درآن زمان، یک روزنامه فرانسوی به مناسبت مرگ لودویگ برادر نوبل، به اشتباه یک اعلامیه‌های درگذشت کودکان را به چاپ رساند و در آن آلفرد نوبل را «سوداگر مرگ» لقب داد؛ نوبل با خواندن این مطلب تصمیم گرفت که آخرین وصیت‌نامه خود را بنویسید. بر اساس این وصیت‌نامه، نوبل ۹۶ درصد از ثروت خود را به پایه‌گذاری مراسم اهدای پنج جایزه اختصاص داد:

کلیه دارایی‌های نقدشدنی اینجانب باید صرف امور زیر شود:

این سرمایه باید توسط مجریان وصیتنامه اینجانب، برای خرید اوراق بهادار مطمئن سرمایه‌گذاری شود تا از سود آن هر ساله به افرادی که در سالهای آینده به حال بشریت بهترین بهره‌ها را به ارمغان می‌آورند جوایزی اعطا شود. سود حاصل از سرمایه مذکور باید به پنج قسمت مساوی تقسیم شده و به پنج مورد زیر اختصاص یابد: یک قسمت به شخصی که به مهمترین کشف یا اختراع در زمینه فیزیک دست زده باشد؛ یک قسمت به شخصی که به مهمترین کشف یا پیشرفت در زمینه شیمی دست زده باشد؛ یک قسمت به شخصی که به مهمترین کشف در زمینه فیزیولوژی یا پزشکی دست زده باشد؛ یک قسمت به " شخصی که در عرصه ادبیات بارزترین اثر را با گرایشی آرمان‌گرایانه خلق کرده باشد؛ و یک قسمت به شخصی که برای ایجاد برادری در میان ملت‌ها و انحلال یا کاهش نیروهای نظامی یا برگزاری یا حمایت از همایش‌های صلح‌طلبانه بزرگترین و بهترین کار را انجام می‌دهد.

جوایز فیزیک و شیمی باید توسط فرهنگستان علوم سوئد؛ جوایز فیزیولوژی و پزشکی توسط موسسه کارولین در استوکهلم؛ جوایز ادبیات توسط فرهنگستان استوکهلم و جوایز قهرمانان صلح توسط کمیته‌ای که توسط استورتینگ انتخاب شده اهدا شوند. خواسته آشکار من اینست که در اهدای این جوایز، ملیت شخص مورد توجه قرار نگیرد تا صرفنظر از آنکه او اهل اسکاندیناوی است یا نه، شایسته‌ترین فرد این جایزه را دریافت کند.

معروف است که نوبل بعلت خصومتی که با یک دانشمند ریاضی داشت جایزه ریاضی تعیین نکرد. اگرچه وصیت‌نامه نوبل بنیانگذار این جوایز بود، اما طرح او کامل نبود وبه دلیل پاره‌ای موانع ۵ سال طول کشید تا بنیاد نوبل تاسیس شود در ۱۰ دسامبر سال ۱۹۰۱ اولین جوایز نوبل اهدا گردند. [۸]

روند پیشنهاد نامزد و انتخاب برنده

در مقایسه با سایر جوایز، روند پیشنهاد نامزد و انتخاب برنده جوایز نوبل طولانی و موشکافانه‌است. به همین دلیل است که در گذر سالها، جوایز نوبل به مهمترین و پروجهه‌ترین جوایز در نوع خود تبدیل شده‌اند. فرم‌هایی که به منزله دعوتنامه‌های شخصی و اختصاصی است، به ۳۰۰۰ شخص منتخب ارسال می‌شوند تا از آنها برای اعلام نامزدی دعوت به عمل آید. به عنوان مثال بنیاد نوبل اعلام کرده‌است که در مورد جایزه صلح ممکن است افراد زیر نامزد شوند:

  • اعضای مجامع ملی و دولت‌های کشورها
  • اعضای دادگاههای بین‌المللی
  • رؤسای دانشگاهها
  • اساتید علوم اجتماعی، تاریخ، فلسفه، حقوق و الهیات
  • رؤسای موسسات تحقیقات صلح و موسسات سیاست خارجی
  • افرادی که جایزه صلح نوبل را دریافت کرده‌اند
  • اعضای هیات مدیره سازمان‌هایی که جایزه صلح نوبل دریافت کرده‌اند
  • اعضای فعال یا اعضای سابقکمیته نوبل نروژ
  • مشاورانی که سابقا توسط کمیته نوبل نروژ منصوب شده‌اند

برای جوایز دیگر نیز، این شرایط حکمفرما هستند.

مهلت دقیق اعلام نامزدی ۳۱ ژانویه است. [۹] اعلام نامزدی توسط خود شخص از درجه اعتبار ساقط است. همچنین افرادی که زنده هستند می‌توانند نامزد دریافت این جایزه شوند. بر خلاف بسیاری جوایز دیگر، نامزدهای دریافت جایزه نوبل بطور علنی معرفی نمی‌شوند و هرگز به آنها اعلام نمی‌شود که آنها برای دریافت جایزه مورد نظر هستند. موارد ثبت شده به مدت پنجاه سال مهروموم می‌شوند.

پس از اتمام مهلت اعلام نامزدی، یک کمیته موارد نامزدی را جمع‌آوری می‌کند تا به فهرست اولیه‌ای که از ۲۰۰ نامزد تشکیل شده برسد. این فهرست برای کارشناسان منتخب در حوزه کار هر یک از نامزدها فرستاده می‌شود تا اینکه فهرست مذکور به ۱۵ نامزد نهایی محدود شود. پس از آن گزارشی را به پیوست نظرات مربوطه تهیه می‌کند و آنرا به آکادمی یا بر حسب زمینه جایزه به دیگر نهاد مربوطه می‌فرستد. برای روشنتر شدن اینکه این موسسات در چه حد و اندازه‌ای هستند، مجمع جایزه پزشکی را مثال می‌زنیم که ۵۰ عضو دارد. اعضای موسسه تشکیل جلسه می‌دهند و برای انتخاب برنده(ها) جایزه رای‌گیری می‌کنند. روند انتخاب برنده نهایی در بین زمینه‌های گوناگون اندکی با هم متفاوت است. برای نمونه در ادبیات به ندرت به بیش از یک نفر جایزه اهدا می‌شود اما سایر جایزه‌ها معمولا برای چند نام در نظر گرفته می‌شوند.

عدم گزینش نامزدهای درگذشته

انتخاب افراد درگذشته به عنوان برنده جایزه مجاز نیست. گاهی با استناد به این واقعیت که برخی افراد که لایق دریافت جایزه نوبل بوده‌اند به خاطر اینکه پیش از مرگشان نامزد دریافت این جایزه نشده‌اند، انتقاداتی صورت گرفته‌است. در دو مورد جایزه‌ نوبل به افراد متوفی‌ای که در هنگام نامزد شدن زنده بوده‌اند اهدا شده‌است. این دو مورد عبارتند از دگ همرسکیورد دبیر کل سازمان ملل (۱۹۶۱، جایزه صلح) و اریک اکسل کارفلت (۱۹۳۱، ادبیات) و mdash؛ به هر دو نفر در همان سالی که درگذشته‌اند جایزه اهدا شد. از سال ۱۹۷۴ به بعد، به افراد درگذشته جایزه اهدا نشده‌است. ویلیام ویکری (۱۹۹۶، اقتصاد) پیش از آنکه جایزه را دریافت کند درگذشت و این مسئله پس از آن بود که برنده شدن وی اعلام شده بود.

انتقاد به اهدای جوایز

در طی سالها، افرادی که معتقدند توافقات رسمی و تایید اسامی از موفقیت‌های واقعی در روند تصمیم‌گیری در مورد اینکه جایزه باید به چه کسی اهدا شود مهمتر است، جوایز نوبل را مورد انتقاد قرار داده‌اند. شاید یکی از بدترین این موارد در ۱۹۷۳رخ داد که در آن هنری کیسینجر و لی دوک تو به خاطر بازگرداندن صلح به ویتنام به طور مشترک برنده جایزه صلح نوبل شده بودند و این در حالی بود که جنگ در ویتنام همچنان ادامه دشت. لی‌دوک‌تو با این استدلال که صلح هنوز محقق نشده‌است از دریافت جایزه خودداری کرد.

به رسمیت نشناختن موفقیت‌های مشابه

در فاصله سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۸، ماهاتما گاندی پنج بار نامزد دریافت جایزه نوبل شد اما هیچگاه جایزه‌ای دریافت نکرد. تحقیقات نشان می‌دهد که مقامات مسئول قصد داشتند در سال ۱۹۴۸جایزه نوبل را به وی اهدا کنند؛ با این حال وی در همان سال ترور شد. گفته می‌شود کمیته در همان سال برای وی جایزه پس از وفات در نظر گرفت اما سرانجام این تصمیم را منتفی کرد و در عوض تصمیم گرفت که در آن سال جایزه نوبل را به هیچکس اهدا نکند.

یکی دیگر از نقاط مورد اختلاف، قوانین سختگیرانه‌ای است که با ارائه همزمان جایزه به بیش از سه نفر مخالفت می‌کند. در مواردی که جایزه برای ارج نهادن به موفقیت کار تیمی که بیشتر از سه نفر است در نظر گرفته می‌شود، ناگزیر یک یا چند نفر از دریافت جایزه محروم می‌شوند. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۲، جایزه‌ای که به دلیل پیشرفت‌های صورت گرفته در زمینه طیف سنجی توده‌ای در شیمی پروتئین به کویچی تاناکا و جان فن اهدا شد تلاش‌های فرانس هیلن‌کامپ و مایکل کاراس را از موسسه شیمی فیزیک و نظریه‌ای دانشگاه فرانکفورت را به رسمیت نشناخت.

[۱۰] همچنین، قانون عدم ارائه جوایز به اشخاص متوفی، اغلب موفقیت‌های کسانی را که پیش از دریافت جایزه در پیشبرد آن رویداد علمی خاص همکاری داشته‌اند را به رسمیت نمی‌شناسد. به عنوان مثال در سال ۱۹۵۳، روزالیند فرانکلین در کشف ساختار دی ان ای به پیشرفت‌های مهمی رسید اما وی در سال ۱۹۵۸ در پی ابتلا به سرطان تخمدان درگذشت و در سال ۱۹۶۲ جایزه نوبل به فرانسیس کریک، جیمز دی واتسون و موریس ویلکینز (یکی از همکاران فرانکلین) اهدا شد.

[۱۱] جایزه نوبل فیزیک در سال ۲۰۰۵ و بویژه برنده شناختن روی گلابر و برنده ندانستن جورج سودارشان انتقادات فراوانی را به همراه آورد. در حالیکه نقل قول‌های ارئه شده در مقاله گلابر در سال ۱۹۶۳ نشان می‌دهند که کار وی از منابع بیشتری بهره برده، اما کاملا روشن است که مقاله‌های هر دو فیزیکدان، در زمینه نورشناسی کوانتوم و فرضیه همگرایی تاثیر بسزایی داشته‌است. متاسفانه در این مورد نیز درگذشت لن ماندل و دان والز که به پیشبرد موارد مذکور کمک‌های فراوانی کرده بودند، باعث شد این دانشمندان نیز از گردونه حذف شوند.

همچنین جایزه نوبل شیمی در سال ۲۰۰۰ برای «کشف و پرورش پولیمرهای آلی رسانا»، اکتشاف پولیمرهای درهم تنیده انتقال شارژی با همان سطح رسانایی بالا، که قبلا کشف آن توسط ویس ات آل در گزارش وی در سال ۱۹۶۳ در مورد رسانایی بالای پولی‌پیرول اکسید شده آیودین دارشده [۱] و نیز گزارش قبلی وی در مورد یک ابزار الکترونیکی آلی با رسانایی بالا [۲] اعلام شده بود را نادیده گرفت. همچنین مراجعه کنید به پولیمرهای رسانا.

جای خالی جایزه ریاضیات

دلایل فراوانی وجود دارد که چرا نوبل برای ریاضیات جایزه‌ای در نظر نگرفت. در وصیتنامه نوبل از ارائه جوایز به آندسته از«اکتشافات و اختراعاتی» صحبت به میان آمده که برای نوع بشر در عمل بیشترین فایده را داشته‌اند، و به احتمال جنبه عملی این کارها بیش از جنبه تئوریک آن مورد نظر بوده‌است. در نتیجه ریاضیات علمی نبود که به حال بشریت فایده‌ای عملی داشته باشد؛ چیزی که اساس تشکیل بنیاد نوبل را تشکیل می‌داد. [۱۲] یک دلیل احتمالی دیگر این بود که پیش از آن در اسکاندیناوی یک جایزه مشهور برای ریاضیات وجود داشت. جوایزی که در آن زمان در زمینه ریاضیات داده می‌شد، عمدتا به دلیل تلاش‌های گوستا میتاگ لفلر بود که بنیانگذار نشریه «اکتا متمتیکا» بود و این نشریه پس از گذشت یک قرن همچنان یکی از مهمترین نشریات ریاضی در جهان است. او با استفاده از نفوذش در استوکهلم، شاه اسکار دوم را متقاعد کرد تا رقابت‌های جایزه‌داری را ترتیب داده و از ریاضیدانان برجسته سراسر اروپا از جمله هرمیت، برتراند، ویرستراس و پوینکار تقدیر بعمل آورد. اغلب گفته می‌شود دلیل آنکه نوبل از ارائه جایزه به ریاضیات خودداری کرد این بود که همسرش با میتاگ لفلر روابط نامشروع داشت. البته این داستان یک دروغ محض است زیرا نوبل هیچگاه ازدواج نکرده بود. [۱۳] درسال ۲۰۰۱، دولت نوروژ ارائه جایزه آبل را در زمینه ریاضیات آغاز کرد تا جای خالی جایزه ریاضی نوبل را پر کند. جایزه شاو نیز که اهدای آن در سال ۲۰۰۴ آغاز شده و به جایزه نوبل شباهت دارد، در زمینه علوم ریاضی اعطا می‌شود. مدال فیلد اغلب به «جایزه نوبل ریاضی» تشبیه می‌شود، اما از آنجا که این جایزه به ریاضیدانان زیر چهل سال محدود می‌شود، این مقایسه چندان مناسب نیست. جایزه کرافورد در زمینه ریاضی، مانند جوایز علمی نوبل، توسط آکادمی سلطنتی سوئد اعطا می‌شود. بطور کلی، این جایزه معادل جوایز علمی نوبل است.

دانستنی‌ها

ماری کوری؛ اولین کسی که دو بار برنده جایزه نوبل شد

در تاریخ جوایز نوبل تنها چهار نفر بوده‌اند که دوبار موفق به دریافت جایزه شده‌اند. این افراد عبارتند از:

ماری اسکلودوسکا کوری

فیزیک [۱۹۰۳]: کشف رادیو اکتیویته

شیمی [۱۹۱۱]: انزوای رادیوم خالص

لینوس پاولینگ

شیمی [۱۹۵۴]: نظریه اوربیتال به‌هم‌آمیخته

صلح [۱۹۶۲]:عمل‌گرایی پیمان منع آزمایش‌های هسته‌ای

جان باردین

فیزیک [۱۹۵۶]: اختراع ترانزیستور

فیزیک [۱۹۷۲]: نظریه ابررسانایی

فردریک سانگر

شیمی [۱۹۵۸]: ساختار مولکول انسولین

شیمی [۱۹۸۰]: توالی ویروس نوکلئوتاید

علاوه بر این، کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در سال‌های ۱۹۱۷، ۱۹۴۴ و ۱۹۶۳ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. دو جایزه اول، بطور ویژه به خاطر تلاش‌های این گروه در طی جنگ‌های جهانی اعطا شدند.

تنها خواهر-برادرانی که برنده جایزه نوبل شدند جان تینبرگن (اقتصاد ۱۹۶۹) و برادر کوچکترش نیکو تینبرگن (پزشکی، ۱۹۷۳) بودند.

تاکنون دو نفر برنده هر دو جایزه اسکار و نوبل بوده‌اند. جورج برنارد شاو از ایرلند در سال ۱۹۵۲ جایزه ادبیات نوبل و در سال ۱۹۳۸ به خاطر بهترین بازی روی صحنه، جایزه اسکار را به خود اختصاص داد و ال گور آمریکایی که در سال ۲۰۰۷ نوبل صلح را به خاطر تلاش برای پایان جنگ عراق و در فوریه ۲۰۰۸ اسکار بهترین فیلم مستند برای کارگردانی فیلم یک حقیقت آزاردهنده را بدست آورد.

بناهای تاریخی زنجان

بناهای تاریخی زنجان

استان زنجان یکی از استان های با اهمیت ایران است که در ناحیه مرکزی شمال غربی ایران واقع شده و از نظر ارتباط به دلیل استقرار بر محور ترانزیتى، نقطه ارتباطی مرکز با غرب و شمال غربی ایران به شمار می آید. جاذبه های جهانگردی استان زنجان درتمام قسمت های آن پراکنده شده و می توان آنها را در شمار جاذبه های طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار داد. در این میان شهرستان های ابهر و زنجان مشهورترین جاذبه های گردشگری این استان را در خود جای داده اند. از نظر جاذبه های گردشگری، وجود بنای عظیم و با شکوه سلطانیه که یکی از بزرگ ترین و مشهورترین بناهای اسلامی با عمری 700 ساله که جزو آثار ثبت شده ایران بزرگ در فهرست میراث جهانی بشر در یونسکو است، این استان را در صنعت توریسم کشورحائز اهمیت بسیار کرده است.

استان زنجان براساس آخرین تقسیمات کشوری دارای 3 شهرستان، 13 بخش، 8 شهر است؛ که شهرستان های این استان عبارتند از زنجان، ابهر و خدابنده. در زنجان صنایع دستی از رشد و شکوفایی چشمگیری برخوردارند. نمونه های بدیع؛ آفریده های دستان هنرمندان و متخصصان برجسته زنجانی در زمینه های چاقوسازی، فرش بافی، چاروق دوزی و ملیله کاری امروزه مایه سربلندی و مباهات موزه های بزرگ جهان است.

 

نقشه تقسیمات استان زنجان؛ عکس از سازمان نقشه برداری کشور

وسعت استان زنجان برابر ۲۲۱۶۴ کیلومتر و جمعیت آن بر اساس آخرین آمارها بیش از نهصد هزار نفر برآورد شده است. رودهای مهم در این استان قزلاوزن، زنجانرود و ابهر رود است. بلندترین نقطه استان در ارتفاعات تخت سلیمان (بیش از ۳۰۰۰ متر) و کمترین در قزلاوزن در گیلوان (نزدیک به ۳۰۰ متر) می باشد. مهمترین آثار تاریخی و باستانی استان زنجان شامل گنبد باشکوه سلطانیه، بازار زنجان، مجموعه رختشویخانه، مسجد جامع زنجان، مقبره قیدار نبی در خدابنده، آرامگاه احمد زهرنوش و امامزاده زیدالکبیر در ابهر است.

آب و هوای این استان به طور کلی سردسیری است به طوری که در زمستان بسیار سرد و در تابستان معتدل می باشد. فصول بهار و تابستان بهترین زمان برای گذراندن اوقات فراغت در این استان هستند. تنوع آب و هوایی این منطقه موجب ایجاد گونه های متفاوتی از زندگی جانوری شده است. وجود گونه های متفاوتی از حیوانات وحشی و پرندگان مهاجر و جانوران آبزی، گردشگران بسیاری را در فصل شکار مجاز به این منطقه جذب می کند. غارهای استان عبارت اند از غار کتله خور و گلجیک و غار خرمنه سر. غار کتله خور که دیدنی ترین و بزرگترین غار منطقه است به نظر آنوبانینی یکی از زیباترین پدیده های طبیعی ایران محسوب می شود که در80 کیلومتری جنوب خدابنده قرار گرفته است. این غار از سه طبقه تشکیل شده و دارای تونل های فرعی و استلاکتیت ها و استلاکمیت ها و ستون های بسیار در گذرگاه های اصلی است وقندیل های مخروطی آویزان از سقف ها در اثر داشتن ناخالصی ها، رنگ های متنوع به خود گرفته اند و آنها که ترکیبات به همراه نداشته و یا کمتر دارند به صورت بلورهای شیشه ای بسیار شفاف مشاهده می شوند.

از رودهای مهم استان قزل اوزن است که رودی جوشان وخروشان بوده و از کوه های کردستان سرچشمه می گیرد که پس از توقفی در پشت سد منجیل نهایتا وارد دریای خزر می گردد. از دیگر رودخانه های استان؛ زنجانرود- ابهررود - سجاس رود و خرا رود را می توان نام برد. همچنین چشمه های آب معدنی استان عبارت اند از چشمه آبگرم وننق - چشمه آبگرم ابدال - چشمه آبگرم گرماب و چشمه آبگرم حلب انگوران.

زبان گفتاری اکثریت اهالی استان زنجان ترکی آذربایجانی است. در جهات چهارگانه در شمال استان ترکی مخلوط با گیلکی و در شرق متمایل به فارسی در جنوب غربی کردی و در غرب ترکی آذربایجانی و در جنوب استان نیز با گرایش به فارسی تکلم می کنند. حمد اله مستوفی در کتاب نزهة القلوب؛ مردم منطقه را در حدود سال ۷۴۰ هجری قمری سنی مذهب ذکر می کند. اما در دوران صفویه با حمایت صفویان از تشیع به تدریج مذهب تشیع در این منطقه رواج یافته است و همکنون بیشتر مردم استان دارای مذهب شیعه هستند.

بنایی صخره ای در زنجان، مشهور به معبد داش کسن. شکل گیری این معبد پس از مرگ ارغونشاه، با پشتکار الجای خاتون، خواهر سلطان محمد خدابنده آغاز شد، ولی به پایان نرسید. از نظر نقشه و نقوش تزئینی یکی از با ارزش ترین نمونه های معماری صخره ای در طول تاریخ معماری ایران به شمار می رود. در این معبد نقوشی از هنر چینی به کار رفته است.

 نقشهای اژدها به طول 5 متر و عرض 5/1 متردر زمره بزرگ ترین نقوش تزئینی این معبد است که در پیچ و خمهای شگفت انگیز خود رموز نهفته ای دارد. دیگر نقوش تزئینی این معبد، طاقچه های بسیار فاخری است که در ضلع شرقی و غربی معبد در کنار نقوش اژدها کنده شده اند. این طاقچه ها با مقرنسهای بسیار زیبایی شکل گرفته که یاد آور استادی هنرمندان سنگ تراش معبد در آن دوره است. همچنین نقوش اسلیمی که در نوع خود ماهرانه تراشیده شده اند با طرحهای بسیار متنوع بیانگر فعالیت هنرمندان مسلمان در پدید آوردن این معبد است.

در ساخت این معبد، همواره پیروی از تقارن طولی مد نظر بوده و این تقارن در کلیه بخشهای معبد به چشم می خورد. معبد تاریخی داش کسن از سمت شمال به دشت سلطانیه و بنای تاریخی آرامگاه سلطان محمد خدابنده اشراف دارد. این معبد در کنار شهر قدیم سلطانیه با گنبد رفیع آن، آرامگاه چلبی اوغلو و آرامگاه ملاحسن کاشی، در مجموع محور فرهنگی تاریخی سلطانیه را تشکیل می دهد.

استان زنجان با مساحت ۲۲ هزار و ۱۶۴ کیلومتر مربع از جمله مناطق زیبا و تاریخی ایران است. این استان از دو ناحیه کوهستانی و جلگهای تشکیل شده و دارای آب و هوای کوهستانی سرد و آب هوای معتدل و نیمه مرطوب است. این استان جاذبهای طبیعی و پرجذبهای را در خود جای داده است.

 

گنبد سلطانیه

گنبد سلطانیه یکی از بزرگترین بناهای عظیم گنبد دار در دنیا در ۴۳ کیلومتری زنجان در شهر سلطانیه به دستوره سلطان محمد خدابنده از سال ۷۰۴ هجری قمری شروع و در مدت نه سال در تاریخ ۷۱۳ (ه ق)پایان یافته است.

این با ۵/۴۸ متر ارتفاع و ۶/۲۵ متر قطر دهانه گنبد پس از کلیسای سانتا ماریا در فلورانس ایتالیا و مسجد ایا صوفیا در استانبول ترکیه سومین بنای عظیم تاریخی گنبددار در جهان و اولین بنای عظیم آجری در ایران است.

بازار زنجان

بازار زنجان یکی از طولانیترین بازارهای ایران در شهر زنجان به دستور آقامحمد خان قاجار آغاز و در سال ۱۲۱۳ (ه ق) در زمان فتحعلی شاه خاتمه یافت و مساجد، سراها و گرمابهها در سال ۱۳۲۴ به آن اضافه شد.

مجموعه بازار قدیمی

مجموعه بازار قدیمی استان زنجان به صورت یک خط مستقیم به عنوان بازار بالا و بازار پایین به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم شده است.

رختشویخانه

رختشویخانه تنها بنای مختص بانوان در ایران در بافت قدیمی شهر زنجان در محله موسوم به عباسقلی خان احداث شده است. زمین این بنا در سال ۱۳۴۷ (ه ق)توسط بلدیه وقت خریداری و توسط دو برادر معمار و بنا ساخته شده است و آب این بنا از قنات قلعچه حاجی میر بها الدین تأمین میشد و محلی عمومی برای شستشوی لباس بوده است.

بقعه امامزاده ابراهیم(ع)

بقعه امامزاده ابراهیم (ع)به عنوان زیارتگاه مردم استان در مرکز شهر زنجان واقعه شده و شجره این امامزاده به حضرت ابراهیم ابن موسی جعفر میرسد.

بنای حرم مطهر جدید و به سبک چهار طاقی منطبق با پلان قدیمی نوسازی شده است و نماز جمعه شهر در این محل برگزار میشود.

مسجد جامع زنجان

مسجد جامع زنجان معروف به مسجد سید در قلب بافت تاریخی شهر زنجان قرار گرفته است.

مسجد و مدرسه سید توسط عبداله میرزا دارا پسر یازدهم فتحعلی شاه قاجار در هنگام حکمرانی در سال ۱۲۴۲ (ه ق)احداث شده است.

این مجموعه تاریخی یکی از بناهای ارزشمندی است که به طرح مساجد چهار ایوانی ساخته شده است.

کاروانسرا سنگی،کاروانسراسنگی قدیمیترین اثر تاریخی استان زنجان در قرن هشتم (ه ق)در زمان شاه عباس دوم در قسمت جنوبی شهر احداث شده است.

در حال حاضر قسمت اعظم آن از بین رفته و تنها از آن اثار یکی از کاروانسراها به نام کاروانسرا سر چم که یکی از کاروانسراهای مهم در مسیر تجاری تهران آذربایجان بود باقی مانده که نوع سقف آن پنج و هفت است.

این بنا در سال ۱۳۷۷ به سفره خانه سنتی تبدیل شده و علاوه به ارائه امکانات پذیرای با غذاهای سنتی در بعضی از حجرهها به معرفی و فروش صنایع دستی استان اقدام میشود.

در استان زنجان سه پل ثبت شده بهنامهای پل حاج میربها الدین، پل حاج سید محمد و پل سردار وجود دارد.

همچنین در استان چند بقعه مانندبقعه قطب الدین محمد معروف به پیر احمدزهرنوش در ابهر بقعه ملا حسن کاشانی در دو و نیم کیلومتری جنوب شهر سلطانیه در سال ۹۷۳ (ه ق)در اواخر دوران شاه طهماسب صفوی ساخته شده است.

بقعه شاه زید الکبیر ابهر حضرت زید یکی از فرزندان امام حسن مجتبی (ع) در شهر ابهر به شکل مخروط از آجر در قرن نه (ه ق) ساخته شده است.

در استان زنجان یک معبد به نام معبد داش کسن نیز وجود دارد که در ۱۰ کیلومتری جنوب شرقی سلطانیه به شکل مستطیل قرار گرفته است و در داخل این محوطه سه طاق نسبتاً عمیق در دل کوه کنده شده و در حد فاصل ضلع جنوبی و طاقهای اضلاع شرقی و غربی حجاریها و نقشهای زیبا به چشم میخورد از جمله این نقوش تصویر دو اژدها به صورت قرینه در مقابل یکدیگر حک شده است.

استان زنجان دارای صنایع دستی مهم و معروفی چون ملیله کاری، چاقو سازی، چارق دوزی و فرش باف است.

ملیله کاری

یکی از کارهای دستی بومی زنجان ساخت وسایل نقرهای و به ندرت طلائی به صورت ملیله کاری است. در اوایل فقط در زنجان معمول بوده که در آن زمان رضا خان پهلوی تعدادی از هنرمندان زنجانی را به تهران و اصفهان کوچ کردند و این هنر ظریف را در آن شهرها رواج دادند.

چاقو سازی، چاقو سازی در زنجان که با مهارت خاصی به دست استادکاران این صنعت با ویژگیهای همچون ظرافت، تناسب، تنوع،قدرت برش و آبکاری تیغه ساخته میشود از شهرت فراوان بر خوردار است.

غار کتله خور  

غار کتله خور در 155 کیلومتری جنوب زنجان، 80 کیلومتری جنوب خدابنده و 173 کیلومتری شمال همدان، در نزدیکی شهر کوچک گرماب واقع شده است. مسیر متداول برای بازدید از این جاذبه طبیعی جاده زنجان به خدابنده (قیدار) در امتداد زرین آباد به گرماب می باشد.

 

غار کتله خور؛ زنجان؛ عکس از علی مجدفر

این غار از سه طبقه تشکیل شده و دارای تونل های فرعی و استلاکتیت ها و استلاکمیت ها و ستون های بسیار در گذرگاه های اصلی است وقندیل های مخروطی آویزان از سقف ها در اثر داشتن ناخالصی ها، رنگ های متنوع به خود گرفته اند و آنها که ترکیبات به همراه نداشته و یا کمتر دارند به صورت بلورهای شیشه ای بسیار شفاف مشاهده می شوند.

 

غار کتله خور؛ زنجان؛ عکس از علی مجدفر

غار کتله خور، غاری است آهکی که در برخی نقاط آن گل رس و خاک های حاوی اکسید آهن قابل مشاهده است. این غار از نظر قدمت تقریبا همسن غار علیصدر در همدان است. البته این دو غار از دو جهت با هم تفاوت دارند. یکی اینکه غار علیصدر همدان غاری است کاملا آبی، اما غار کتله خور زنجان غاری است تقریبا خشک. دوم اینکه آهک های غار کتله خور نسبت به آهک های غار علیصدر بسیار خالص تر است که این خود عاملی است جهت زیباتر شدن غار، چراکه خالص بودن آهک ها موجب شفافیت آنها و در نتیجه عبور نور از قندیل ها می شود.

شهر قیدار (خدابنده)

قیدار یکی از شهرهای ایران در استان زنجان است. این شهر مرکز شهرستان خدابنده است. جمعیت این شهر بر طبق سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۲۶٫۲۶۹ نفر بوده است [۱].

قیدار نام یکی از پیامبران سامی بوده است که گفته می‌شود آرامگاهش در این محل قرار دارد. او را فرزند اسماعیل و نیای سی‌ام محمد، پیامبر اسلام دانسته‌اند.

بلغار خاتون دختر ارغون‌شاه بقعه قیدار را هفتصدسال پیش در محل این شهر احداث کرد و در تاریخ ۱۳۱۹ قمری این بقعه توسط شخصی بنام امیر افشار جهانشاه خان لقب داشت مرمت شد.[۲]

بقعه قیدار نبی

بنای آرامگاهی قیدار نبی در جنوب غربی شهرستان قیدار (خدابنده) و در دامنه ارتفاعات با  همین نام قرار دارد اینبنا متعلق به قیداربن اسماعیل بن ابراهیم (علیه السلام) از پیامبران است، این مسئله با استشهاد 65 نفر ز علمای طراز اول مورد تأیید قرار گرفته و بدین ترتیب شایعه اختصاص بنا به قبر بلغارخاتون زن غازان خان مغول مردود شده است. در کتاب منهاج البرا عه تألیف میرزا حبیب الله هاشمی خویی شجره نامه حضرت بدین شرح ذکر شده است. «محمد بن عبدالله(ص) بن عبدالمطلب و اسمه پیبه بن هاشم واسمه عمروبن عبدالمناف واسمه   شیبه بن هاشم واسمه عمروبن عبدالمناف واسمه المغیره بن قصی واسمه زیدبن کلاب بن مره بن کعب بن لوی بن غالب بن فهربن مالک بن النصر و هو قریش بن کنانه بن جزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مفربن نزاربن معبدبن عدنان بن اود بن لیسع بن الهمیسع بن سلامان بن بنت بن حمل بن قیدار بن اسماعیل بن ابراهیم (علیه السلام) بن تاریخ بن ناخور بن ساروع بن آدم (علیه السلام) .

هم چنین در کتاب جلاء الیون تألیف محمد باقر مجلسی نیز بر همین منوال شجره قیدار نبی را به ابراهیم و آدم علیه السلام نسبت داده است.

کتیبه ها و  شیوه های تزئینی بنا گویای آن است که سازه‌های معماری آن بایستی در دورانهای مختلفی انجام پذیرفته باشد ، از جمله قدیمی‌ترین کتیبه برجای مانده در ضلع جنوبی صحن گنبددار  به تاریخ 719 هجری قمری که به تجدید ساخت آرمگاه توسط بلغان خاتون همسر غازان خان ششمین سلطان ایلخانی اشاره می‌کند و کتیبه أی دیگر در همان صحن که به شرح انجام تعمیرات بنا توسط تیمورخان  به سال 751 هجری قمری می‌پردازد.

 آرامگاه قیدار نبی با میانسرای مطبق دارای گنبد ناقوسی شکلی است  با کاربندی زیبا که در سطوح داخلی مزین به نگاره‌های گیاهی و جانوری گچ‌بری شده‌ای می باشد .

این بنای آرامگاهی  به شماره  321  در فهرست آثار ملی  به ثبت رسیده است .

مادربرد

مادربورد

برد مادر یا مادر بورد یا برد اصلی (به انگلیسی: Mainboard or Motherboard) تخته مدار الکتریکی است که بخش‌های گوناگون رایانه مانند واحد پردازنده مرکزی، حافظه دسترسی اتفاقی(RAM) و... بر روی آن سوار می‌شوند و بلاک‌های بسیار کاربردی و مهم دیجیتالی نظیر بایوس (BIOS) قرار گرفته‌اند. در کامپیوترهای اپل آن را برد منطقی می‌نامند.[۱]

برد مادر اصلی‌ترین بخش یک رایانه به شمار می‌رود و کار آن آن کنترل کردن پردازشگر مرکزی و ارتباط دادن آن با قسمت‌های دیگر است. خود پردازشگر با هیج کدام از ابزار آلات بیرونی ارتباط مستقیم ندارد و همان طور که از نامش پیداست تنها یک پردازنده‌است. ارتباط پردازشگر با ابزار خارجی (به جز در موارد معدود) توسط BIOS انجام می‌گیرد و در حقیقت بین پردازشگر و ورودی/خروجی‌ها همواره یک مدار واسط وجود دارد

اجزا

شمایل مادربرد بدین گونه‌است که تعدادی خازن و ترانزیستور و مقاومت و دیود و آی‌سی و ورودی‌هایی برای نصب قطعات روی یک فیبر بزرگ از جنس سیلیسیم و درصد کمی از چوب قرار می‌گیرند. بر روی صفحه مادربرد چندین خط به رنگ‌های متفاوت دیده می‌شود که همه قطعات را به هم متصل می‌سازد و به آنها اصطلاحاًباس می‌گویند. برای کل کامپیوتر, مادر بورد, زیربنای اطلاعات و قدرت می‌باشد. شکل و اندازه مادر بورد در طرحهای ان‌ال‌ایکس و آ تی‌ایکس می‌باشد که دومی بیشتر رایج‌تر است. یکی از تراشه‌های مادربورد، سوپر آی/اُ است که دیسک‌های کمکی، صفحه کلید، ماوس و قسمت‌های سریال و چاپگر را کنترل می‌کند. به تراشهٔ سوپر آی/اُ بعلاوهٔ دو تراشهٔ دیگر به نام‌های پل شمالی و پل جنوبی، چیپ ست مادربرد گویند که مبنای بسیار خوبی جهت مقایسه مادربردها می‌باشد. از چیپ ستهای معروف به کار رفته در مادربردهای امروزی می‌توان اینتل و یا و... را نام برد.

سازندگان

ایسوس (ASUS)

ام‌اس‌آی(MSI)

گیگابایت تکنولوژی (Gigabyte)

اینتل (Intel)

سولتک (Soltek)

ایکس‌اف‌ایکس (XFX)

فاکس‌کان (Foxconn)

ا بیت (Abit)

سویو (SOYO)

اپاکس (Epox)

دی اف آی (DFI)

جت وی (JETWAY)

الایت (elite)

مرکوری (mercury)

آلباترون (ALBATRON)

ای اس راک (ASRock)

الیت گروپ (ELITE GROUP)

ای سی اس (ECS)

نحوه انتخات مادربرد

انتخاب مادربرد، یکی از تصمیمات مهم در زمان تهیه و یا ارتقاء یک کامپیوتر است. انتخاب فوق ، علاوه بر تأثیر مستقیم بر عملکرد فعلی سیستم ، بیانگر انعطاف سیستم در زمان ارتقاء نیز می باشد. قابلیت های فعلی یک کامپیوتر و پتانسیل های ارتقاء آن در آینده ، جملگی به نوع مادربرد انتخابی بستگی خواهد داشت.

امروزه بر روی مادربردها ، پورت های پیشرفته ای نظیر ( Fireware)IEEE 1394و یا USB 2/0 و حتی کارت های ( تراشه ) صدای شش کاناله و کنترل های RAID وجود داشته که می توان از آنان در زمان ارتقاء سیستم و بدون نیاز به نصب امکانات جانبی دیگر ، استفاده بعمل آورد.

درزمان انتخاب یک مادربرد همواره سوالات متعددی در ذهن تهیه کننده ( خریدار ) مطرح می گردد: مادربردها چگونه با یکدیگر مقایسه می گردند ؟ پارامترها ی سنجش و وزن هر کدام چیست؟ ( پردازنده ها ، نوع تراشه ها ، نحوه ارتباط با دستگاههای ذخیره سازی)

معیار انتخاب یک مادربرد چیست ؟ Chip set های یک مادربرد بیانگر چه واقعیت هائی می باشند ؟ امکانات یک مادربرد چه تاثیراتی را در حیات فعلی و آتی سیستم بدنبال خواهد داشت؟ میزان کارایی و کیفیت یک سیستم تا چه میزان وابسته به پتانسیل های مادربرد می باشد ؟ موارد فوق ، نمونه سوالاتی است که در زمان انتخاب یک مادربرد در ذهن تهیه کنندگان مطرح می گردد.

در این مقاله قصد داریم به برخی از پرسش های متداول در زمینه انتخاب یک مادربرد پاسخ داده و از این رهگذر با ضوابط و معیارهای انتخاب صحیح یک مادربرد بیشتر آشنا شویم.

جایگاه مادربرد

مادربرد ، پردازنده و حافظه سه عنصرحیاتی در کامپیوتر بوده که در زمان انتخاب مادربرد، سرنوشت پردازنده و حافظه نیز بنوعی رقم خواهد خورد. انتخاب مناسب یک مادربرد از جمله تصمیمات مهمی است که دامنه آن گریبانگیر تجهیزات سخت افزاری دیگر نیز خواهد شد.

انتخاب یک مادربرد قدیمی و از رده خارج ( ولو اینکه در حال حاضر پاسخگوی نیازها و خواسته ها باشد ) می تواند زمینه بروز مسائل متعددی در ارتباط با ارتقاء و افزایش توان عملیاتی کامپیوتر در آینده را بدنبال داشته باشد. فراموش نکنیم ما کامپیوتر را نه بخاطر خود بلکه بخاطر اجرای برنامه ها ( در حال حاضر و آینده ) تهیه می نمائیم.

ویژگی ها ی مهم

از مهمترین ویژگی های مرتبط با مادربرد، می توان به موارد زیر اشاره نمود :

Chip Set مادربرد ، عملیاتی حیاتی و مهم نظیر روتینگ داده از هارد دیسک به حافظه و پردازنده را انجام و این اطمینان را بوجود می آورد که تمامی دستگاههای جانبی و کارت های الحاقی ، قادر به گفتگو ( ارتباط) با پردازنده می باشند. تولید کنندگان مادربردها ، با افزدون چیپ ست های متفاوت بر روی مادر برد تولیدی خود نظیر کنترلر RAID و پورت های Fireware ، قابلیت ها ی مادربرد تولیدی خود نسبت به سایر محصولات مشابه را نشان می دهند.

چیپ ست های موجود بر روی یک مادربرد ، باعث اعمال محدودیت در رابطه با انتخاب نوع پردازنده ، حافظه و سایر تجهیزات جانبی دیگر نظیر کارت گرافیک ، کارت صدا و پورت های USB 2/0 می گردد. ( برخی از امکانات فوق نظیر کارت صدا ، می تواند بعنوان پتانسیل های ذاتی همراه مادربرد ارائه گردد)

اغلب مادر بردهائی که از یک نوع مشابه Chip set استفاده می نمایند ، ویژگی های متعارفی را به اشتراک گذاشته ( به ارث رسیده از Chip set) و کارآئی آنان در اکثر موارد مشابه می باشد.

آگاهی از نوع پردازنده ، حافظه ، سرعت کنترل کننده IDE ، کارت گرافیک و صدا ، می تواند کمک مناسبی در خصوص انتخاب مادربرد را ارائه نماید (خصوصا> در مواردیکه از Chip set مشابه استفاده می گردد ).

پردازنده : تولید کنندگان مادربرد در برخی حالات ، فهرست مادربردهای تولیدی خود را بر اساس نوع سوکتی که مادربرد حمایت می نماید ، ارائه می نمایند. مثلا سوکت 478 برای P4 و سوکت A برای Athlon

در اکثر کاربردهای تجاری ، کاربران تفاوت مشهودی را در ارتباط با سرعت بین دو پردازنده Athlon و P4 مشاهده نمی نمایند در حالیکه ممکن است تفاوت قیمت آنان مشهود باشد. بهرحال نوع و سرعت پردازنده ای که می تواند همراه یک مادر برد استفاده شود ، یکی از نکات مهم در رابطه با انتخاب مادربرد است.

حافظه : امروزه اکثر مادربردها از حافظه های SDRam DDR (Double Date Rate) استفاده می نمایند. البته هنوز مادر بردهائی نیز وجود دارد که از RDRAM یا Rambus استفاده می نمایند. (تعداد این نوع از مادربردها اندک است)

حافظه های DDR دارای سرعت های مختلفی بوده و پیشنهاد می شود که سریعترین نوعی را که مادربرد حمایت می نماید ، انتخاب گردد.

تولید کنندگان مادربرد، حافظه های DDR را بر اساس سرعت Clock و یا پهنای باند تقسیم می نمایند. سرعت این نوع از حافظه ها ( DDR ) به ترتیب از کندترین به سریعترین نوع، بصورت زیر می باشد:

DDR333)PC2700)

DDR266 ) PC2100)

DDR200 ) aka PC1600) DDR400)PC3200)

بردهایی که از RDRAM استفاده می نمایند دارای Chip set اینتل 850 یا 850E می باشند.

این نوع از حافظه ها ( RDRAM ) می بایست بمنظور افزایش کارآئی ، بصورت زوج بر روی مادربرد استفاده شده و اسلات های خالی توسط CRIMM تکمیل (پر) گردندحافظه ها ی RDRAM، قادر به تامین پهنای باند بالای مورد نیاز برنامه هائی با حجم عملیات سنگین در ارتباط با حافظه، می باشند.( برنامه های ویرایش فیلم های ویدیوئی و یا بازیهای سه بعدی گرافیکی)

قیمت حافظه های RDRAM نسبت به حافظه های DDR دو برابر است.

حافظه های RDRAM در حال حاضر با دو سرعت متفاوت ارائه می گردند : PC800 و PC1066 در صورت انتخاب پردازنده ای از نوع P4 که بر روی BUS با سرعت 533 مگاهرتز اجراء می گردد، سرعت بیشتر پردازنده معیار اصلی انتخاب قرار گیرد. در زمان انتخاب حافظه ، می بایست تعداد سوکت های DIMM و RIMM موجود بر روی مادربرد بهمراه حداکثر حافظه قابل نصب بر روی آن دقیقا> بررسی گردد.

صدا و گرافیک: اکثر مادربردهای موجود دارای کارت صدا بوده و بندرت می توان مادربردی را یافت که فاقد این قابلیت باشد. آخرین مدل مادر بردها دارای چیپ ست دیجیتالی صدای 6 کاناله بوده که برای بازی ها و فایل های MP3 مناسب تر می باشد. در صورتیکه قصد نصب یک کارت صدا بر روی مادر برد بمنظور افزایش کیفیت صدا وجود داشته باشد ، می توان با استفاده از Jumper و یا BIOS سیستم ، کارت صدای موجود بر روی مادربرد (OnBoard) را غیر فعال و از کارت صدای مورد نظر خود استفاده نمود.

در صورتیکه بخواهیم از بازی های کامپیوتری استفاده نمائیم که دارای گرافیک سه بعدی می باشند ، می بایست کارت گرافیک موجود بر روی مادربرد را غیرفعال و یک کارت گرافیک متناسب با نوع نیاز را بر روی مادر برد نصب نمود. در این رابطه لازم است به این نکته دقت شود که مادربرد انتخابی دارای اسلات AGP باشد. امروزه اکثر کارت های گرافیکی موجود از اسلات AGP بمنظور ارتباط با کامپیوتر استفاده می نمایند.

نحوه ارتباط با دستگاههای ذخیره سازی: اکثر مادربردها، با استفاده از یک کنترلر IDE از درایوهای ATA/100 یا ATA/133 پشتیبانی می نمایند. بر اساس مطالعات انجام شده، تفاوت بین دو استاندارد فوق، بسیار ناچیز بوده و این امر نمی تواند تاثیر چندانی در رابطه با انتخاب یک مادربرد را داشته باشد.

کارت گرافیک

کارت گرافیک

کارت گرافیک یکی از عناصر مهم در کامپیوتر است که با توجه به نوع استفاده و نیاز کاربران ، دارای مدل های متفاوت با پتانسیل های مختلف می باشد . کاربران با توجه به امکانات کارت گرافیک قادر به استفاده از بازی ها ، برنامه های پیشرفته ، مشاهده فیلم و انجام عملیات حرفه اینظیر ظبط و ویرایش فیلم می باشند . در زمان استفاده از تصاویر گرافیکی حجیم و یا اکثر بازیهای کامپیوتری ، ممکن است تصاویر بصورت منقطع نمایش داده می شوند ، ناگهان بازی یا برنامه قطع شود ، برنامه های گرافیکی به کندی اجراء شود و یا اصلاً بازی یا برنامه اجرا نشود ، در چنین مواردی استفاده از یک کارت گرافیک مطلوب و با سرعت مناسب علاوه بر افزایش کارایی سیستم ، امکان پردازش تصاویر دو بعدی و سه بعدی استفاده شده در بازیهاو برنامه های کامپیوتری را با سرعت بیشتر فراهم می نماید . طراحان و پیاده کنندگان محصولات نرم افزاری با اتکاء به پتانسیل های ارائه شده توسط کارت های گرافیک ، قادر به تولید محصولات متنوعی نظیر بازی های پیچیده و با گرافیک بالا می باشند . شرکت GIGABYTE یکی از بزرگترین تولید کنندگان تجهیزات و قطعات کامپیوتری اعم ازمادر بورد، مانیتور ، تجهیزات مولتی مدیا ، انواع درایوها ، (DVDRom , Writer , COMBODrive...)CDRom انواع کارتهای PCI (مودم ، لن ...) ، کیس و دهها قطعه دیگر در جهان بوده است ، یکی از قطعاتی که توسط این شرکت تولید می شود کارت گرافیک است . گیگا بایت تنها شرکتی است که هم کارتهایی با چیپ ATI و هم با چیپ Nvidia تولید می کند که این امر باعث شده متنوع ترین کارتهای گرافیک دنیا را ارائه دهد . کارتهای گرافیک شرکت گیگا بایت همیشه گوی سبقت را چه از نظر کیفیت ، کارایی ، طراحی و قیمت از رقبا ربوده و همیشه مقامهای نخست را به خود اختصاص داده است به همین دلیل به عنوان پرفروش ترین کارت گرافیک دنیا شناخته شده است .

تشریح مشخصات

در زمان تهیه یک کارت گرافیک می بایست موارد متعددی همچون سرعت پردازنده ، میزان سرعت حافظه ، نوع اینترفیس ها ، تعداد پورت های ورودی و خروجی به دقت برسی و مشخص گردد . قیمت یک کارت گرافیک با میزان کارائی آن ارتباط مستقیم دارد . کارتهای گرافیک از تراشه های Nvidia یا ATIاستفاده می نماید که دارای کارائی مناسب در ارتباط با نمایش تصاویر سه بعدی می باشند . جایگاه و نقش Core Clovk(سرعت پردازنده) در کارتهای گرافیک بسیار حائز اهمیت بوده و اولویت آن نسبت به سایر پارامترهای موجود بمنظور گزینش یک کارت گرافیک ، بیشتر است ( بازیهای گرافیکی پیچیده و گرافیک بالا، نیازمند استفاده از کارت گرافیکی با سرعت پردازش بالا می باشند )

ویژگی های مهم

از مهمترین ویژگی های کارت گرافیک ، می توان به موارد زیر اشاره نمود :

پردازنده (Core Clock) : سرعت پردازنده (Core Clock) کارت گرافیک ، مهمترین عامل افزایش کارائی یک کارت گرافیک بوده که بیشترین ناثیر را در رابطه با انجام عملیات تصاویر سه بعدی ، بدنبال خواهدداشت . امروزه به برکت وجود پردازنده های استفاده شده در کارت های گرافیک امکان مشاهده سه بعدی متحرک بطور کامل فراهم شده است . کارت های گرافیک قادر به پشتیبانی از تصاویر ویدئوئی سه بعدی و بازی های کامپیوتری بنحو مطلوبو با بهترین وضعیت نمایش می باشند . زمانیکه بازی های کامپیوتری با سرعت شصت فریم در ثانیه و یا بیشتر نمایش داده شوند ، وضعیت مطلوبی فراهم و تصاویر فاقد هرگونه لرزشی خواهند بود ( چشم انسان در این سرعت قادر به تشخیص لرزش تصاویر نمی باشد)

کارتهائی که قادر به تولید فرم ها با سرعت بیشتری باشد ، امکان مشاهده تصاویر بازی های کامپیوتری در Resolution بالاتر را بخوبی فراهم می نمایند .

حافظه (Ram) : در مواردیکه از کام بمنظور انجام عملیات حجیم گرافیکی نظیر بازیهای کامپیوتری و یا ویرایش تصاویر ودئوئی استفاده می گردد ، اطلاعات مورد نیاز بمنظور نمایش تصاویر درحافظه (Ram) کارت گرافیک ذخیره می گردد . کارت های گرافیک بمنظور انجام مطلوب و سریع اینگونه فعالیت ها به حجم بالائی از حافظه نیاز خواهد داشت . بموازات افزایش پیچیدگی بازی های کامپیوتر یا حجم عملیات گرافیکی به حافظه بیشتری نیاز خواهد بود . برای بازی های قدیمی ، حافظه ای به میزان 32 MB کافی بوده ولی کیفیت و سرعت انتقال تصاویر در آنان نسبت به بازیهای جدید خصوصاً در Resolution 1600*1200 ، مطلوب نخواهد بود . به منظور استفاده از بازی های گرافیکی پیشرفته و resolution بالا تر ، می بایست از کارتهای گرافیکی که دارای حداقل 128mb حافظه می باشد استفاده گردد .

Memory bus : پهنای مسیر اینترفیس حافظه می باشد . به عبارت دیگر به عرض مسیر دیتا در حافظه گفته می شود . این پارامتر نفش مهمی در کیفیت و راندمان کارت گرافیک بازی می کند هرچه این عرض بیشتر باشد (256 بیت،128 بیت ،64 بیت ) سرعت جریان دیتا در رم بالا تر بوده و بطبع قدرت کارت بالا تر رفته و بازی ها و برنامه ها روان تر اجرا می شوند.

Memory clock : به سرعت حرکت دیتا در حافظه کارت گرافیک گفته می شود . این پارامتر هم نقش بسیار مهمی در کارت گرافیک بازی می کند .

AGP : این درگاه مسئولیت ارسال دیتا به کارت گرافیک رادارد .تقریباً تمامی سیستم های جدید دارای یک اسلات agp به منظور اتصال کارت گرافیکی می باشد . سیستم های که طول عمر آنها بیش از 4 سال بوده و یا بعضی از سیستم های که دارای گرافیک onboard می باشند ، ممکن است این اسلات در ةآنها وجود نداشته باشد (کارت های گرافیک جدید از اسلات Agp استفاده می کنند ). کارت های گرافیکی که از اسلات Agp استفاده می کنند قادر به حمایت از سرعتی بالغ بر x 4 تا x 8می باشند. در صورتی که سیستمی دارای اسلات Agp با سرعت 1x یا 2x باشد ، امکان استفادهاز کارتهای گرافیکی با سرعت x 4 تا x 8 وجود نخواهدد اشت ( به دلیل تفاوت ولتاژ آنان) .

DirectX : این تکنولوژی پس از گذشت دت زمانی اندک به یک تکنولوژی فراگیر در بازیهای کامپیوتری جید تبدیل شده است . این برنامه در حقیقت رابط بین برنامه یا بازی و کارت گرافیک می باشد در واقع DirectX بین نرم افزاریا بازی و سخت افزار گرافیکی رابط می شود . هم اینک ، کارت هایی ارائه شده است که ازDirectX 9 پشتیبانی و استفاده مینمایند . درصورتیکه تصمیم به استفاده از جدیدترین بازیهای کامپیوتری رادارید ، می بایست کارت گرافیکی انتخاب گردد که قادر به سازگاری با DirectX 9 API باشد .

خروجی DVI : با استفاده از اینترفیس DVI امکان اتصالکامپیوتر به دو مانیتور و یک تلوزیون (مشاهده دو تصویر متصل ویا حتی سه تصویر جداگانه) ، میتوان از این پورت استفاده کرد و همچنین با استفاده از تبدیل DVI to VGA میتوان امکان اتصال همزمان به دو مانیتور آنالوگ را فراهم آورد .

خروجی S-Video : پورت خروجی خروجی S-Video ، امکان ارسال سیگنالهای ویدئوئی را به تلوزیون ، VCR . سایر دستگاههایی که سیگنال ویدئوئی دریافت مینماید را فراهم میکند .

مشاهده مشخصات کارت گرافیک

اگر میخواهید مشخصات کارت گرافیک خود را مشاهده کنید میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید :

روش اول : روی صفحه کار(Desktop) خود راست کلیک کرده و از این منو گزینه Proprtties را انتخاب کنید ، سپس به برگه Setting رفته و دکمه Advance را انتخاب کنید . پنجره جدیدی با نام کارت گرافیک شما باز میشود که میتوانید در برگه Adapter مشخصات کارت خود را مشاهده نمایید .

روش دوم : روی منویStart کلیک کنید و به منوی programsمیرویم و تز منوی Accesoories گزینه System Toolzو سپس System InformATIon کلیک میکنیم . برنامه System InformATIon اجراء میشود که در آن مشخصات کامل و کلی سیستم خود را مشاهده مینمایید. به منوی Tools رفتث و گزینه DirectX Diagnostic Tool را انتخاب میکنیم . این برنامه اجرت شده و در ابتده سیستم شما را بررسی میکند . در این برنامه شما میتوانید از وضعیت Display , Network , Input ,Music , Sound (نمایشگر و کارت گرافیک ) خود مطلع شوید . برگه Display را انتخاب کرده و مشخصات کامل کارت گرافیک خود را در قسمت Device مشاهده مینمایید . همچنین میتوانید از مشخصات درایور کارت خود در قسمت Driver اطلاع حاصل نمایید . در بخش DirectX features شما میتوانید قابلیتهایی همچون Direct Draw( قابلیت شتاب در ترسیم تصاویر) ، Direct3D (قابلیت ترسیم سه بعدی ) ، AGP Texture(قابلیت شتاب در ارسال و بافندگی دیتا، و حذف قسمتهای نامشهود در اجسام سه بعدی) را فعال یا غیر فعال نمایید ضمناً میتوانید تستهایی را هم از این قابلیت ها بعمل آورید . در قسمت Notes میتوانید گزارشی از وضعیت تستهای انجام شده مشاهده نمائید .

تست کارت گرافیک

بهترین برنامه برای تست کارت گرافیک برنامه 3dmax می باشد . این برنامه محصول شرکتfeuturemark بوده و آخرین نسخه ان مربوط به سال 2003 میباشد . این برنامه از تمام جوانب کارت شما را بررسی و تست می کند و به کارت شما امتیاز می دهد شما می توانید این عمل را روی کارتهای مختلف انجام داده و به نسبت امتیاز داده شده آنها را با هم مقایسه نمایید کارت خود را از طریق اینترنت با کارتهایث دیگر موجود در جهان مقایسه نمایید.

رقابت ATI و Nvidia

Nvidia در سال 98 با ساخت تراشه گرافیکی TNT TNT2 تاج پادشاهی صنعت گرافیک سازی دنیا را بر سرگذاشت و در ان زمان تمام شرکت های رقب را زا دور خارج کرد تنها شرکتی که میدان را خالی نکرد و به تلاش ادامه داد ATI بود اما Nvidia همچنان مقام خود را حفظ کرد .

ATI اولین قدرتنمائی رابا تراشه Radeon 8500 نشان داد اما این قدتنمائی طولی نکشید و Nvidia سری کارتهای معرفی خود یعنی Geforce4 TI را وارد بازار کرد و تا مدت زیادی به عنوان سازنده اول مطرح شد. ایندوران شاید بهترین دوران Nvidia بود اما بعد از این دوران دیگه Nvidia روز خوش ندید .

ATI این رقیب کانادایی تصمیم گرفته بود به این سلطنت دیرینه پایان دهد . ATI با ارائه کارت گرافیک Radeon 9700 این کار را به خوبی انجام داد و با وارد کردن سری کارتهای 9000و9500و9700 بازار را از Geforce4گرفت .

اما Nvidia که تحمل شکست نداشت تبلیغ گسترده ای را برای محصول بعدی خود یعنی Geforce fx به راه انداخت و چندین ماه آنچنان تبلیغ کرد که این کارت را به یک رویا برای همه کاربران تبدیل کرد . با ارائه این کارت Nvidia دوباره تاج را بر سر گذاشت . این ماجرا ادامه پیدا کرد تا بالاخره انتظار ها به سر رسید و Geforce fx 5700 Ultra وارد بازار شد و قوی ترین کارت بازار لقب گرفت ، اما اتفاقی افتاد که هیچ کس فکرش را هم نمی کرد ATI به ناگهان باارائه یک سری کارت جدید نظر ها رابه خود جلب کرد . این رده Radeon 9800وRadeon 9600 و Radeon 9200 بود که در عین ناباری Nvidia را پشت سر گذاشت و بازار از دست Nvidia خارج شد، این بود که ATI بهترین شد .

Nvidia که نمی توانست این شکست را تحمل کند تصمیم گرفت پروزه Nvidia 35 را زودتر وارد بازار کند این شد که FX 5900 Ultra را وارد بازار کرد ، Nvidia در این کارت تمام کمبودهای گذشته را اصلاح کرد و باز هم Nvidia بهترین شد . اما ATI هم ورژن جدیدRadeon 9800 با256MG رم DDR را وارد بازار کرد . و در اینجا بود که این دو شرکت بزرگ با هم برابر شدند . اما ATI که مست قدرت شده است پروژه Radeon 9900 Proرا هم روانه بازار کرده است این در حالیست که به نظر می رسد Nvidiaفعلاً پروزه ای را برای ارائه نداراد .طبق مطالبی که ATI از محصولات آینده اش ارائه کرده ، باید شاهد یک انقلاب در سری R400 این شرکت باشیم .

تذکر : لازم به ذکر است رنگ بورد کارتگرافیک هیچ نقشی در کیفیت آن نداشته و فقط برای تشخیص ظاهری کارت میباشد .

محمود درویش عرب

محمود درویش عرب

یا الهى

کَیْفَ اَنجُو مِنْ مِهارات اللُّغَه!

کُلُّ شَیً قابِلٌ لِلاحتراق

فِى احْتِمالاتِ الِکتابة....

(محمود درویش)

1

محمود درویش در سال 1941 میلادى در روستاى بروة- نزدیک شهر عکا- به دنیا آمد. در خانواده اى فقیر و پرجمعیت و با هشت فرزند. کودکى اش سرشار از خاطره هاى مرارت بار است؛ فرار از روستاى پدرى به لبنان و بازگشت به زادگاه، مهم ترین خاطره سال هاى کودکى است که دامنه تأثیر آن به تمام سال هاى زندگى و تمام سطرهاى شعر درویش کشیده مى شود. او در زندگى نامه خود خاطره آن شب شگفت را چنین روایت مى کند: شش سالگى ام را به یاد مى آورم. در روستایى کوچک و آرام به سر مى بردیم. روستاى بروة، برتپه اى سبز که رو به رویش دشت عکا گسترده بود. من پسر خانواده اى از طبقه متوسط بودم که از راه کشاورزى روزگار مى گذراند.

همین که هفت سالگى از راه رسید، بازى هاى کودکانه متوقف شد و من به یاد دارم که چگونه چنین شد؟ تمام ماجرا را به یاد دارم. شبى از شب هاى تابستان که اهالى روستا عادت داشتند بر بام خانه ها بخوابند، مادرم ناگهان مرا از خواب بیدار کرد. خودم را همراه صدها روستایى دیدم که در جنگل مى دوم، گلوله از بالاى سرمان مى گذشت و من از ماجرا هیچ سر در نیاورده بودم. پس از یک شب سرگردانى و گریز، با یکى از خویشانم- که در همه سو پراکنده و گم گشته بودند- به روستایى ناشناس رسیدم که کودکانى دیگر داشت. ساده دلانه پرسیدم؛ من کجایم؟ و براى نخستین بار کلمه لبنان را شنیدم!

به گمانم آن شب، در نهایت خشونت بر کودکى ام نقطه پایانى نهاد و بدین گونه کودکى خالى از سختى ها به پایان رسید و ناگهان حس کردم که بزرگ شده ام. دلخوشى هاى من متوقف شد و من به سختى ها و رنج ها وادار شدم. آن روزها را که در لبنان به سر بردم، فراموش نکرده ام و هرگز فراموش نخواهم کرد؛ آشنایى ام را با واژه وطن براى بار نخست و بى هیچ آمادگى؛ در صفى طولانى ایستاده بودم تا جیره اى را که سازمان پناهندگان قسمت مى کرد، بگیرم. جیره اصلى همان پنیر زرد بود. آن جا براى بار نخست کلمات تازه اى مى شنیدم که پنجره اى به سوى دنیایى نو پیش رویم مى گشود؛ وطن- جنگ- اخبار-پناهندگان- سربازها- مرزها...، با این کلمات بود که بررسى و درک و شناخت دنیاى تازه، و موقعیت تازه اى را آغاز کردم که کودکى را بر من حرام مى کرد.

این روایت، روایت کوچى تلخ بود که چون فاجعه اى ناگهان به سان زلزله اى مهیب با فوران آتشفشانى دوزخى بر کودکى فرزند فلسطین آوار شد، روایت بازگشت نیز چونان روایت کوچ ملموس است و سرشار از سادگى و شگفتى توأمان، چه بگویم! تلخ زیباست: یک سال واندى پس از پناهنده زیستن، یک شب به من گفتند که فردا به خانه برمى گردیم. خوب به یاد مى آورم که آن شب را نخوابیدم..... از فرط شادمانى نخوابیدم. بازگشت به خانه- براى من- یعنى پایان پنیرزرد، پایان مزاحمت هاى بچه هاى لبنانى که با تعبیراهانت بار پناهنده مرا مى نواختند.

..... براى بازگشت بیرون آمدم. سیاهى بر همه چیز سایه افکنده بود. ما سه تن بودیم؛ من و عمویم و راهنمایى که کوره راه هاى دشت را مى شناخت. یادم مى آید روى زمین مى خزیدیم تا دیده نشویم. مسافتى طاقت فرسا را پشت سر گذاشتیم، خودم را در روستایى دیدم اما شکست آرزوها چه سخت بود! ما به روستاى دیرالاسد رسیده بودیم و دیرالاسد روستاى من نبود، نه خانه من آن جا بود و نه کوچه من. پرسیدم: کى به روستاى خودمان مى رویم؟ .... به خانه خودمان ؟ جواب ها قانع کننده نبود و من چیزى نمى فهمیدم. من معناى ویرانى روست را نمى فهیمدم، چرا دنیاى مرا ویران کردند؟ و این ویرانگران چه کسانى بودند! اندک، اندک، به زندگانى بزرگان و ماجراهاى آنان عادت پیدا کردم و برایم در نهایتِ ناکامى روشن شد که دیگر به آن سرچشمه روءیاهایم بر نمى گردم، دیگر به کوچه کودکى هایم باز نمى گردم. در لبنان پناهنده بودم، اکنون این جا در سرزمین خودم نیز پناهنده ام!

بدین گونه روءیاى سرزمین روءیایى، دوشادوش کابوس اشغال- چونان دوهمزاد- در جان شاعر و کلماتش حلول مى کنند و در رگ و ریشه تمامى زمزمه ها حضورى پیوسته و بى انقطاع مى یابند؛ از کودکى تا مرگ.

2

محمود درویش سرودن شعر را از دوازده سالگى آغاز مى کند. تجربه چاپ شعر براى بار نخست در چهارده سالگى به سراغش مى آید. جالب این که نخستین تجربه زندان نیز در چهارده سالگى اش اتفاق مى افتد. آیا میان رهایى کلمات از جان شاعر با دربند شدنِ او رابطه اى هست؟ آیا شاعر همانند آن قنارى عاشق است که چون آوازى خوش در منقار دارد، سزاوار تجربه قفس است؟

..... به هر تقدیر، این تجربه- یعنى تجربه قفس- چند بار دیگر نیز دست مى دهد و طبیعى است که پى آمدِ نخست چنین تجربه اى براى هر شاعر، سرودن در قفس است و سرودن از قفس، برخى از معروف ترین سروده هاى محمود درویش مانند سرود مردان که در کتاب عاشقى از فلسطین آمده، در شمار شعرهاى زندان اوست.

کتاب نخست محمود درویش در نوزده سالگى شاعر با نام گنجشکان بى بال به چاپ رسید که تجربه هاى شتابزده او با تأثیر پذیرى وسیع از شعر شاعران انقلابى جهان بود و با لطبع با ارزش گذارى در حد سیاه مشق هاى اولیه یک شاعر جوان طبقه بندى مى شود. اما این کتاب برگ هاى زیتون بود که محمود درویش را به عنوان استعدادى درخشان در پهنه شعر عربى معرفى کرد. این کتاب چهار سال پس از مجموعه نخست در سال 1967 به چاپ رسید و چند شعر از معروف ترین شعرهاى محمود درویش را در این مجموعه مى توان سراغ گرفت. از جمله شعر مشهور کارت شناسایى با این آغاز؛ سَجِّل! / اَنَاعربِیٌّ

(بنویس !

من یک عرب ام

وشماره کارت من پنجاه هزار است

هشت فرزند دارم

و فرزند نهم در تابستان آینده به دنیا خواهد آمد

آیا خشمگینى؟

از آن زمان تا کنون بیش از چهار دهه است که محمود درویش با زمزمه هایى غمگین اما لطیف و نوگرایى ملایم و معتدلش در عرصه شعر عربى و شعر امروز جهان حضورى پر ظهور دارد و در کنار دیگر شاعر نامدار فلسطین یعنى سمیع القاسم پرچمدار شعر مقاومت فلسطین شناخته مى شود.

3

اینک بر نسبت شعر و سیاست و مقوله آرمان ورزى و تعهد سیاسى و اجتماعى شعر و شاعران درنگ مى کنیم تا از رویکردى مهم و بنیادین در شعر محمود درویش سخن بگوییم. به گمان من این نکته از بدیهیات است که شعر مى تواند همه ساخت ها و اقلیم ها را دست مایه و مضمون قرار دهد و از این بابت تنها به خود شاعر پاسخگوست و تفتیش عقاید اگر درحوزه هاى دیگر ممنوع است، در این حوزه ممنوع تر خواهد بود و نمى توان آزادى شاعران و کاتبان را در انتخاب ساحت ها و مضمون ها سلب کرد، همان گونه که نمى توان بر آزادى مخاطبان در پذیرفتن یا نپذیرفتن شعرها و شاعران خدشه کرد. اما تأکید بر این امر نیز ضرورى است که هر متنى- با هرگرایشى در فرم و زبان و محتوى- اگر به جوهره شعر و شعریت وفادار بود، شعر است، والا فلا. چنین است که گاه شعرى فلسفى است، گاه اجتماعى، گاه روانشناختى، گاه تاریخ گرا، گاه سیاسى، گاه حماسى، گاه تغزلى، گاه طنز آمیز، گاه ترکیبى از همه یا بخشى از این ها، و در عین حال شعر است، و هر شعر گلى است و هر گلى بویى دارد. این نکته ساده اما عمیق باید از سوى آنان که بر تکثّر صدا در پهنه شعر و دمکراسى شعرى پاى مى فشرند، جدّى تر گرفته شود.

حال به شعر محمود درویش رو مى کنیم که به سیاست و آرمان رویکردى مدام دارد؛ مانیفیست شاعرى محمود درویش- به قول شاکر النابلسى- در نخستین شعرهاى او در برگه هاى زیتون چنین ترسیم مى شود:

( دوستان شاعرم

ما در جهانى نو هستیم

شعرهاى ما بى رنگ، بى طعم، بى صداست

وقتى چراغى را

خانه به خانه نبرد.......

و همین گونه این سطرها:

( شاعرى مى گوید:

اگر شعرم یاران را شادان سازد

و دشمن را خشمگین کند،

آن وقت من شاعرم

ومن نیز مى گویم....

در چشم انداز چین مانیفستى است که بخش مهمى از شهرت محمود درویش- در آغاز راه شاعرى- از شعرهاى صریح سیاسى اش در زمینه آرمان مقاومت فلسطین نشأت مى گیرد اما درخشش روزافزون او در ادامه راه- به ویژه در دو دهه اخیر- مدیون وفادارى به ذات شعر است؛ به شعریت شعر. اگر چه تداوم تعهد سیاسى اش به آرمان مقاومت را هم چنان مى توان در شعر و زندگى محمود درویش به روشنى دید.

این توفیق، یعنى وفادارى به شعر در نیل به نوعى بینش انتقادى نسبت به کارکرد شعر در متن مبارزه ریشه دارد، بینش انتقادى در روند مبارزه و آرمان مقاومت فلسطین و ناسیونالیسم عربى که شاعر را به نگاهى عمیق تر نسبت به شعر، زندگى ، مبارزه و انسان رسانده است.

4

به شهادت بیست و چند مجموعه شعر، محمود درویش به عنوان شاعرى پویا شعر به شعر و کتاب به کتاب مسیرى رو به کمال دارد. هم در حوزه درونمایه ها و نگره هاى محتوایى به ژرفا مى گراید و هم در عرصه زبان و بیان شاعرانه، به پختگى و درخشش فزون تر دست مى یابد، برخى شاعران و منتقدان عرب این حرکت رو به اوج را به تفصیل بررسى کرده اند و نسبت شعر و تعهد سیاسى و آرمانخواهى محمود درویش را سنجیده اند؛ نزارقبّانى - شاعر نامدار عرب- درویش را در کنار مظفرالنوّاب دو شاعر برجسته امروز عرب مى خواند که تجسم نوگرایى مردمى اند. به تعبیر او محمود درویش با برخوردارى از موهبتى یگانه توانسته است تمام سرزمین هاى عربى را در نوردد و انقلاب فلسطین را در همه خانه هاى عرب جاى دهد، قبانى در گفت و گویى از جایگاه محمود درویش و ربط او با آرمان مقاومت فلسطین چنین مى گوید: مقاومت فلسطین موضوعى مناسبتى نیست.... محمود درویش شاعر مناسبتى فلسطین نیست، او تمام فلسطین است باباغ هاى انگور و زیتون و پرتقالش، با دریا یش.... دستاورد او براى فلسطین بسیار فراتر از نصیبى است که از فلسطین به او رسیده و او آن را در تمام سیاره ها منتشر ساخته است و از آن جا که شاعرى بزرگ و تواناست، فلسطین در دستان او بزرگ شده، حال آن که به دست دیگران کوچک شده است. مقاومت فلسطین به خودى خود- به رغم ارجمندى و قداست اش- کافى نیست تا شاعرى بى استعداد را بر قلّه بنشاند. محمود درویش- فقطوفقط- دست پرورده استعداد خویش است و کسى اورا نپرورانده است.

دکتر عبدالعزیزالمقالح - شاعر و منتقد برجسته عرب- حس و حضور زنده و پیشروى محمود درویش را از زاویه دیگرى بررسى مى کند؛ شعر مقاومت فلسطین در فلسطین اشغالى بالیده، نه در تبعید و همیشه برجسته ترین صداهاى شعرى مقاومت، صداى شاعرانى است که در سرزمین شان چونان پناهندگان زندگى مى کنند و نسبت به حرارتى که برآنان و در پیرامون آنان مى گذرد، حس زنده ترى دارند و اشعارشان از رنج شکست و خاکستر مقاومتى که در آن مدفون است، سرچشمه مى گیرد. محمود درویش برخوردار از آگاهى پیشروى شعرى و ترنّمى استوار بر صدایى درخشان و بارور در بیان چگونگى طرد این هستى غریب و همپا با تجربه شعرى امروز توانسته میان واژه و آرمان، و میان هنر و مقاومت مسلحانه پل بزند

عزالدین المناصرة بر این باور است که اگر صرفاً شعر مقاومت معیار رتبه بندى شاعران قرارگیرد، محمود درویش در نخستین رده جهانى مى ایستد؛ محمود درویش به عنوان شاعر مقاومت- صرف نظر از جنبه هاى دیگر و دست کم از نظر کمیت شعر مقاومت- در صف شاعران جهانى مانند لورکا، ناظم حکمت و نرودا قرار مى گیرد.

شاید در این جا کسى بپرسد؛ پس چرا در طبقه بندى شاعران عرب او از شاعران نسل دوم به شمار مى آید؟ باید دانست که محمود درویش فقط به عنوان شاعر در این رده مى نشیند اما به عنوان شاعر مقاومت از جهت ارزش کار در سطح شعر مقاومت جهان در صف نخست قرار مى گیرد.

5

داستان تردیدها و خانه تکانى هاى ذهنى و زبانى محمود درویش نیز شایان توجه است؛ او چونان همه شاعران صادق در کوران حماسه ها و زخم ها و شهادت ها درباره کاراییِ کلمه تردید می کند که آیا در وانفساى خون و خطر از کلمات کارى بر مى آید؟ و خسته و به جان آمده فریاد سر مى دهد که مرا از این شعر نجات دهید اُنْقذونى مِنْ هذا الشّعر!)

بعدها در سال 1986 دیدار با راهبه اى لبنانى سبب مى شود که شاعر بر تردیدش غلبه کند. حکایت این دیدار را در نامه اى به سمیح القاسم چنین باز مى گوید: در زغرتا راهبه اى لبنانى مرا از فکر عبث بودن نوشتن رهانید، وقتى با چشمانى اشکبار حکایت مى کرد که در ماه ژوئن مشهور شاهد سقوط بیت المقدس بوده، مبارزى مجروح را مداوا مى کرد که آخرین درخواست اش پیش از شهادت مجموعه اى از اشعار ما بود