همه چیز از همه جا

نوشته های سید محمد رضا مجابی

همه چیز از همه جا

نوشته های سید محمد رضا مجابی

فیلتر

فیلتر

بارها نام فیلتر را شنیده اید.فیلترهوای موتور،فیلتر بنزین و...

همانگونه که از این نام و کاربرد های آن برمی آید برای تصفیه یک عنصر از عناصری است که از دید ما نامطلوب است و به آن نیازی نداریم و مزاحم و دست و پا گیرند و اگر شرشان کم نشود از سر ما ،نمی توان نتیجه مناسب و زیاد خوبی را گرفت . در الکترونیک از مدارهایی استفاده می کنند تا فرکانس های اضافی که از دید طراح مزاحم به حساب می آیند حذف و یا حد اقل کم رنگ تر شوند و توان فرکانس مطلوب بیشتر از توان فرکانس نامطلوب شود. برای ساخت فیلترها از اساس کار خازن و سلف در جریان AC و این قانون که هنگامی که ما دو مقاومت داشته باشیم جریان از مقاوتی عبور می کند که کوچک تر است .

فیلتر(صافی) 

ما اگر بخواهیم کار فیلتر را به چیزی تشبیه کنیم می توانیم به کار غربال تشبیه کنیم.همانگونه که ما با غربال ناخالصی های عدس را می گیریم،با فیلتر هم فرکانس هایی را که نیاز نداریم از بین راه شرشان را از سر خود کم می کنیم و تنها به فرکانس یا فرکانس هایی که نیاز داریم اجازه عبور و رفتن به خروجی را می دهیم.

.پس فیلتر فرکانسی مانند غربال برای ما فرکانس های نامطلوب را حذف می کند.امّا ما مانند غربال که انواع گوناگون دارد و هر یک برای غربال یک نوع محصول کشاورزی مفید است، فیلترهای گوناگونی داریم،البته همه آنها در چند دسته خلاصه می شوند.

چند فرمول که برای بحث لازم می شود

انواع فیلتر:

فیلتر بالا گذر

این فیلتر از عبور فرکانس های کمتر از فرکانسی معینی جلوگیری می کند.به این فرکانس معین فرکانس قطع گویند.این کار را با تضعیف فرکانس های پایین تر از فرکانس قطع انجام می دهد.

البته می دانید که برای این کار باید قطعه ای پیدا کنیم که بتواند در مقابل فرکانس های مختلف از خود مقاومت های مختلفی نشان دهد.اگر به خازن و سلف نگاه کنیم ،می بینیم که این کار را به راحتی برای ما انجام می دهند. هرچه فرکانس بالا تر رود و اگر راکتانس سلف تغییر نکند ،راکتانس سلف هم بالا می رود و سلف مانند یک مقاومت متغیر که با بالاتر رفتن فرکانس اهمش تغییر و به بالا می رود است .ولی خازن برعکس سلف است،اگر ظرفیت ثابت باشد و تغییر نکند و فرکانس بالا رود ، راکتانس خازن هم به سوی پایین میل می کند .بر طبق این دو نکته است که با کمک سلف و خازن فیلتر ها را می سازند .


برای اینکه به دلیل ارزانی و کم حجمی و راحتی بیشتر از خازن استفاده می کنند ؛ ما هم مبنای توضیحات را بر خازن می گذاریم و شروع به توضیح می کنیم.پس نکته بالا را در مورد خازن فر اموش نکنید.برای توضیحات بیشتر هم می توانید به جستارهای وابسته درپایین مقاله مراجعه کنید.

در متن های زیر از یک اصطلاح به عنوان فرکانس معین استفاده می کنم که برای درک آن این نکته را بخوانید.منظور از فرکانس معین فرکانس قطع ما است که توسط مقدار مقاومت و ظرفیت خازن در فیلتر های خازنی معین می شود. اگر به این عکس نگاه کنید می بینید که یک خازن بین منبع و خروجی قرار گرفته.

 

این خازن در مقابل فرکانس های پایین تر از یک فرکانس معین از خود مقاومت بالایی را نشان می دهد و هر چه این فرکانس کمتر شود از خود مقاومت بیشتری نشان می دهد و در مقابل فرکانس های پایین تر از آن فرکانس معین مقاومت کمتری از خود نشان می دهد.این اساس کار خازن در فیلتر است.اما مقاومتی که دو سر منبع را به هم وصل کرده باعث می شود هنگامی که راکتانس خازن از مقدار این مقاومت بیشتر شد جریان به منبع وصل شود ( برطبق این قانون که اگر ما دو مقاومت داشته باشیم که هر دو به یک خط جریان متصل باشند ، جریان میل می کند به سوی مقاومت کوچک تر).با وصل شدن جریان به منبع جریان از خازن نمی گذرد و مانند این است که خازن و مقاومت ما مانند یک کلید باز در مقابل ولتاژ منبع هستند به خروجی (البته جریان را هم به منبع باز می گردانند.البته جریان کمی از خازن می گذرد ولی ما به دلیل کم بودن این جریان و دادن یک توضیح آسان از توضیح آن می گذریم).واگر فرکانس ما بالا رود و راکتانس خازن پایین بیاید و راکتانسش کمتر از مقدار مقاومت مذکور شود ، این بار خازن مانند یک مقاومت کوچک عمل می کند و مقاومت مذکور مانند یک مقاومت بزرگ و جریان از خازن می گذرد و به خروجی می رسد. پس با یک فیلتر بالا گذر می شود به فرکانس های بالاتر از فرکانس معیینی با تضعیف کم اجازه عبور داد .

برای درک بهتر می توانید به کتابهایی که در مورد فیلترها نوشته شده مراجعه کنید.البته اکثر کتابهایی که در الکترونیک نوشته شده اجباراً از فیلترها هم مباحثی حتی کوتاه و جزئی ذکر می کنند.

فیلتر پایین گذر

باید در مورد فیلتر پایین گذر گفت که برعکس فیلتر بالا گذر عمل می کند.این فیلتر فرکانس های پایین تر از فرکانس معین را با تضعیف خیلی کمی از خود عبور می دهد و برای فرکانس های بالاتر از آن مانند یک مقاومت بزرگ عمل می کند.به عکس زیر نگاه کنید.

اگر نگاه کنید میبینید که در این مدار یک خازن دو سر منبع را به هم وصل می کند.پس اگر فرکانس ما از فرکانس معین بالاتر رود ،راکتانس خازن کم می شود و اگر فرکانس بالا رود راکتانس خازن هم بیشتر می شود . در این مدار بین منبع و خروجی یک مقاومت قرار دارد( اگر به بالا گذر و پایین گذر نگاه کنید میبینید که جای خازن و مقاومت در هر دو بر خلاف هم است).اگر راکتانس خازن بیشتر از مقدار مقاومت شود ، عبور جریان از مقاومت میسرتر است تا خازن و اگر راکتانس خازن کمتر از مقدار مقاومت شود ، عبور جریان از خازن میسر تر است .در صورتی که از خازن جریان برود به منبع برمی گردد و در صورتی که از مقاومت برود به خروجی می رود .

پس اگر فرکانس منبع از فرکانس معین بالاتر رود ،به دلیل اینکه راکتانس خازن کمتر می شود در مقابل مقدار مقاومت موجود در مدار، جریان از خازن به منبع باز گردانده می شود و به خروجی نمی رود .واگر فرکانس ما از فرکانس معین پایین تر باشد ،جریان از مقاومت عبور می کند و به خروجی می رود،چرا که خازن در مقابل آن مانند یک مقاومت بزرگ است نسبت به مقاومت موجود در مدار.این بود اساس کار این فیلتر.--بود و نبود من چه سود ،گر نکنم دمی حساب، که چرا زنده من و در این سرا بهر چه ام ‏۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC)

فیلتر میان گذر

اگر به تعریف فیلتر بالاگذر و پایین گذر نگاه کنید می بینید که همانگونه که از اسم این نوع فیلتر بر می آید ،این فیلتر تنها به فرکانسی خاص اجازه عبور می دهد و به فرکانس های بالاتر از آن و پایین تر از آن اجازه عبور نمی دهد.نخست فرکانس میانی را که مطلوب ما است انتخاب کرده و بعد با به کار بردن یک فیلتر پایین گذر و یک فیلتر بالاگذر فرکانس های بالا و پایین آن را حذف می کنیم.

مثال

اگر ما توسط یک فیلتر بالاگذر که فرکانس قطع آن 25khz است فرکانس های پایین تر از فرکانس قطع را حذف(یا به عبارت دقیق تر ضعیف)کنیم و بعد فرکانس خروجی را به یک فیلتر پایین گذر دهیم که فرکانس قطع آن 26khz و توسط آن فرکانس های بالاتر از 26khz را حذف کنیم ،انچه که می ماند فرکانس های بین 25khz و 26khz است. می بینید که به چه آسانی این کار انجام می شود.

 

فیلتر میان نگذر

اگر نگاهی به گزینه های قبلی بیندازید خواهید دید که کار این فیلتر چگونه است.
اگر متوجه شده باشید کار این فیلتر این است که بتواند یک محدوده فرکانسی را عبور ندهد ولی پایین و بالای این محدوده را عبور دهد.به فرض اینکه محدوده فرکانسی که می خواهیم حذف کنیم بین 25
kh تا 26kh باشد ، ما نخست باید با یک فیلتر بالاگذر فرکانس های بالاتر از 26kh را که از منبع می آید عبور دهیم و بعد با یک فیلتر پایین گذر که آن هم مستقیماً به منبع فرکانس وصل می شود،فرکانس های پایین تر از 25kh را عبور دهیم.همانگونه که می بینید ما با این کار توانسته ایم با عبور دادن فرکانس های بالاتر و پایین تر از این محدوده فرکانسی از عبور آن جلوگیری کنیم.این کار مانند زمانی است شما می خواهید از یک استخر آب بردارید و بخشی از آب گل آلود است و شما با برداشتن آب از آنجایی که تمیز است،آب گل آلود را برنمی دارید.بعد از این کار با وصل کردن خروجی هر دو فیلتر ما یک خروجی داریم که محدوده فرکانسی میانی از آن حذف شده.

 

کاربردهای فیلترها

باید گفت که کاربردهای فیلترها گوناگون است و به یکی دو تا ختم نمی شود.یک فیلتر کارش تصفیه فرکانس مطلوب از فرکانس نامطلوب است.فرکانس مطلوب هم یعنی فرکانس دلخواه.

مانند: از فیلتر در تلوزیون ،رادیو،ماهواره،سنسورها،کامپیوترشما و ... استفاده می شود.برای دریافت یک فرکانس توسط یک تلوزیون شما نخست به یک آنتن نیاز دارید.اما این آنتن همراه فرکانس دلخواه شما فرکانس های دیگر را همدریافت می کند همزمان.پس شما باید نخست فرکانس مطلوب را از فرکانس های دیگر جدا کرده و تقویت کنید و تا تلوزیون شما یک شبکه را نمایش دهد. برای دریافت فرکانس فرستنده ماهواره مورد نظر خود در میان انواع فرکانس ها که توسط فرستنده های مختلف صادر می شود(راستی به یاد داشته باشید که بعضی از فرکانس ها ساخته طبیعت است)باید از فیلتر استفاده کرد.یک تلفن همراه هم از فیلتر برای این کار بهره می برد و فرکانس مطلوب را از میان انبوهی از فرکانس تفکیک می کند. در یک دستگاه تفکیت صدا هم از فیلتر استفا ه می شود(اکوالیزر یا اکولایزر).در این دستگاه برای اینکه یک فرکانس صوتی را تغیر فرکانس دهد و یا طول موجش را افزایش دهد ،نخست از فیلتر برای تفکیک آن از سایر فرکانس ها استفاده می کند. البته همانگونه که مشهود است بیشترین استفاده فیلتر امروزه در مخابرات است. البته در مدارهای کنترلی هم از فیلتر استفاده می شود. هرچند در لابه لای متن گاه و بی گاه اشاره کرده ام ولی دوباره اشاره می کنم که برای درک کار فیلتر باید نخست در موردراکتانس خازنی و سلفی خوب مطالعه کنید.چون کار فیلتر ها بر اساس این دو است.حتی فیلترهای شبیه سازی شده هم از این این مبانی پیروی می کنند. راستی بیایید یک کنترل بردارید و تلوزیون خود را روشن کنید(کنترل دستگاهی غیر از تلوزیون مورد نظر باشد).آیا تلوزیون شما روشن می شود؟ به نظر شما چراسازنده این کار را کرده؟!

فیلتر

فیلتر

بارها نام فیلتر را شنیده اید.فیلترهوای موتور،فیلتر بنزین و...

همانگونه که از این نام و کاربرد های آن برمی آید برای تصفیه یک عنصر از عناصری است که از دید ما نامطلوب است و به آن نیازی نداریم و مزاحم و دست و پا گیرند و اگر شرشان کم نشود از سر ما ،نمی توان نتیجه مناسب و زیاد خوبی را گرفت . در الکترونیک از مدارهایی استفاده می کنند تا فرکانس های اضافی که از دید طراح مزاحم به حساب می آیند حذف و یا حد اقل کم رنگ تر شوند و توان فرکانس مطلوب بیشتر از توان فرکانس نامطلوب شود. برای ساخت فیلترها از اساس کار خازن و سلف در جریان AC و این قانون که هنگامی که ما دو مقاومت داشته باشیم جریان از مقاوتی عبور می کند که کوچک تر است .

فیلتر(صافی) 

ما اگر بخواهیم کار فیلتر را به چیزی تشبیه کنیم می توانیم به کار غربال تشبیه کنیم.همانگونه که ما با غربال ناخالصی های عدس را می گیریم،با فیلتر هم فرکانس هایی را که نیاز نداریم از بین راه شرشان را از سر خود کم می کنیم و تنها به فرکانس یا فرکانس هایی که نیاز داریم اجازه عبور و رفتن به خروجی را می دهیم.

.پس فیلتر فرکانسی مانند غربال برای ما فرکانس های نامطلوب را حذف می کند.امّا ما مانند غربال که انواع گوناگون دارد و هر یک برای غربال یک نوع محصول کشاورزی مفید است، فیلترهای گوناگونی داریم،البته همه آنها در چند دسته خلاصه می شوند.

چند فرمول که برای بحث لازم می شود

انواع فیلتر:

فیلتر بالا گذر

این فیلتر از عبور فرکانس های کمتر از فرکانسی معینی جلوگیری می کند.به این فرکانس معین فرکانس قطع گویند.این کار را با تضعیف فرکانس های پایین تر از فرکانس قطع انجام می دهد.

البته می دانید که برای این کار باید قطعه ای پیدا کنیم که بتواند در مقابل فرکانس های مختلف از خود مقاومت های مختلفی نشان دهد.اگر به خازن و سلف نگاه کنیم ،می بینیم که این کار را به راحتی برای ما انجام می دهند. هرچه فرکانس بالا تر رود و اگر راکتانس سلف تغییر نکند ،راکتانس سلف هم بالا می رود و سلف مانند یک مقاومت متغیر که با بالاتر رفتن فرکانس اهمش تغییر و به بالا می رود است .ولی خازن برعکس سلف است،اگر ظرفیت ثابت باشد و تغییر نکند و فرکانس بالا رود ، راکتانس خازن هم به سوی پایین میل می کند .بر طبق این دو نکته است که با کمک سلف و خازن فیلتر ها را می سازند .


برای اینکه به دلیل ارزانی و کم حجمی و راحتی بیشتر از خازن استفاده می کنند ؛ ما هم مبنای توضیحات را بر خازن می گذاریم و شروع به توضیح می کنیم.پس نکته بالا را در مورد خازن فر اموش نکنید.برای توضیحات بیشتر هم می توانید به جستارهای وابسته درپایین مقاله مراجعه کنید.

در متن های زیر از یک اصطلاح به عنوان فرکانس معین استفاده می کنم که برای درک آن این نکته را بخوانید.منظور از فرکانس معین فرکانس قطع ما است که توسط مقدار مقاومت و ظرفیت خازن در فیلتر های خازنی معین می شود. اگر به این عکس نگاه کنید می بینید که یک خازن بین منبع و خروجی قرار گرفته.

 

این خازن در مقابل فرکانس های پایین تر از یک فرکانس معین از خود مقاومت بالایی را نشان می دهد و هر چه این فرکانس کمتر شود از خود مقاومت بیشتری نشان می دهد و در مقابل فرکانس های پایین تر از آن فرکانس معین مقاومت کمتری از خود نشان می دهد.این اساس کار خازن در فیلتر است.اما مقاومتی که دو سر منبع را به هم وصل کرده باعث می شود هنگامی که راکتانس خازن از مقدار این مقاومت بیشتر شد جریان به منبع وصل شود ( برطبق این قانون که اگر ما دو مقاومت داشته باشیم که هر دو به یک خط جریان متصل باشند ، جریان میل می کند به سوی مقاومت کوچک تر).با وصل شدن جریان به منبع جریان از خازن نمی گذرد و مانند این است که خازن و مقاومت ما مانند یک کلید باز در مقابل ولتاژ منبع هستند به خروجی (البته جریان را هم به منبع باز می گردانند.البته جریان کمی از خازن می گذرد ولی ما به دلیل کم بودن این جریان و دادن یک توضیح آسان از توضیح آن می گذریم).واگر فرکانس ما بالا رود و راکتانس خازن پایین بیاید و راکتانسش کمتر از مقدار مقاومت مذکور شود ، این بار خازن مانند یک مقاومت کوچک عمل می کند و مقاومت مذکور مانند یک مقاومت بزرگ و جریان از خازن می گذرد و به خروجی می رسد. پس با یک فیلتر بالا گذر می شود به فرکانس های بالاتر از فرکانس معیینی با تضعیف کم اجازه عبور داد .

برای درک بهتر می توانید به کتابهایی که در مورد فیلترها نوشته شده مراجعه کنید.البته اکثر کتابهایی که در الکترونیک نوشته شده اجباراً از فیلترها هم مباحثی حتی کوتاه و جزئی ذکر می کنند.

فیلتر پایین گذر

باید در مورد فیلتر پایین گذر گفت که برعکس فیلتر بالا گذر عمل می کند.این فیلتر فرکانس های پایین تر از فرکانس معین را با تضعیف خیلی کمی از خود عبور می دهد و برای فرکانس های بالاتر از آن مانند یک مقاومت بزرگ عمل می کند.به عکس زیر نگاه کنید.

اگر نگاه کنید میبینید که در این مدار یک خازن دو سر منبع را به هم وصل می کند.پس اگر فرکانس ما از فرکانس معین بالاتر رود ،راکتانس خازن کم می شود و اگر فرکانس بالا رود راکتانس خازن هم بیشتر می شود . در این مدار بین منبع و خروجی یک مقاومت قرار دارد( اگر به بالا گذر و پایین گذر نگاه کنید میبینید که جای خازن و مقاومت در هر دو بر خلاف هم است).اگر راکتانس خازن بیشتر از مقدار مقاومت شود ، عبور جریان از مقاومت میسرتر است تا خازن و اگر راکتانس خازن کمتر از مقدار مقاومت شود ، عبور جریان از خازن میسر تر است .در صورتی که از خازن جریان برود به منبع برمی گردد و در صورتی که از مقاومت برود به خروجی می رود .

پس اگر فرکانس منبع از فرکانس معین بالاتر رود ،به دلیل اینکه راکتانس خازن کمتر می شود در مقابل مقدار مقاومت موجود در مدار، جریان از خازن به منبع باز گردانده می شود و به خروجی نمی رود .واگر فرکانس ما از فرکانس معین پایین تر باشد ،جریان از مقاومت عبور می کند و به خروجی می رود،چرا که خازن در مقابل آن مانند یک مقاومت بزرگ است نسبت به مقاومت موجود در مدار.این بود اساس کار این فیلتر.--بود و نبود من چه سود ،گر نکنم دمی حساب، که چرا زنده من و در این سرا بهر چه ام ‏۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC)

فیلتر میان گذر

اگر به تعریف فیلتر بالاگذر و پایین گذر نگاه کنید می بینید که همانگونه که از اسم این نوع فیلتر بر می آید ،این فیلتر تنها به فرکانسی خاص اجازه عبور می دهد و به فرکانس های بالاتر از آن و پایین تر از آن اجازه عبور نمی دهد.نخست فرکانس میانی را که مطلوب ما است انتخاب کرده و بعد با به کار بردن یک فیلتر پایین گذر و یک فیلتر بالاگذر فرکانس های بالا و پایین آن را حذف می کنیم.

مثال

اگر ما توسط یک فیلتر بالاگذر که فرکانس قطع آن 25khz است فرکانس های پایین تر از فرکانس قطع را حذف(یا به عبارت دقیق تر ضعیف)کنیم و بعد فرکانس خروجی را به یک فیلتر پایین گذر دهیم که فرکانس قطع آن 26khz و توسط آن فرکانس های بالاتر از 26khz را حذف کنیم ،انچه که می ماند فرکانس های بین 25khz و 26khz است. می بینید که به چه آسانی این کار انجام می شود.

 

فیلتر میان نگذر

اگر نگاهی به گزینه های قبلی بیندازید خواهید دید که کار این فیلتر چگونه است.
اگر متوجه شده باشید کار این فیلتر این است که بتواند یک محدوده فرکانسی را عبور ندهد ولی پایین و بالای این محدوده را عبور دهد.به فرض اینکه محدوده فرکانسی که می خواهیم حذف کنیم بین 25
kh تا 26kh باشد ، ما نخست باید با یک فیلتر بالاگذر فرکانس های بالاتر از 26kh را که از منبع می آید عبور دهیم و بعد با یک فیلتر پایین گذر که آن هم مستقیماً به منبع فرکانس وصل می شود،فرکانس های پایین تر از 25kh را عبور دهیم.همانگونه که می بینید ما با این کار توانسته ایم با عبور دادن فرکانس های بالاتر و پایین تر از این محدوده فرکانسی از عبور آن جلوگیری کنیم.این کار مانند زمانی است شما می خواهید از یک استخر آب بردارید و بخشی از آب گل آلود است و شما با برداشتن آب از آنجایی که تمیز است،آب گل آلود را برنمی دارید.بعد از این کار با وصل کردن خروجی هر دو فیلتر ما یک خروجی داریم که محدوده فرکانسی میانی از آن حذف شده.

 

کاربردهای فیلترها

باید گفت که کاربردهای فیلترها گوناگون است و به یکی دو تا ختم نمی شود.یک فیلتر کارش تصفیه فرکانس مطلوب از فرکانس نامطلوب است.فرکانس مطلوب هم یعنی فرکانس دلخواه.

مانند: از فیلتر در تلوزیون ،رادیو،ماهواره،سنسورها،کامپیوترشما و ... استفاده می شود.برای دریافت یک فرکانس توسط یک تلوزیون شما نخست به یک آنتن نیاز دارید.اما این آنتن همراه فرکانس دلخواه شما فرکانس های دیگر را همدریافت می کند همزمان.پس شما باید نخست فرکانس مطلوب را از فرکانس های دیگر جدا کرده و تقویت کنید و تا تلوزیون شما یک شبکه را نمایش دهد. برای دریافت فرکانس فرستنده ماهواره مورد نظر خود در میان انواع فرکانس ها که توسط فرستنده های مختلف صادر می شود(راستی به یاد داشته باشید که بعضی از فرکانس ها ساخته طبیعت است)باید از فیلتر استفاده کرد.یک تلفن همراه هم از فیلتر برای این کار بهره می برد و فرکانس مطلوب را از میان انبوهی از فرکانس تفکیک می کند. در یک دستگاه تفکیت صدا هم از فیلتر استفا ه می شود(اکوالیزر یا اکولایزر).در این دستگاه برای اینکه یک فرکانس صوتی را تغیر فرکانس دهد و یا طول موجش را افزایش دهد ،نخست از فیلتر برای تفکیک آن از سایر فرکانس ها استفاده می کند. البته همانگونه که مشهود است بیشترین استفاده فیلتر امروزه در مخابرات است. البته در مدارهای کنترلی هم از فیلتر استفاده می شود. هرچند در لابه لای متن گاه و بی گاه اشاره کرده ام ولی دوباره اشاره می کنم که برای درک کار فیلتر باید نخست در موردراکتانس خازنی و سلفی خوب مطالعه کنید.چون کار فیلتر ها بر اساس این دو است.حتی فیلترهای شبیه سازی شده هم از این این مبانی پیروی می کنند. راستی بیایید یک کنترل بردارید و تلوزیون خود را روشن کنید(کنترل دستگاهی غیر از تلوزیون مورد نظر باشد).آیا تلوزیون شما روشن می شود؟ به نظر شما چراسازنده این کار را کرده؟!

فیلتر

فیلتر

بارها نام فیلتر را شنیده اید.فیلترهوای موتور،فیلتر بنزین و...

همانگونه که از این نام و کاربرد های آن برمی آید برای تصفیه یک عنصر از عناصری است که از دید ما نامطلوب است و به آن نیازی نداریم و مزاحم و دست و پا گیرند و اگر شرشان کم نشود از سر ما ،نمی توان نتیجه مناسب و زیاد خوبی را گرفت . در الکترونیک از مدارهایی استفاده می کنند تا فرکانس های اضافی که از دید طراح مزاحم به حساب می آیند حذف و یا حد اقل کم رنگ تر شوند و توان فرکانس مطلوب بیشتر از توان فرکانس نامطلوب شود. برای ساخت فیلترها از اساس کار خازن و سلف در جریان AC و این قانون که هنگامی که ما دو مقاومت داشته باشیم جریان از مقاوتی عبور می کند که کوچک تر است .

فیلتر(صافی) 

ما اگر بخواهیم کار فیلتر را به چیزی تشبیه کنیم می توانیم به کار غربال تشبیه کنیم.همانگونه که ما با غربال ناخالصی های عدس را می گیریم،با فیلتر هم فرکانس هایی را که نیاز نداریم از بین راه شرشان را از سر خود کم می کنیم و تنها به فرکانس یا فرکانس هایی که نیاز داریم اجازه عبور و رفتن به خروجی را می دهیم.

.پس فیلتر فرکانسی مانند غربال برای ما فرکانس های نامطلوب را حذف می کند.امّا ما مانند غربال که انواع گوناگون دارد و هر یک برای غربال یک نوع محصول کشاورزی مفید است، فیلترهای گوناگونی داریم،البته همه آنها در چند دسته خلاصه می شوند.

چند فرمول که برای بحث لازم می شود

انواع فیلتر:

فیلتر بالا گذر

این فیلتر از عبور فرکانس های کمتر از فرکانسی معینی جلوگیری می کند.به این فرکانس معین فرکانس قطع گویند.این کار را با تضعیف فرکانس های پایین تر از فرکانس قطع انجام می دهد.

البته می دانید که برای این کار باید قطعه ای پیدا کنیم که بتواند در مقابل فرکانس های مختلف از خود مقاومت های مختلفی نشان دهد.اگر به خازن و سلف نگاه کنیم ،می بینیم که این کار را به راحتی برای ما انجام می دهند. هرچه فرکانس بالا تر رود و اگر راکتانس سلف تغییر نکند ،راکتانس سلف هم بالا می رود و سلف مانند یک مقاومت متغیر که با بالاتر رفتن فرکانس اهمش تغییر و به بالا می رود است .ولی خازن برعکس سلف است،اگر ظرفیت ثابت باشد و تغییر نکند و فرکانس بالا رود ، راکتانس خازن هم به سوی پایین میل می کند .بر طبق این دو نکته است که با کمک سلف و خازن فیلتر ها را می سازند .


برای اینکه به دلیل ارزانی و کم حجمی و راحتی بیشتر از خازن استفاده می کنند ؛ ما هم مبنای توضیحات را بر خازن می گذاریم و شروع به توضیح می کنیم.پس نکته بالا را در مورد خازن فر اموش نکنید.برای توضیحات بیشتر هم می توانید به جستارهای وابسته درپایین مقاله مراجعه کنید.

در متن های زیر از یک اصطلاح به عنوان فرکانس معین استفاده می کنم که برای درک آن این نکته را بخوانید.منظور از فرکانس معین فرکانس قطع ما است که توسط مقدار مقاومت و ظرفیت خازن در فیلتر های خازنی معین می شود. اگر به این عکس نگاه کنید می بینید که یک خازن بین منبع و خروجی قرار گرفته.

 

این خازن در مقابل فرکانس های پایین تر از یک فرکانس معین از خود مقاومت بالایی را نشان می دهد و هر چه این فرکانس کمتر شود از خود مقاومت بیشتری نشان می دهد و در مقابل فرکانس های پایین تر از آن فرکانس معین مقاومت کمتری از خود نشان می دهد.این اساس کار خازن در فیلتر است.اما مقاومتی که دو سر منبع را به هم وصل کرده باعث می شود هنگامی که راکتانس خازن از مقدار این مقاومت بیشتر شد جریان به منبع وصل شود ( برطبق این قانون که اگر ما دو مقاومت داشته باشیم که هر دو به یک خط جریان متصل باشند ، جریان میل می کند به سوی مقاومت کوچک تر).با وصل شدن جریان به منبع جریان از خازن نمی گذرد و مانند این است که خازن و مقاومت ما مانند یک کلید باز در مقابل ولتاژ منبع هستند به خروجی (البته جریان را هم به منبع باز می گردانند.البته جریان کمی از خازن می گذرد ولی ما به دلیل کم بودن این جریان و دادن یک توضیح آسان از توضیح آن می گذریم).واگر فرکانس ما بالا رود و راکتانس خازن پایین بیاید و راکتانسش کمتر از مقدار مقاومت مذکور شود ، این بار خازن مانند یک مقاومت کوچک عمل می کند و مقاومت مذکور مانند یک مقاومت بزرگ و جریان از خازن می گذرد و به خروجی می رسد. پس با یک فیلتر بالا گذر می شود به فرکانس های بالاتر از فرکانس معیینی با تضعیف کم اجازه عبور داد .

برای درک بهتر می توانید به کتابهایی که در مورد فیلترها نوشته شده مراجعه کنید.البته اکثر کتابهایی که در الکترونیک نوشته شده اجباراً از فیلترها هم مباحثی حتی کوتاه و جزئی ذکر می کنند.

فیلتر پایین گذر

باید در مورد فیلتر پایین گذر گفت که برعکس فیلتر بالا گذر عمل می کند.این فیلتر فرکانس های پایین تر از فرکانس معین را با تضعیف خیلی کمی از خود عبور می دهد و برای فرکانس های بالاتر از آن مانند یک مقاومت بزرگ عمل می کند.به عکس زیر نگاه کنید.

اگر نگاه کنید میبینید که در این مدار یک خازن دو سر منبع را به هم وصل می کند.پس اگر فرکانس ما از فرکانس معین بالاتر رود ،راکتانس خازن کم می شود و اگر فرکانس بالا رود راکتانس خازن هم بیشتر می شود . در این مدار بین منبع و خروجی یک مقاومت قرار دارد( اگر به بالا گذر و پایین گذر نگاه کنید میبینید که جای خازن و مقاومت در هر دو بر خلاف هم است).اگر راکتانس خازن بیشتر از مقدار مقاومت شود ، عبور جریان از مقاومت میسرتر است تا خازن و اگر راکتانس خازن کمتر از مقدار مقاومت شود ، عبور جریان از خازن میسر تر است .در صورتی که از خازن جریان برود به منبع برمی گردد و در صورتی که از مقاومت برود به خروجی می رود .

پس اگر فرکانس منبع از فرکانس معین بالاتر رود ،به دلیل اینکه راکتانس خازن کمتر می شود در مقابل مقدار مقاومت موجود در مدار، جریان از خازن به منبع باز گردانده می شود و به خروجی نمی رود .واگر فرکانس ما از فرکانس معین پایین تر باشد ،جریان از مقاومت عبور می کند و به خروجی می رود،چرا که خازن در مقابل آن مانند یک مقاومت بزرگ است نسبت به مقاومت موجود در مدار.این بود اساس کار این فیلتر.--بود و نبود من چه سود ،گر نکنم دمی حساب، که چرا زنده من و در این سرا بهر چه ام ‏۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC)

فیلتر میان گذر

اگر به تعریف فیلتر بالاگذر و پایین گذر نگاه کنید می بینید که همانگونه که از اسم این نوع فیلتر بر می آید ،این فیلتر تنها به فرکانسی خاص اجازه عبور می دهد و به فرکانس های بالاتر از آن و پایین تر از آن اجازه عبور نمی دهد.نخست فرکانس میانی را که مطلوب ما است انتخاب کرده و بعد با به کار بردن یک فیلتر پایین گذر و یک فیلتر بالاگذر فرکانس های بالا و پایین آن را حذف می کنیم.

مثال

اگر ما توسط یک فیلتر بالاگذر که فرکانس قطع آن 25khz است فرکانس های پایین تر از فرکانس قطع را حذف(یا به عبارت دقیق تر ضعیف)کنیم و بعد فرکانس خروجی را به یک فیلتر پایین گذر دهیم که فرکانس قطع آن 26khz و توسط آن فرکانس های بالاتر از 26khz را حذف کنیم ،انچه که می ماند فرکانس های بین 25khz و 26khz است. می بینید که به چه آسانی این کار انجام می شود.

 

فیلتر میان نگذر

اگر نگاهی به گزینه های قبلی بیندازید خواهید دید که کار این فیلتر چگونه است.
اگر متوجه شده باشید کار این فیلتر این است که بتواند یک محدوده فرکانسی را عبور ندهد ولی پایین و بالای این محدوده را عبور دهد.به فرض اینکه محدوده فرکانسی که می خواهیم حذف کنیم بین 25
kh تا 26kh باشد ، ما نخست باید با یک فیلتر بالاگذر فرکانس های بالاتر از 26kh را که از منبع می آید عبور دهیم و بعد با یک فیلتر پایین گذر که آن هم مستقیماً به منبع فرکانس وصل می شود،فرکانس های پایین تر از 25kh را عبور دهیم.همانگونه که می بینید ما با این کار توانسته ایم با عبور دادن فرکانس های بالاتر و پایین تر از این محدوده فرکانسی از عبور آن جلوگیری کنیم.این کار مانند زمانی است شما می خواهید از یک استخر آب بردارید و بخشی از آب گل آلود است و شما با برداشتن آب از آنجایی که تمیز است،آب گل آلود را برنمی دارید.بعد از این کار با وصل کردن خروجی هر دو فیلتر ما یک خروجی داریم که محدوده فرکانسی میانی از آن حذف شده.

 

کاربردهای فیلترها

باید گفت که کاربردهای فیلترها گوناگون است و به یکی دو تا ختم نمی شود.یک فیلتر کارش تصفیه فرکانس مطلوب از فرکانس نامطلوب است.فرکانس مطلوب هم یعنی فرکانس دلخواه.

مانند: از فیلتر در تلوزیون ،رادیو،ماهواره،سنسورها،کامپیوترشما و ... استفاده می شود.برای دریافت یک فرکانس توسط یک تلوزیون شما نخست به یک آنتن نیاز دارید.اما این آنتن همراه فرکانس دلخواه شما فرکانس های دیگر را همدریافت می کند همزمان.پس شما باید نخست فرکانس مطلوب را از فرکانس های دیگر جدا کرده و تقویت کنید و تا تلوزیون شما یک شبکه را نمایش دهد. برای دریافت فرکانس فرستنده ماهواره مورد نظر خود در میان انواع فرکانس ها که توسط فرستنده های مختلف صادر می شود(راستی به یاد داشته باشید که بعضی از فرکانس ها ساخته طبیعت است)باید از فیلتر استفاده کرد.یک تلفن همراه هم از فیلتر برای این کار بهره می برد و فرکانس مطلوب را از میان انبوهی از فرکانس تفکیک می کند. در یک دستگاه تفکیت صدا هم از فیلتر استفا ه می شود(اکوالیزر یا اکولایزر).در این دستگاه برای اینکه یک فرکانس صوتی را تغیر فرکانس دهد و یا طول موجش را افزایش دهد ،نخست از فیلتر برای تفکیک آن از سایر فرکانس ها استفاده می کند. البته همانگونه که مشهود است بیشترین استفاده فیلتر امروزه در مخابرات است. البته در مدارهای کنترلی هم از فیلتر استفاده می شود. هرچند در لابه لای متن گاه و بی گاه اشاره کرده ام ولی دوباره اشاره می کنم که برای درک کار فیلتر باید نخست در موردراکتانس خازنی و سلفی خوب مطالعه کنید.چون کار فیلتر ها بر اساس این دو است.حتی فیلترهای شبیه سازی شده هم از این این مبانی پیروی می کنند. راستی بیایید یک کنترل بردارید و تلوزیون خود را روشن کنید(کنترل دستگاهی غیر از تلوزیون مورد نظر باشد).آیا تلوزیون شما روشن می شود؟ به نظر شما چراسازنده این کار را کرده؟!

نقش چربیها در بدن

نقش چربیها در بدن

منبع انرژی:

چربیها منبع مهم انرژی هستند زیرا هر یک گرم چربی در بدن 9 کیلوکالری انرژی تولید می کند. بنابراین چربی ها منبع عمده تامین کننده انرژی مورد نیاز بدن می باشند.

ارزش سیر کنندگی:

چربی به آهستگی معده را ترک می کند، این تاخیر در تخلیه معده به احساس سیری پس از مصرف غذای چرب کمک می نماید.

حامل ویتامین های محلول در چربی:

چربی غذا حامل ویتامین های محلول در چربی E،D،A و K می باشد. بنابراین چربی رژیم غذایی در تامین ویتامین های محلول در چربی نقش به سزایی به عهده دارد.

منبع اسیدهای چرب ضروری:

چربی رژیم غذایی منبع تامین کننده اسیدهای چرب ضروری در بدن است. بنابراین با توجه به نقـــش اســـیدهای چـــرب ضروری در رشد، کاهش دریافت آن ها موجب اختلال در رشد می گردد.

پیش ساز پروستالگندمینها، استروئیدها و اسیدهای صفراوی:

            چربی غذا نقش مهمی در سنتز پروستاگلاندینها، استروئیدها و اسیدهای صفراوی دارند. این مواد نقش مهمی از جمله انتقال و هدایت تحریکات عصبی، تنظیم فشارخون و ...... را بعهده دارند.

طعم و مزه غذا:

            چربی به غذا طعم و مزه می دهد و بسیاری از موادی که مسئول مزه و طعم غذا هستند اغلب در چربی محلولند.

با توجه به نقش های مختلف چربی بویژه نقش آن ها در تامین اسیدهای چرب ضروری که در دوران رشد حائز اهمیت می باشد، دریافت کافی چربی از طریق رژیم غذایی در دوران مختلف زندگی بویژه دوران کودکی، بارداری و شیردهی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بطوری که نتایج برخی از بررسیها نشان داده است مقدار و کیفیت چربی رژیم غذایی مصرف شده در رژیم غذایی کودکان تاثیر به سزایی بر روی رشد و تکامل آن ها داشته است.

انواع چربی ها و منابع غذایی آنها

آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا چربی ها را به دو قسمت تقسیم بندی می کنند؟ آیا می دانید چرا یکی از چربی ها برای بدن خوب است و دیگری بد؟ اصلاً چرا نام غیر اشباع و اشباع را بر چربی ها گذاشته اند؟

چربی اشباع و غیر اشباع چیست؟

چربی ها دو نوع هستند: اشباع و غیر اشباع. هر دوی این چربی ها به ازای هر یک گرم، 9 کالری انرژی تولید می کنند. ولی اثرات این دو بر روی کلسترول خون متفاوت می باشد.

چربی اشباع که جامد است، در غذاهای حیوانی و غذاهای فن آوری شده و روغن بعضی از مواد گیاهی از قبیل: روغن خرما، روغن نارگیل و کره کاکائو یافت می شود. این چربی باعث افزایش کلسترول بد می شود و کلسترول وارد خون می گردد.

چربی غیر اشباع در روغن زیتون، گردو، آجیل، غذاهای دریایی و تخم مرغ یافت می شود. این چربی برعکس چربی اشباع، باعث کاهش تری گلیسیرید ها (اسیدهای چرب) و افزایش کلسترول خوب و کاهش کلسترول بد می گردد و به این طریق کلسترول وارد کبد می شود.

چربی های اشباع در دمای معمولی جامد، ولی چربی های غیر اشباع در دمای معمولی مایع هستند.

چربی غیر اشباع برای ساخت سلول های مغز، سلامت قلب و نیز برای اعصاب چشم خوب می باشد.

در حدود 20 سال پیش، محققان یکی از انواع چربی های غیر اشباع را یافتند و آن را " امگا 3 " نامیدند و چون این چربی در بدن ساخته نمی شود، به همین خاطر یکی از چربی های ضروری برای بدن است.

امگا 3 موجب کاهش چربی و فشار خون می شود و جلوی ضربان نامنظم قلب را می گیرد.

امگا 3 در تن ماهی، ماهی ساردین ، ماهی سالمون و تخم مرغ و.... می باشد.

می دانید که چرا چربی غیر اشباع مفید برای سلامت است؟

این نوع چربی افسردگی و آلزایمر و سرطان سینه را دور می کند، جلوی تنگی تنفس را می گیرد، عوارض خونی در دیابتی ها را کم کرده، باعث تقویت سیستم ایمنی می شود و با بیماری ها می جنگد.

گذشته از این، جلوی ضربات تشنج را گرفته و باعث سلامت قلب ، عصب و عضله می شود.

اگر کودک شما فعالیت زیادی دارد به طوری که شما را عاصی کرده است ، هیچ نگران نباشید و به او یکی از منابع چربی غیر اشباع را بدهید.

اگر این چربی را به زنانی که زودتر از موقع زایمان می کنند بدهیم، از کمبود وزن بچه جلوگیری کرده و همین طور موجب افزایش رشد مغز بچه می شود.

شاید به همین علت باشد که در زمان های گذشته به زنان یک کاسه پر از روغن می دادند.

چربی غیر اشباع در چه غذاهایی یافت می شود؟

این نوع چربی در دانه سویا، گردو، ماهی، تخم مرغ، بادام زمینی، گندم، روغن زیتون و گوجه فرنگی می باشد.

متخصصان تغذیه می گویند که اگر می خواهید سالم و همیشه با وزن ایده ال باشید، یکی از انواع چربی های غیر اشباع را مصرف کنید.

برای گیاه خواران و جوانان و ورزشکاران، مصرف چربی های غیر اشباع ضروری است.

گیاهخواران برای تأمین ویتامین های مورد نیازشان و ورزشکاران برای افزایش عضلات و جوانان برای رشد، به تخم مرغ نیاز دارند.

مرکز سلامت آمریکا پیشنهاد کرده است که برای سالم زیستن باید 200 گرم در هفته ماهی بخورید.

به طور کلی باید بدانید که هر نوع چربی، چه اشباع و چه غیر اشباع، در صورتی که زیاد مصرف شود مضر است.

در خوردن چربی ها زیاده روی نکنید و مراقب چاق شدن و بیماری های حاصله از آن باشید.

امیرهوشنگ ابتهاج

زندگی

امیرهوشنگ ابتهاج (هـ. الف. سایه) شاعر و ادیب

- متولد ۱۳۰۶ رشت

- پایان تحصیلات متوسطه در زادگاه

- چاپ اولین مجموعه اشعار با نام "نخستین نغمه ها" در رشت ۱۳۲۵ که در قالب شعر کلاسیک بود

- انتشار مجموعه "سراب" نخستین تجربه در زمینه شعر نو ۱۳۳۰ انتشارات صفى على شاه

- انتشار اولین مجموعه از سیاه مشق دربرگیرنده شعرهاى ۲۵ تا ۲۹

- انتشار مجموعه "شبگیر" ۱۳۳۲ نشر توس و زوار

- انتشار مجموعه "زمین" ۱۳۳۴ انتشارات نیل

- "چند برگ از یلدا" مجموعه شعر، تهران ۱۳۳۴

- "یادگار خون سرو" ۱۳۶۰

- انتشار مجموعه "سیاه مشق" ۱ و ۲ و ۳ شامل مجموعه غزلیات، رباعى ها، مثنوى ها، دوبیتى و قطعه

- سرپرست واحد موسیقى رادیو حدفاصل ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶

- مدیر برنامه هاى جاودان موسیقى رادیو: گل هاى تازه و گلچین هفته

- پایه گذار گروه موسیقى چاووش

متشکل از بهترین موسیقیدانان مرکز حفظ و اشاعه، محمدرضا لطفى، شجریان و... که سروده هاى انقلابى اش درآستانه انقلاب، بر حافظه همگان نقش بسته است.

 - سرودن ترانه هاى جاویدانى همچون "تو اى پرى کجایى" با صداى قوامى و دیگران

- انتشار مجموعه "آینه در آینه" گزیده اشعار به انتخاب دکترمحمدرضا شفیعى کدکنى ۱۳۶۹ که تاکنون از چاپ دهم نیز گذشته است.

- تصحیح دیوان حافظ با نام "حافظ به سعى سایه" که از معتبرترین تصحیحات دیوان خواجه است.

درباره شعر گفته اند که باید انعکاس صداى روزانه باشد. سایه اى از واقعیت بنماید و فراتر از زمان و زمانه خود پیش برود. دراین تعریف مسلماً شعر شعراى بسیارى از دوران معاصر گنجانده مى شود. با این همه اما در میان نام هاى ریز و درشتى که در صد سال اخیر سنگ بزرگ شعر را به پیش کشانده اند، نام هایى هستندکه هم عوام مى شناسندشان و هم خواص. هوشنگ ابتهاج یا به قول خودش (ه- .ا.سایه) در این میان شاید زبانزدترین و سرشناس ترین شاعر دوران ما باشد. کسى که بزرگان ادب و ادبیات اورا "حافظ زمانه" نامیده اند به قدرى در میان لایه ها و طبقات گوناگون مردم و جامعه کاهش نفوذ داشته که از امى وعامى تا ملا و مکلا مى شناسندش و شعرش را از برند.

این البته هنر اوست. هنر والاى فرزند زمان خویشتن بودن ودر زمانهاى فرار و زیستن.

شعر ابتهاج آینه اى را مى ماندکه شاید تا نسل ها بعد بشود خود را درقاب کلماتش دید.

شعر ابتهاج داراى ابعاد و گستردگى بسیار است. ابتهاج از شعر به اشکال گوناگون استفاده مى کند. چنانکه زمانى شعر او داراى پیچیدگى هاى زبانى و هنرى است و زمانى دیگر براى بیان افکارش از شعر استفاده مى کند. گاهى شعر براى ابتهاج نقش یک رسانه را دارد که آگاهى مى دهد و گاهى تصویر وتصاویر ذهن خلاق و بسیط اوست. به یک معنا امیر هوشنگ ابتهاج یا همان ه-. ا.سایه با شعر زندگى کرده . شعر هم هنر اوست و هم ابزار اوبه عنوان یک روشنفکر که در اجتماع اثرگذارى مى کند. با این وصف ابتهاج شعر را از زوایاى متعدد مى بیند و از هر زاویه هم با آن یک نوع برخورد مى کند. گاه دقت او در خدمت ترانه است، ترانه هایى که به حافظه تاریخى مردم گره خورده اند مثل "تو اى پرى کجایى" و گاه ذوق اش حسرت جوانى و حکمت پیرى را متصور مى شود و گاه شعرش اندرز است و آگاهى. در واقع شعر ابتهاج منشورى است از هر زاویه که درنور قرار مى گیرد به یک رنگ در مى آید و این همان ویژگى است که شعر حافظ و شور مولانا را جاودانه کرده است. از این منظر شایدعنایت ابتهاج به غزل و قصیده ارادت او به حافظ است. گرچه شور مولانا در میان اغلب غزل هاى او موج مى زند.

ارادت و جان نثارى ابتهاج به حافظ را مى توان در کتاب ژرف و گرانبارش "حافظ به سعى سایه" دید. که در آن نگاه پژوهنده یک شاعر مسلط و بسیط بر غزل و قصیده وکلام را مى بینیم که توانسته با اعراب گذارى هاى دقیق و مطنطن و قیاس نسخه هاى متعدد خطى اختلاف میان نسخ گوناگون را کشف کند و با درک وآشکار ساختن واژه هاى مشکوک موضوعات پیش پا افتاده حافظ شناسان را رفع و رجوع کند ونگاهى تازه به همراه درایتى تمام ناشدنى و زوال ناپذیر حافظ پژوهان عرضه کند. از این نظر "حافظ به سعى سایه" نقطه پایانى براى بسیارى از مباحث حافظ پژوهشى و نقطه آغازى براى مباحث تازه است.

شاید بتوان مدعى شد که درمیان تمام قالب هاى شعر فارسى، ارادت ابتهاج به غزل بیش از سایر قالب هاست. چه غزل ازمنظر او بامفاهیم بلندى که ایرانى جماعت قرنها با آن زیسته است و با آن نفس کشیده از قبیل عشق و رندى و قلندرى و ملامت ومرگ آگاهى و... در آمیخته است وآنقدر این کلمه جامد نزد شاعران، شخصیتى دارد که رفتار خاص خود را مى طلبد.

هنر ابتهاج و همقطارانش در مورد غزل آن است که آنها غزل را از روح بى زمان ایرانى اش خالى کرده اند و روح زمانمند خود را بر آن دمیده اند و از این منظر شاید ابتهاج با اشعار نئوکلاسیک سیاسى - عرفانى اش تلاش مى کند تا پیش از آنکه شاعر بودن خود را به رخ مخاطب بکشد، انسان بودن و انسان قرن بیست و یکمى بودن خودرا به غزل بدمد و به دلیل ارج نهادن او به روح ایرانى غزل است که همه و همه او را مى شناسند یا لااقل شعرى از او شنیده اند و شعرى از او خوانده اند.

 ممکن است گفته شود که دلیل نفوذ اشعار ابتهاج در میان طبقات مختلف اجتماعى و دو، سه نسل گذشته و امروز توسل خوانندگان موسیقى به اشعار اوست. این جمله غلطى نیست و ادعاى بى راهى نمى نماید. اما باید اضافه کرد که تسلط و مهارت وشناخت ابتهاج بر موسیقى چنان است که با اشعارش بارها به موسیقیدانهاى ایرانى بویژه موسیقیدانان سرشناسى چون محمدرضا شجریان و لطفى و... جهت واقعى را نمایانده. و این کار او نه از طریق زد و بند و نصیحت ونقد و غیره که تنها از طریق همان شعر صورت پذیرفته است.

ابتهاج راهبر گروه چاووش یکى از مهمترین گروه هاى موسیقى در آستانه انقلاب مردمى ایران بود که با حضور کسانى چون لطفى ، علیزاده، مشکاتیان، شجریان و... ماندگارترین تصنیف ها وترانه هاى انقلابى بعداز مشروطه را رقم زد. و یکى از دلایل مراجعه بسیار هنرمندان و موسیقیدانان و موسیقى شناسان به اشعار ابتهاج، روح موسیقیایى نهفته در اشعار اوست. چنانکه همایون خرم آهنگساز معروف برنامه گلها که با ترانه هاى ابتهاج آهنگ ساخته، دلیل اصلى استفاده موسیقیدانان از اشعار ابتهاج را منبع سرشار والهام دهنده این اشعار به موسیقى دانان مى داند. و ابتهاج پیش از آنکه شاعر باشد اهل موسیقى است و مى داند که کلام آهنگ و نت و ریتم و ملودى قوى تر و نافذتر از کلمه است و به همین علت اغلب اشعارش در موسیقى غرق است. و جالب آن است که در منزل این بزرگمرد ادبیات معاصر ما، بیش از آن که سخن از شعر و شاعرى در میان باشد، صحبت از موسیقى و بحث درباره آن است که سایه چه موسیقى کلاسیک غربى و چه موسیقى کلاسیک ایرانى را به غایت عمیق و درست مى شناسد.

دراین سراى بى کسى، کسى به در نمى زند / به دشت پر ملال ما پرنده پر نمى زند / یکى ز شب گرفتگان چراغ بر نمى کند/ کسى به کوچه سار شب در سحر نمى زند/ نشسته ام در انتظار این غبار بى سوار/ دریغ کز شبى چنین سپیده سر نمى زند/ دل خراب من دگر خرابتر نمى شود/ که خنجر غمت از این خرابتر نمى زند/ گذرگهى است پر ستم که اندرو به غیر غم / یکى صداى آشنا به رهگذر نمى زند/ چه چشم پاسخ است از این دریچه هاى بسته ات؟/ برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمى زند/ نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست/ اگرنه، بر درخت تر کسى تبر نمى زند

امیرهوشنگ در سال ۱۳۰۶ در رشت به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایى را در این شهرسپرى کرد و سپس به تهران آمد و دوره دبیرستان را در تهران گذرانید. آثار او که "سایه" تخلص مى کنداز بدو شروع به شاعرى مورد توجه اهل ادب قرار گرفت و سخن منظوم او به تدریج در مطبوعات کشور منتشر شد تا آنکه هرچندگاه مجموعه اى از این آثار به طور مدون طبع گردید.

ابتهاج شعر گفتن را خیلى زودتر از تصور ما آغاز کرده است. اووقتى هنوز در دبیرستان تحصیل مى کرد اولین مجموعه شعرش را منتشر کرد. سایه در قالب غزل شاعرى شناخته شده و محبوب است که خوب مى داند چطور از واژه ها وترکیبات در این قالب استفاده کند. او شعرهاى ماندگار بسیارى هم در قالب تازه و شعر نو سروده است. درونمایه هاى حسى شعر او در بسیارى از موارد با مضامین اجتماعى پیوند خورده است. یکى از نمونه هاى خوبى که دغدغه هاى اجتماعى شعر سایه را نشان مى دهد، شعر "کاروان" است که هنوز خیلى از بزرگترهاى مان جوانهاى دهه سى و چهل، آن را از حفظ مى خوانند:

دیریست گالیا!/درگوش من فسانه دلدادگى مخوان!/دیگر زمن ترانه شوریدگى مخواه!/دیر است گالیا! به ره افتاده کاروان./عشق من و تو؟... آه/این هم حکایتى است/اما، درین زمانه که درمانده هرکسى/از بهر نان شب/دیگر براى عشق و حکایت مجال نیست./...

درواقع ابتهاج یکى از مطرح ترین و بهترین شعر سرایان معاصر است که گرچه در قالب هاى کلاسیک در قله نشسته است اما در زمینه هاى مختلف شعر نو نیمایى نیز اشعارى والا و توانا سروده است. سایه یک نو اندیش غزلسراست و دراین راه و روال، در بین معاصران همتایى ندارد.

سایه در سایه بهره گیرى بجا و بهنجار از ناب ترین و زلالترین شاخه جریان غزل سبک عراقى، این اقبال را یافته که نیروى بالیدن در کناردرختان برومند و تنومند غزل فارسى را به دست آورد. او در سال ۱۳۲۵ مجموعه "نخستین نغمه ها" را که شامل اشعارى به شیوه کهن است، منتشرکرد. "سراب" نخستین مجموعه دوست به اسلوب جدید، اما قالب، همان چهارپاره است با مضمونى از نوعى تغزل و بیان احساسات و عواطف فردى، عواطفى واقعى و طبیعى. مجموعه "سیاه مشق" با آنکه پس از سراب منتشرشده، شعرهاى سالهاى ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمى گیرد. دراین مجموعه، سایه تعدادى از غزلهاى خود را چاپ کرد و توانایى خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که مى توان گفت تعدادى از غزلهاى او از بهترین غزل هاى دوران معاصر به شمار مى رود.

اما سایه در مجموعه هاى بعدى، آواى دل دردمند و ترانه هاى عاشقانه را رها کرده با مردم همگام مى شود و مجموعه شبگیر، پاسخگوى این اندیشه تازه اوست که دراین رابطه اشعار اجتماعى با ارزشى را پدید مى آورد.

سایه را مى توان از تواناترین شاعران وبهترین غزلسراى معاصر دانست که با زبانى توانا و درکى تازه درمجموعه "چندبرگ از یلدا" در سال ۱۳۳۴ راه روشن و تازه اى در شعر معاصر گشود.

مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع، زبان روان و موزون و خوش ترکیب و هم آهنگ با غزل از ویژگى هاى شعر سایه است.

گذشته از اینها هوشنگ ابتهاج را مى توان از تواناترین شعراى آرمانگراى نمادپرداز دانست. چه او هم در غزل و هم درکارهاى نو لحظه اى از اندیشه به "هدف" غافل نمى ماند و درعین حال "جوهر شعرى" را با ظرافت تمام چون شیشه اى در بغل سنگ نگاه مى دارد.

دیگر این پنجره بگشاى که من/به ستوه آمدم از این شب تنگ./دیرگاهى است که در خانه همسایه من خوانده خروس./وین شب تلخ عبوس/مى فشارد به دلم پاى درنگ

دیرگاهى است که من در دل این شام سیاه/،پشت این پنجره بیدار و خموش/،مانده ام چشم به راه./همه چشم و همه گوش./مست آن بانگ دلاویز که مى آید نرم/محو آن اختر شبتاب که مى سوزد گرم/مات این پرده شبگیر که مى بازد رنگ./آرى این پنجره بگشاى که صبح/مى درخشد پس این پرده تار./مى رسد از دل خونین سحر بانگ خروس./وز رخ آینه ام مى سترد زنگ فسوس/بوسه مهر که در چشم من افشانده شرار/خنده روز که با اشک من آمیخته رنگ...

شعر ابتهاج و نام سایه را هرگز نمى توان فراموش کرد، اگر قرار باشد که از ادب و ادبیات صدسال اخیر سخن گفت و حرفى زد و مطلبى نوشت. غزل هاى او را بسیارى از بزرگان ادبیات دوران اخیر تحسین کرده اند و شاعر نوجویى مثل فروغ غزل معروفى در استقبال از شعر سایه سروده است و دکتر شفیعى کدکنى که گزینه اشعار او را با نام "آینه در آینه" جمع آورى کرده، درباره اش مى گوید: "کمتر حافظه فرهیخته اى است که شعرى از روزگار ما به یادداشته باشد و در میان ذخایرش نمونه هایى از شعر و غزل سایه نباشد.

نمونه شعر و ترانه

دیریست گالیا!

در گوش من فسانه ی دلدادگی مخوان!

دیگر ز من ترانه ی شوریدگی مخواه!

دیرست گالیا! به ره افتاد کاروان

عشق من و تو؟ این هم حکایتی است

اما در این زمانه که درمانده هر کسی

از بهر نان شب

دیگر برای عشق و حکایت مجال نیست

شاد و شکفته در شب جشن تولدت

تو بیست شمع خواهی افروخت تابناک

امشب هزار دختر همسال تو ولی

خوابیده اند گرسنه و لخت روی خاک

زیباست رقص و ناز سرانگشت های تو

بر پرده های ساز

اما هزار دختر بافنده این زمان

با چرک و خون زخم سرانگشت هایشان

جان می کنند در قفس تنگ کارگاه

از بهر دستمزد حقیری که بیش از آن

پرتاب می کنی تو به دامان یک گدا

وین فرش هفت رنگ که پامال رقص توست

از خون و زندگانی انسان گرفته رنگ

در تار و پود هر خط و خالش، هزار رنج

در آب و رنگ هر گل و برگش، هزار ننگ

اینجا به خاک خفته هزار آرزوی پاک

اینجا به باد رفته هزار آتش جوان

دست هزار کودک شیرین بی گناه

چشم هزار دختر بیمار ناتوان ...

دیریست گالیا!

هنگام بوسه و غزل عاشقانه نیست

هر چیز رنگ آتش و خون دارد این زمان

هنگامه ی رهایی لبها و دست هاست

عصیان زندگی است

در روی من مخند!

شیرینی نگاه تو بر من حرام باد!

بر من حرام باد از این پس شراب و عشق!

بر من حرام باد تپشهای قلب شاد!

یاران من به بند،

در دخمه های تیره و غمناک باغشاه

در عزلت تب آور تبعیدگاه خارک

در هر کنار و گوشه ی این دوزخ سیاه

زودست گالیا!

در من فسانه ی دلدادگی مخوان!

اکنون ز من ترانه ی شوریدگی مخواه!

زودست گالیا! نرسیدست کاروان ...

روزیکه بازوان بلورین صبحدم

برداشت تیغ و پرده ی تاریک شب شکافت،

روزی که آفتاب

از هر دریچه تافت،

روزی که گونه و لب یاران همنبرد

رنگ نشاط و خنده ی گمگشته بازیافت،

من نیز باز خواهم گردید آن زمان

سوی ترانه‌ها و غزلها و بوسه ها

سوی بهارهای دل انگیز گل فشان

سوی تو،

عشق من ....

شعر مرجان نمونه فوق العاده‌ای از  اشعار اوست است.

سنگی است زیر آب

در گود شب گرفته دریای نیلگون

تنها نشسته در تک آن گور سهمنک

خاموش مانده در دل آن سردی و سکون

او با سکوت خویش

از یاد رفته‌ای ست در آن دخمه سیاه

هرگز بر او نتافته خورشید نیم روز

هرگز بر او نتافته مهتاب شامگاه

بسیار شب که ناله برآورد و کس نبود

کان ناله بشنود

بسیار شب که اشک برافشاند و یاوه گشت

در گود آن کبود

سنگی است زیر آب ولی آن شکسته سنگ

زنده ست می تپد به امیدی در آن نهفت

دل بود اگر به سینه دلدار می نشست

گل بود اگر به سایه خورشید می شکفت...

از دیگر غزلیات سایه است:

پیش ساز تو من از سخر سخن دم نزنم

که بیانی چو زبان تو ندارد سخنم

ره مگردان و نگه دار همین پرده ی راست

تا من از راز سپهرت گرهی باز کنم

صبر کن ای دل غم دیده که چون پیر حزین

عاقبت مژده ی نصرت رسد از پیرهنم

چه غریبانه تو با یاد وطن می نالی

من چه گویم که غریب است دلم در وطنم

همه مرغان هم آواز پراکنده شدند

آه ازین باد بلاخیز که زد در چمنم

شعر من با مدد ساز تو آوازی داشت

کی بود باز که شوری به جهان درفکنم

نی جدا زان لب و دندان چه نوایی دارد ؟

من ز بی هم نفسی ناله به دل می شکنم

بی تو دیگر غزل "سایه" ندارد لطفی

باز راهی بزن ای دوست که آهی بزنم

 درد گنگ

نمیدانم چه میخواهم بگویم

زبانم در دهان باز بسته است

در تنگ قفس باز است وافسوس

که بال مرغ آوازم شکسته است

نمیدانم چه میخواهم بگویم

غمی در استخوانم می گدازد

خیال نا شناسی آشنا رنگ

گهی می سوزدم گه می نوازد

پریشان سایه ای آشفته آهنگ

ز مغزم می تراود گیج وگمراه

چو روح خوابگردی مات و مدهوش

که بی سامان به ره افتد شبانگاه

درون سینه ام دردیست خونبار

که همچون گریه میگیرد گلویم

غمی آشفته دردی گریه آلود

نمیدانم چه می خواهم بگویم

نمیدانم چه می خواهم بگویم

آثار

سایه هم در آغاز، همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، به ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساسا شاعری غزلسرا بود؛ همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود؛ دنبال کرد.

سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین نغمه‌ها» را، که شامل اشعاری به شیوهٔ کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است، اما قالب همان چهارپاره‌است با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمی‌گیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزل‌های خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که می‌توان گفت تعدادی از غزل‌های او از بهترین غزل‌های این دوران به شمار می‌رود.

سایه در مجموعه‌های بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با مردم همگام شد. مجموعهٔ «شبگیر» پاسخ‌گوی این اندیشهٔ تازهٔ اوست که در این رابطه اشعار اجتماعی باارزشی پدید می‌آورد. مجموعهٔ «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازه‌ای در شعر معاصر گشود.

نمونهای از اشعار او:

آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت  در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت

خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد  تنه‌ای بر در این خانهٔ تنها زد و رفت

مجوعه‌های شعری

این مجموعه‌ها بر این پایه‌اند:[۱]

نخستین نغمه‌ها، ۱۳۲۵

سراب، ۱۳۳۰

سیاه مشق، فروردین ۱۳۳۲

شبگیر، مرداد ۱۳۳۲

زمین، دی ۱۳۳۴

چند برگ از یلدا، آبان ۱۳۴۴

یادنامه، مهر ۱۳۴۸ (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننس و روبن)

تا صبح شب یلدا، مهر ۱۳۶۰

یادگار خون سرو، بهمن ۱۳۶۰

حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)

تاسیان مهر ۱۳۸۵ (اشعار ابتهاج در قالب نو)

ویژگی اشعار

غلامحسین یوسفی دربارهٔ شعر سایه می‌گوید: «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه (هوشنگ ابتهاج) در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع، زبان روان و موزون و خوش‌ترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگیهای شعر اوست و نیز رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوهٔ دلپذیر حافظ است.از جمله غزلهای برجستهٔ اوست: دوزخ روح، شبیخون، خونبها، گریهٔ لیلی، چشمی کنار پنجرهٔ انتظار و نقش دیگر.»

اشعار نو او نیز دارای درون‌مایه‌ای تازه و ابتکاری است؛ و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درون‌مایهٔ ابتکاری همگام شده، نتیجهٔ مطلوبی به بار آورده‌است.

در شعر پس از نیما در حوزهٔ غزل تقسیماتی را با توجه به شاعرانی که در آن زمان حضور داشته‌اند انجام داده‌اند که در این بین نام‌هایی چون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی، حسن منزوی، محمدعلی بهمنی و سیمین بهبهانی به چشم می‌خورد.