همه چیز از همه جا

نوشته های سید محمد رضا مجابی

همه چیز از همه جا

نوشته های سید محمد رضا مجابی

تربیت فرزندان

 

                   به نام یکتای هستی بخش

                                            مقدمه

      تربیت فرزند با همۀ سادگی و طبیعی بودن از کارهای دشوارومسؤلیت های سخت وسنگین است.

      تا روزی که طفل خرد سال و در آغوش مادر است نگهداری او برای والدین یک مشکل است، روزی که به راه می افتد این دشواری به گونه ای دیگر رخ می نمایدوزمانی که به مدرسه وکلاس درس وارد می شود وآغاز فراگیری علم و دانش های گونا گون می رسد ،این سختی دو چندان می شود.

  همهً آنهایی که به مدرسه میروند به یک میزان توفیق پیشرفت ندارندوهمۀ آ نان که در سایۀ لطف و عنایت و زحمت والدین و مربیان قرار می گیرند، به یک درجه رشد نمی کنند.

  برای عده ای مسألۀ افت تحصیلی پیش می آید که علت آن خواه موجه ویا غیرموجه برای والدین و مربیان مشکل آفرین است وطبیعی است که باید در این مورد تدابیر خاصی اندیشیده ومشکل بر طرف شود.

 اساس این پژوهش دانش آموزانی را در بر می گیرد  که دلیل عقب ماندگی درسی آن ها ذهنی وارثی نبوده ، بلکه در عین داشتن هوش و استعداد کافی از دروس و برنامه های تحصیلی عقب مانده اند و نمی توانند همگام با دیگر دانش آموزان پیش بروند ودر به دست آوردن موفقیت های تحصیلی دشواری هایی برای خود و دیگران می آفرینند.

 به کار گیری روش های متعدد وابتکاری می تواند با توجه به موقعیت های مختلف زمانی ومکانی نقش مهمی در پیشرفت دانش آموزان داشته با شد و آینده ی تاریک وبی روح آنان را به دنیایی روشن وزیبا تبدیل نماید

.                                                                                        

                                               توصیف وضع موجود

 

اینجانب زهرا منصوری دارای 5 سال سابقه تدریس با مدرک تحصیلی لیسانس علوم تجربی در سال تحصیلی 89-1388 به عنوان دبیر علوم تجربی آموزشگاه راهنمایی تربیت روستای قویی  از توابع منطقه افشار مشغول خدمت می باشم.تعداد جمعیت دانش آموزی این مدرسه 79 نفر میباشد که به صورت تک شیفت  ومختلط در 3  کلاس   (هرپایه  یک کلاس)اداره می شود .شغل اکثر اهالی روستا کشاورزی و دامداری میباشد به همین خاطر بیشتر دانش آموزان در صحرا یا خانه به والدین خود کمک می نمایند. 

در طول  سال تحصیلی در پایه اول راهنمایی با 20 نفر دانش آموز در موارد متعدد متوجه شدم که آزمون های کتبی و شفاهی بسیاری که در درس علوم تجربی  به عمل می آوردم و روش تدریس های متعدد و فعال که به کار می گرفتم تعدادی از دانش آموزانم(6نفر) نمرات پائین تر از حد انتظار کسب می کنند و شدیداً دچار افت تحصیلی هستند.این دانش آموزان حتی سرکلاس هنگام تدریس یا حل کردن تمرینات علاقه ای از خود نشان نمی دادند و من نیز مجبور به استفاده از راه حل های موقت جهت جلب توجه آنها نسبت به درس بودم .

     هر بار پس از تصحیح  برگه های امتحانی واقعاً نگران می شدم و به این فکر می کردم که چرا اینگونه است ؟ و چگونه می توانم این وضعیت نامطلوب را تغییر دهم . 

    برای یادگیری بهتر گاهی امتحانات شفاهی برگزار می کردم و ابتدا افراد داوطلب را برای پاسخ دهی می آوردم ، سپس با هر گروه یکی ، دو نفر از شاگردان ضعیفم را نیز صدا        می زدم اما باز می دیدم که نتیجه ی آن چنان مطلوب حاصل نمی شود .

.

با اینکه کلاس را به گروه هایی 5 نفره تقسیم بندی کرده بودم آنها در گروه کاری انجام نمی دادند و کارهای خارج از کلاس را انجام نمی دادند و همیشه داد سر گروه را در آورده بودند .

    در مصاحبه هایی که با خود دانش آموزان داشتم آنها اظهار می کردند که قبل از امتحانات درس می خوانند ولی فراموش می کنند . ولی در صحبت با والدین آنها متوجه شدم که آنها نیز از نحوه ی درس خواندن و انجام تکالیف فرزندشان و نمرات امتحانی آنان ناراضی بودند .

     مسئله را که با تعدادی از دبیران  در میان گذاشتم آنان نیز عقیده داشتند که دانش آموزان به دلیل مشکلات زیادی که دارند قدرت تمرکز در کلاس را ندارند .

    خواهر شریفی مربی پرورشی آموزشگاه  که بیشتر با دانش آموزان این مدرسه سر و کار داشته است نیز اظهار داشتند که باید قبل از امتحانات نوبت اول مشکلات و مسایل آنان شناسایی میشد و راه حلی مناسب پیدا می کردید که تا حدودی پیشرفت در وضعیت درسی آنان ایجاد شود  .   دوست داشتم کاری کنم که این 6نفر نیز به دانش آموزان فعالی تبدیل شوند و سطح نمراتشان روز به روز بالاتر برود و بدین ترتیب تصمیم گرفتم با تحقیقات مناسب و مطالعه کتابهای مرتبط با این موضوع در این وضعیت تغییری دهم و بدین ترتیب پژوهش من شروع شد .

     

                                                             

                         گرد آوری شواهد (1)

    الف : کسب نمرات 

      با توجه به توضیحاتی که در توصیف وضع موجود گفته شد ارزیابی دقیقی از نمرات سه ماه مهر و آبان و آذرو نمرات نوبت اول  انجام دادم و متوجه شدم که تعداد 6نفر از دانش آموزان پایه اول  در درس علوم تجربی نتایج خوبی را کسب نکردند (پیوست1).

حسین رستمی

مصطفی خدابنده لو

محسن سلطانی

رامین آهنگر

علی جهانشاهلو

خدیجه سلطانی

     دانش آموز امتحان

7

9

6

8

7.5

9

مستمر(علوم تجربی)

6.5

7.25

7.5

10

6

10

مستمر(علوم تجربی)

9.5

8

9

8.5

8

9

مستمر(علوم تجربی)

7.5

8.5

7

8

8

8.5

نمره نوبت اول

7.62

8.18

7.62

8.62

7.37

9.12

میانگین نمرات هر دانش آموز

                       جدول شماره2:میانگین نمرات مهر،آبان،آذر ونوبت اول

نمودار میانگین نمرات در نوبت اول

                                                ب : پرسش نامه

     جهت آگاهی از دلایل دانش آموزان برای درس نخواندن به این 6نفر پرسش نامه ای دادم که10 تا از عوامل عمده ی افت تحصیلی(این 10عامل رابر اساس مطالعات خودم واظهارات همکاران وبا توجه به مشکلات کلاس از بین 50 دلیل انتخاب نمودم) در آن گنجانده شده بود و از آنها خواستم که آنچه حقیقت است را علامت بزنند . (پیوست 2 )

    پس از بررسی و تجزیه و تحلیل پاسخ ها مشخص شد که دانش آموزان به ترتیب عوامل زیر را سبب کاهش نمرات خود می دانند:

         *  نداشتن برنامه ریزی درسی مناسب درخانه:100%

 * بی توجهی والدین به اموردرسی فرزندشان:100%

 *  درس نخواندن وکم کاری:87%

 * بی توجهی سر کلاس:75%

 * بی دقتی در امتحانات:62%

 *  تصمیم نداشتن جهت ادامه تحصیل:50%

 *  ضعیف بودن پایه :36%

 *  اختلافات ودرگیریهای والدین:25%

 *  اضطراب امتحان:25%

         *  مناسب نبودن روش تدریس معلم:12%

             ج : مصاحبه با والدین

     در تاریخ 05/11/1388جلسه ای با والدین این بچه ها در رابطه  با ضعف   فرزندشان و کارهایی که در خانه انجام می دهند صحبت کردم و اظهارات آنها را یادداشت نمودم که در زیر آمده است.

.    پدر رامین آهنگر :رامین از وقتی به خانه می آید تمام فکرش بازی و سرگرمی است . تند تند تکالیفش را انجام می دهد و اگر قرار باشد که امتحانی بدهد اصلاً به ما نمی گوید                                                                                                                                                                                                                                                                                      مادر مصطفی خدابنده لو : مصطفی بازیگوش است . وقتی به خانه می آید می خورد و می خوابد و بعد از بیدار ی تا قبل از شام در کوچه  فوتبال بازی می کند.  

     مادر محمد وعلی جهانشاهلو : محمد وعلی برادر هستند اما هر دو ضعیف هستند و در نوشتن تمرینات و  تکالیف خارج از کلاس مشکل دارند ، ما هم  سواد نداریم و نمی توانیم به آنها کمک کنیم .

پدر محسن سلطانی : ما در خانه مشکلات زیادی داریم ( شروع می کند به گفتن آنها) . وقتی محسن به خانه می آید کیفش را در گوشه ای می اندازد و به سراغ گوسفدان به صحرا می رود.

     مادر حسین رستمی :

     وقتی حسین به خانه می آید غذا می خورد ، استراحت می کند و بعد خودش شروع به مشق نوشتن و درس خواندن می کند ولی نمی دانم چرا نتیجه امتحاناتش این قدر بد است .

        

                                   

   د : مصاحبه با همکاران

    درجلسه ای درشورای دبیران در مورخه 15/11/1388 با همکاران در رابطه با

دلایل افت تحصیلی تبادل نظر نمودیم .

    آقای شفیعی  ( مدیر آموزشگاه )  :"  بیشتر دلیل گرفتن نمره کم بی توجهی خانواده ها به درس و مشق بچه هاست ، چون دانش آموزان این منطقه بیشتر دارای مشکلات خانوادگی از قبیل ، اعتیاد ، ، درآمد کم ، بی سوادی هستند و دیگر جایی برای درس خواندن و یا توجه کردن به فرزندشان ندارند . آنها اهمیت نمی دهند که فرزندشان ادامه تحصیل کند و تا پنجم را که خواندند دیگر ترک تحصیل می کنند و انگیزه ای برای ادامه تحصیل ندارند" .

           " دانش آموزان به دلیل ضعف پایه درسی باتلاش های بسیار معلم و خودشان باز نتیجه کمی را بدست می آورند . همچنین خانواده ها نقش مهمی در پیشرفت دانش آموزان دارند و باید آنها را وادار به همکاری نمائیم."

همچنین سایر همکاران نیز اذعان داشتند عواملی همچون:نگرش دانش آموز نسبت به مدرسه وتحصیل،برخورد والدین با دانش آموزومحیط نا امن خانواده و وادار نمودن دآنش آموزان به کارهای سخت  در افت تحصیلی موثرهستند.

    ایشان معتقد بودند:  برطرف کردن موارد فوق واجرا نمودن راه کارهای زیر می تواند مفید واقع شود:برنامه ریزی قابل اجرا،تغذیه مناسب،ایجاد صمیمیت،بررسی با دقت تکالیف در منزل،استفاده از تشویق و...."

  

پیشینه تحقیق :

     تعریف افت تحصیلی "منظور از افت تحصیلی  "  کاهش عملکرد تحصیلی و درسی دانش آموزان از سطح  رضایت بخش به سطح نامطلوب است یا به عبارتی دیگر فاصله قابل توجهی که بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل خود در فعالیتهای درسی وپیشرفت تحصیلی مشهود باشد.        

     گرچه این تعریف می تواند همان کسانی که به دنبال شکست های پی درپی،از تحصیل عقب مانده اند رادربر گیرد،اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً مردودی یا شکست در امتحانات نیست و می تواند شامل هر دانش آموزی شود که آموخته های آموزشگاهی او کمتر از توان بالقوه ودر حد انتظار اوست.

      براساس این تعریف دانش آموزان تیزهوش نیزممکن است دچار افت تحصیلی وکم آموزی   شوند."نصیریان(1382)

      قائمی (1378) از دلایل عمده ضعف درسی دانش آموزان به موارد زیر اشاره می کند:

 تنبلی، کمی هوش و استعداد، اختلافات والدین درگیریهای والدین، روش کار معلم،        تبعیض ها، تنبیهات سخت، سنگینی برنامه، فشارهای روانی، معاشران بد، تمسخر و تحقیرها، محدودیت ها، وابستگی ها، و ... او می نویسد :" شاید ما نتوانیم در مورد اصلاح دانش آموز صددرصد به پیروزی برسیم ولی اصل مسأله باید مورد توجه قرار گیرد که موفقیت ما می تواند از درصد بالایی برخوردار باشد. به هر حال باید علل زمینه ساز ضعف درسی مشخص شوند و برای رفع آنها و جبران کمبودها خانه و مدرسه باید رابطه ی تنگاتنگ داشته باشند. باید برنامه ریزی شود و معلوم باشد که دانش آموز در خانه باید چه ساعتی از روز درس بخواند؟چه ساعتی بازی کند؟ کی بخوابد؟.این برنامه ریزی باید بر اساس توانائی های او انجام شود."

                                   

       رحیمی (1386) در مقاله ای تحت عنوان «عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان » از عوامل موثر در رشد تحصیلی به شرح زیر نام می برد :

1- سازمان آموزش و پرورش

2- تأکید بر رشد عقلانی

3- جو عاطفی مدرسه و کلاس

4- پیش فرض های  معلمان

5- عقب ماندگی آموخته شده

6- مسایل درون خانواده

وی در رابطه با اثرات پیشرفت تحصیلی می نویسد:

      "اهمیت پیشرفت تحصیلی در سلامت روانی دانش آموزان به حدی است که برخی از متخصصان آن را حداقل تا نیمه دوم دوره جوانی معیار اساسی برای تشخیص عملکرد سالم دانسته اند".

      بلوم به نقل ازرحیمی (1368)  می نویسد: "هنگامی که محیط مدرسه محیطی حاکی از شایستگی و لیاقت را برای دانش آموزان فراهم کند نوعی مصونیت در برابر بیماری های روانی در فرد ایجاد می شود ولی افراد شکست خورده معمولاً به افسردگی، ناسازگاری و   بی قراری مبتلا می گردند".

      او در ادامه مقاله می نویسد:" اولین قدم جهت پیشرفت دانش آموز فرصت دادن به وی است تا موفقیت را هر چند سطحی تجربه کند و عزت نفس پیدا کند".

      بلوم به نقل ازرحیمی( 1368 ) می نویسد:"بهره گیری از راه های زیر می تواند در ایجاد انگیزه در دانش آموزان به معلمان کمک کند:

1- بیان دقیق هدف های آموزشی

2- استفاده از تشویق های کلامی

3- بهره گیری ازآزمون هاو نمرات درایجاد انگیزه

4- ارائه محرک های جالب و تازه

5- ارائه ی مطالب از آسان به مشکل

6- پرهیز از ایجاد رقابت های نامناسب

7- استفاده از روش های متنوع در تدریس"

در جائی دیگر به این مورد برخورد کردم که:

    "تماس و داد و ستددانش آموزان دارای ضعف درسی  با هم سالان صرف نظر از نتایج مطلوب بسیاری که دارد، دست کم این مزیت را دارد که کودک را از حالت خود مداری خارج کند و به واقع گرایی رهنمون می سازد".پارسا(1357)

                            تجزیه وتحلیل داده ها

      طبق لیست نمرات ومعدل دانش آموزان میانگین کل نمرات این 8 دانش آموز نمره ی -/7- می باشد که بسیار نامطلوب است؟ چه عواملی باعث این افت نمره شده است؟

      چه موانعی باعث پیشرفت این دانش آموزان شده است ؟آیا واقعاً تمایلی به تحصیل ندارند؟ آیا از آینده ای که در انتظارشان است خبر ندارند؟اینها سوالاتی بود که به ذهنم می آمد. با توجه به شواهد 1 اعم از لیست نمرات، بررسی پاسخ نامه ها، بحث  و تبادل نظر با همکاران محترم در رابطه با دلایل افت تحصیلی در مدرسهً خودمان و با استفاده از مطالعه کتاب ها و تحقیقات قبلی در این زمینه راه حل های را  مورد بررسی قرار دادم.

       

          

                  یافتن راه حل ها

          علت1:عدم علاقه به ادامه تحصیل:

              راه حل ها

             1- مشاوره با دانش آموز

           2- مصاحبه با والدین

           3- کم کردن انتظارات عالی

           4- تشویق دانش آموز

           5- مقایسه نکردن دانش آموز با دیگران

علت2:عدم درک ارزش کاروتوان آینده نگری

راه حل ها

  1- معرفی افراد موفق

2- مطالعه کتاب غیر درسی

3- صحبت با دانش آموز

علت3:نداشتن انگیزه

راه حل ها

 1- ایجاد علاقه به درس

2- دادن مسؤلیت

3- تشویق به موقع

علت4:ترس و اضطراب امتحان

   راه حل ها                            

           1-ایجاد اعتماد به نفس در دانش آموز

         2-آمادگی قبل از امتحان

3-صحبت با والدین

4-در نظر گرفتن هدف های کوتاه مدت

علت5 : عدم بکار گیری  از وسایل کمک آموزشی در تدریس

  راه حل ها

 1- تجهیز آموزشگاه به وسایل کمک آموزشی و آزمایشگا هی

2- استفاده دقیق و بمو قع دبیران از وسایل کمک آموزشی

3- دادن آزادی عمل بیشتر به دانش آموزان در اجرای آزمایشهای کتاب

علت6: عدم رابطه بین خانه و مدرسه

  راه حل ها

1-    دعوت از والدین

2-    توجیه والدین

3-    فراهم آوردن امکانات

علت7::بی توجهی والدین نسبت به امور درسی فرزندشان

  راه حل ها

1- ایجاد ارتباط بین خانه و مدرسه

2- مقایسه نکردن دانش آموز با دیگران توسط والدین

3- جلوگیری از تمسخر و تحقیر شد

                         انتخاب طرح جدید و اجرای آن

پس از بررسی کامل متوجه شدم که برای رسیدن به هدفم روش های بسیاری وجود دارد که دیگران هم استفاده کرده و گاهاً نیز موفق شده اند. اما من 3 روش برای دستیابی به هدفم پیدا کردم که خیلی سریع می توانستم با اجرای آن به بسیاری از عوامل اثرگذار بر پیشرفت تحصیلی دست پیدا کنم .

 روش اول: دادن برنامه ی درسی

قبل از هر کاری چون به این نتیجه رسیده بودم که دانش آموزانم در خانه برنامه درسی منظمی ندارند و دچار سردرگمی هستند با کمک خود دانش آموزان در تاریخ 25/11/88 شروع کردیم به تهیه یک برنامه درسی که در توان کلیه دانش آموزان باشد. برای این که بعد از تعطیل شدن کلاس و رفتن به خانه بدانند چه ساعتی باید چه کاری انجام دهند این بیشتر یک برنامه پیشنهادی بود که کلیه دانش آموزانم از آن استقبال کردند.

 

    روش دوم:تبادل نظررودرروی دانش آموز قوی با ضعیف                                               .      باتوجه به پاسخ های پرسشنامه قبلی و آگاه بودن از برنامه ریزی کردن دانش آموزان قوی خودم برای درس خواندن 6نفر از دانش آموزان ممتازم را قبلاً با آنها نیز در این باره صحبت کرده بودم (در تاریخ (27/11/88) و 6نفر دانش آموز تحت تحقیق را صدا زدم و آنها را به کلاس جبرانی  بردم هر دانش آموز ممتاز با یک دانش آموز ضعیف در یک نیمکت نشاندم(گروه های دونفره) و از آنها خواستم در رابطه با سوالاتی که روی تخته می نویسم با هم تبادل نظر کنند.. قرار شد سئوال هارا یکی یکی پاسخ دهند و ابتدا دانش آموز ضعیف، سپس دانش آموز قوی توضیح دهد. آنها به سوالات جواب می دادند و وقتی نظارت می کردم متوجه می شدم که دانش آموزان ممتازچه زیباجواب ها را می دادندو دانش آموزان ضعیف به خوبی و با دقت گوش می دادند. در آخر نیز با پایان یافتن تبادل نظرها خودم نیز با پرسش و پاسخ هایی بحث را کامل کردتااگر پاسخ بعضی سوال ها ناقص بود یا هدف رسانده نشده بود کارناتمام نماند و من به هدفم در این روش نزدیک شوم.

در این روش دانش آموزان با هم کلاسی های خود صحبت می کنند. دانش آموز ضعیف می بیند و متوجه می شود که دوست ممتاز او چگونه فکر می کند؟ چه تصمیماتی برای آینده دارد؟ چگونه درس می خواند که برای امتحان اضطراب ندارد؟ و به این نتیجه می رسد که دوست من به دلایلی که گفت، موفق شده است.

در نتیجه دراوحس رسیدن به موفقیت ایجاد می شود و جان می گیرد. و علل زیر که از عوامل عمده ای در نداشتن انگیزه و افت تحصیل هستند از بین می رود:

1- عدم توان آینده نگری

2- ناتوانی در درس ارزش کار

3- نداشتن برنامه مناسب درس خواندن

4- احساس تنبلی و بی حوصلگی

5- عدم ایجاد انگیزه برای ادامه تحصیل

6- ترس و اضطراب در امتحان و ...

می بینید که به همین آسانی بسیاری از عوامل اثرگذار بر پیشرفت نیز ایجاد می شوند .

روش سوم: استفاده بیشتر از وسایل کمک آموزشی در امر یادگیری و یاددهی                       

قبل از امتحانات نوبت اول در تدریس علوم سعی می کردم از وسایل کمک آموزشی استفاده کنم و آزمایشهای داخل کتاب را انجام دهم ولی احساس کردم که باید در اجرای آزمایشات بی خطر به دانش آموزانم آزادی عمل بیشتری بدهم و از آنها بیشتر کمک بگیرم .

به این ترتیب ازاوایل نوبت دوم اجرای آزمایشها و تدریس بعضی از فصول کتاب را به دانش آموزان به صورت گروهی  واگذار کردم و دانش آموزان ضعیف نوبت اول رابه نوبت مسؤل اجرای آزمایشات قرار دادم.

       شاید باور نکنید، امامن از فردای آن روز شاهد تغییرات در شاگردانم بودم و  این روش آن چنان اثر گذار بود که از همان روزهای نخست همه متوجه تأثیرات ارتباط مستمر بین من و دانش آموزان  شده بودند وخودم نیز از خوشحالی سر از پا نمی شناختم چون  نتیجه را به خوبی لمس می کردم وشور و شوق را در چشمان بچه ها  می دیدم.. با این روش نیز اثر عوامل زیر کاهش یافت یا حذف شد:

1- بی انگیزه و بی علاقه  بودن دانش آموزان در درس علوم  

3- تنبلی و کم کاری

4- عدم داشتن اعتماد به نفس و خودباوری دانش آموزان

5- اضطراب ناشی از درس نخواندن در امتحانات

                           گردآوری شواهد (2)

پس از اجرای این روش ها تا امتحانات نوبت دوم سعی کردم تا دانش آموزان ضعیف نیز خودر ا بالا بکشند.

    تا این که در امتحانات نوبت دوم امتحانات را به خوبی دادند نمرات دانش آموزان در جدول آورده شده است (جدول شماره 3).

حسین رستمی یگانه

مصطفی خدابنده لو

محسن سلطانی

رامین آهنگر

علی جهانشاهلو

خدیجه سلطانی

    دانش آموز امتحان

15

12

11

8.5

10

11

مستمر

12

10

10

11.5

9

14

مستمر

11.5

11

9

10.5

13

16

مستمر

12.5

11.5

13

12

12

14.5

نمره نوبت دوم

12.25

11.12

10.75

10.62

11

13.87

میانگین

                          جدول شماره 3میانگین نمرات مستمر نوبت دوم

نمودار میانگین نمرات نوبت دوم

      نمودارار پیشرفت نمرات این6نفرا دانش آموزانم نیزرسم کردم(.نمودارشماره2)وبا مقایسه نمودار ستونی (شماره 1)  ازاین نمودار می توان افزایش نمرات را به خوبی مشاهده نمود..

          نمودار5: مقایسه میانگین نمرات اولیه و نوبت اول و نوبت دوم

    بر اساس این نمودار مشاهده می شودکه نمره های6دانش آموز ضعیف به خوبی افزایش داشته است وروش های اجرا شده بسیار موًثربوده است.

نمودار مقایسه میانگین نمرات نوبت اول و دوم

                    اعتبار بخشی و ارزیابی

   با دادن برنامه درسی در خانه نظمی به فعالیت های دانش آموزان داده می شد و هر کاری را در وقت مناسب انجام می دادند و این باعث می شد زمان بیشتری را به درس خواندن اختصاص د هند.                 

   اجرای روش دوم  و سوم بعد ار روش اول باعث شد که عوامل پیشرفت تحصیلی زیر ایجاد شود یا قوت پیدا کنند:

1-از بین رفتن کم رویی

2-ایجاد اعتماد به نفس وخود باوری

3-ایجاد انگیزه در دانش آموز

4-درک ارزش کار                                          

5-توانایی در آینده نگری و ادامه تحصیل و ...

و در نهایت نتیجه ای که بدین وسیله در کلاس بدست‌آمد پس از گذشت چهل روز از اولین اقدام و اقدامات بعدی به طور آشکارا در کلاس تغییرات قابل توجهی بدست آمد. شور و شوقی که در دانش آموزان ضعیفم ایجاد شده بود کاملاً مشهود بود. علاقه آنان به امتحان دادن و رقابت های مفید آنان را کاملاً فرد دیگری نشان می داد و دیگر موقع درس دادن آنها بی توجه نبودند.

   پس از هر امتحان به خوبی جواب سئوالات اشتباه خود را پیدا می کردند و می نوشتند.

   هر کاری قرار بود انجام دهم درسی را بپرسم یا امتحان بگیرم یا در کار گروهی ،آنها را فعال می دیدم مادرها نیز در ملاقا ت هایشان هر بار بیش از پیش اظهار رضایت می کردند هر بار که موفقیت آنها را می دیدم هر چند ضعیف و سطحی آنها را تشویق می نمودم گاهی با هدیه، گاهی با کلمات تشویقی و زمانی نیز با دادن کارت تشویق نقدی و یا نصب اسم آنها در تابلو اعلانات.

  مدیر محترم آموزشگاه آقای شفیعی  که خود در جریان کار اقدام پژوهی من بودند با بازدیدهایی که از کلاس داشتند،این روش ها را کاملاً مؤثر و پیشرفت دانش آموزان را کاملاً مشهود دانستند.                                                                       

                                      نتیجه گیری، ایرادها، پیشنهادها

   تحقیق حاضر با موضوع چگونه ضعف درسی دانش آموزانم را بهبود ببخشم در دست شما می باشد و این کاری است که با کمک تک تک دانش آموزان و همکاران گرامی اجرا گردیدو پس از کشف دانش آموزان ضعیف و نیازمند به کمک، برای نجات آنها راه حل هایی در نظر گرفته شده و در امتحانات نوبت دوم  نیز نتیجه داده است. و اعتراف می کنم که بیشتر موفقیت من مربوط به همکاری مدرسه با من بوده است وبازدیدهای مدیر  آموزشگاه که مرا قدم به قدم یاری نموده اند. به خصوص در گرفتن امتحانات مستمر و مداوم که حداقل هفته ای یکبار گرفته می شد و اگر نبود همکاری آنها از این مرحله اقدام پژوهی عقب می افتادم.

   با این که هیچ طرح و تحقیقی بدون اشکال نیست در این طرح نیز ایراداتی وجود داشت از جمله:

1-والدین در چند جلسه که دعوت می شدند به سختی حاضر می شدند. و بعضی از انها نیز همکاری نمی نمودند.

2-ایرادی که بر خود من وارد است اینکه در ضبط شواهد توسط CD و نوار ضبط  ویادداشت های همکاران و مصاحبه ها با اولیا ودانش آموزان کوتاهی نمودم و فقط به داشت نمرات تکوینی و نمرات نوبت اول ودوم  اکتفا نمودم.

3- باید کار بیشتر صورت می گرفت اما به دلیل ضیق وقت و حجم بسیار مطالب این کار ممکن نبود.

پیشنهادهایی جهت بهتر شدن روند اجرای روش ها:

1-از همان ابتدای سال دانش آموزان ضعیف شناسایی شوند.

2-دبیران محترم خود را متعهد وملزم به بکارگیری مناسب از وسایل کمک آموزشی بدانند.

به کردا ر و ا ندیشه پا کز اد معلم مرا ا ین چنین یا د داد بکو ش ا ی فرا گیر کو شا نهاد که یک رو ز تو بی پژو هش مباد3-همیشه ودر همه حال ارتباط اولیا ومدرسه حفظ و تقویت شود.

                        

       

                               فهرست منابع

  

    

1-  صفوی،امان الله.(1375). کلیات روشها و فنون تدریس،تهران، انتشارات معاصر،چاپ ششم.

2-  پارسا،محمد.(1357).نظریه های یادگیری و آموزشی،دانشگاه تربیت معلم ،چاپ اول.

3-  قانمی،علی.(1378).خانواده و مسانل مدرسه ای کودکان،نشر آرین، چاپ سوم.

4-سیف ،علی اکبر.(1380).روشهای اندازه گیری وارزشیابی آموزشی،نشر دوران،چاپ چهارم.

5-قاسمی پویا،اقبال.(1382). راهنمای پژوهش در عمل،پژوهشکده تعلیم و تربیت،چاپ چهارم.

6-نصیریان،،شهناز.(1382). ارانه ی راهکارهای مناسب جهت کاهش افت تحصیلی دانش آموزان، انتشارات آموزش وپرورش.                                                       

7-مبینی پویا،محمد رضا.(1386. راهنمای نوشتن چکیده ی مقاله،  سه شنبه،دوم بهمن 1386

                                                                                        

8-رحیمی،عبدالکریم.(1386). عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان،چهارشنبه،نوزدهم دیماه1386                        

نظامی گنجوی

زندگینامه

حکیم جمال الدین ابو محمد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید نظامی گنجوی از داستانسرایان بزرگ و استادان مسلم در سرودن شعر تمثیلی و بزمی است. او در سال 525 در شهر گنجه متولد شد و همه عمر را به جز سفر کوتاهی که به دعوت قزل ارسلان (581-587) به یکی از نواحی نزدیک گنجه کرد، در وطن خود باقی ماند تا در سال 614 یا 619 در همین شهر وفات کرد و به خاک سپرده شد.

چنانچه از اشعار او معلوم می شود «فضیلت نظامی منحصر به شعر و شاعری نبوده و از جوانی به فنون ادب و تاریخ و قصص علاقه داشته و درتحصیل علم همت کرده و مخصوصاً درنجوم صاحب اطلاع بوده است چنانکه خود گوید:

هر چه هست از دقیقه های نجوم----- با یکایک نهفته های علوم

خواندم و هر ورق که می جستم ----- چون ترا یافتم ورق شستم

دوران زندگی نظامی با دوره حکومت اتابکان آذربایجان و موصل و شروانشاهان هم زمان بوده است. تعلق خاطر نظامی به تصوف زندگانی وی را بیشتر با زهد و عزلت همراه کرده و این امر او را از وابستگی به دربارهای سلاطین دور کرده است. .

پنج گنج

مهمترین اثر او «پنج گنج» یا «خمسه» است که تعداد ابیات آن را تا حدود 20 هزار بیت نوشته اند. وعبارتست از: مخزن الاسرار، لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، هفت پیکر، اسکندرنامه، که تمامی مثنویها به سبک عراقی است.

قدیمی ترین مثنوی نظامی مخزن الاسرار است و بهترین آنها خسرو و شیرین است.

1- قدیم ترین مثنوی نظامی مخزن الاسرار است. مخزن الاسرار شامل 2260 بیت است. این مثنوی در حدود سال 570 به نام فخرالدین بهر شاه بن داود (متوفی 622) به نظم درآمد و مشتمل بر 20 مقاله در مواعظ و حکم است 2260 بیت دارد و حاوی اندیشه های زاهدانه و عارفانه است. در هر مقاله پس از شرح عنوان مقاله، برای تأثیرگذاری بیشتر داستانی کوتاه اما پر محتوا و دلنشین روایت شده است.

2- مثنوی خسرو و شیرین شامل 6500 بیت است. این مثنوی داستان عشق خسرو پرویز پادشاه ساسانی به شیرین شاهدخت ارمنی می باشد و در سال 576 به پایان رسیده و از طرف شاعر به اتابک شمس الدین محمد جهان پهلوان بن ایلد گز (567-581) تقدیم شده است.

3- مثنوی لیلی و مجنون شامل 4500 بیت است که به سال 584 به نام شروانشاه ابوالمظفر اخستان سروده شده است در این مثنوی داستان پر سوز و گداز عشق مجنون (قیس عامری) از قبیله بنی عامر و لیلی دختر سعد که از داستانهای مشهور تازی در دوره جاهلیت می باشد به رشته نظم درآمده است.

4- مثنوی هفت پیکر یا هفت گنبد یا بهرامنامه است که در 5136 بیت به سال 593 به نام علاء الدین کرپ ارسلان پادشاه مراغه سروده شده است. این داستان از جمله قصه های ایرانی مربوط به دوره ساسانی است و شرح روابط بهرام گور (420-348 میلادی) با هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم است که بهرام برای هر کدام گنبدی به رنگی خاص بر پا می کند و هر روز از هفته را میهمان یکی از آنان می شود و داستانی از هر کدام می شود.

5- مثنوی اسکندرنامه است که شامل 10500 بیت و در دو بخش به نامهای شرفنامه و اقبالنامه به نظم درآمده است. در بخش اول نظامی اسکندر را به صورت فاتحی بزرگ و در بخش دوم در لباس حکیم و پیامبری خردمند معرفی می کند. نظم این مثنوی در سال 599 به اتمام رسیده و به نام نصرت الدین ابوبکر محمد جهان پهلوان نامگذاری شده است.

سبک نظامی

نظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم ابن زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد. اگر چه داستانسرایی در زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانسته است شعر تمثیلی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی است.

وی در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات بانیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته است.

با وجود آنکه آثار نظامی از نظر اطناب در سخن و بازی با لفاظ و آوردن اصطلاحات علمی و فلسفی و ترکیبات عربی فراوان و پیچیدگی معانی بعضی از ابیات ،قابل خرده گیری است، ولی «محاسن کلام او به قدری است که باید او را یکی از بزرگترین شعرای ایران نامید و مخصوصاً در فن خود بی همتا و بی نظیر معرفی کرد.

از مخزن الاسرار:

در توحید

ای همه هستی زتو پیدا شده----- خاک ضعیف از تو توانا شده

زیر نشین علمت کائنات ----- ما به تو قائم چو تو قائم به ذات

هستی تو صورت و پیوند نه ----- تو به کس و کس به تو مانند نه

آنچه تغیر نپذیرد توئی ----- آنچه نمرده است و نمیرد توئی

ما همه فانی و بقابس تر است----- ملک تعالی و تقدس تر است

ساقی شب دستکش جام تست ----- مرغ سحر دستخوش نام تست

پرده بر اندازد و برون آی فرد ----- گر منم آن پرده به هم در نورد

عجز فلک را به فلک وانمای ----- عقد جهان راز جهان واگشای

ای به ازل بوده و نابوده ما ----- وی به ابد مانده و فرسوده ما

دور جنبیت کش فرمان تست ----- سفت فلک غاشیه گردان تست

نظامی در بزم سرایی، بزرگترین شاعر ادبیات پارسی است. به جرأت می توان گفت که او در سرایش لحظه های شادکامی بی همتاست، زبانش شیرین است و واژگانش نرم و لطیف، و گفتارش دلنشین. آن گونه که در بازگویی لحظه های رزم، نتوانسته از فشار بزم رهایی یابد به اشعار رزم نیز ناخودآگاه رنگ غنایی داده است.

شاعر بزرگ سده ششم، خود را به اخلاق پایبند می داند و برخلاف بسیاری از شاعران و سرایندگان، هرگز در سروده هایش بی پرده سخن نگفته است.

نظامی گنجوی استاد مسلم شعر غنایی و داستانهای عاشقانه در ادب فارسی است.

برجستگیها و ویژگیهای شعر نظامی

1- تشبیهات و توضیحات او، زیبا و هنرمندانه و بسیار خیال انگیزند.

2- در تصویر جزئیات طبیعت و حالات، بسیار تواناست.

3- انتخاب الفاظ و کلمات مناسب که نتیجه آشکار آن، موسیقی شعر اوست.

4- ایجاد ترکیبات خاص و ابداع و اختراع معانی و مضامین نو و دلپسند.

5-تازگی معانی و ابداع ترکیبات تازه که در شعر نظامی به وفور یافت می شود، کلام وی را گاهی دچار ابهام می کند، علاوه بر اینها کثرت «لغات عربی» و «اصطلاحات علوم» و «اصول و مبانی فلسفه و معارف اسلامی» سخن این شاعر را دشوار و پیچیده کرده است.

تاریخچه ورزش

تاریخچه ورزش

اصل ورزش را از یونان دانسته اند که به منظور چابکی بدن و ایجاد قوّت انجام می یافت و پاروزنی، بوکس ، کشتی ، شنا ، شمشیرزنی ، تیراندازی ، اسکی و ورزش هایی چون بیس بال ، سافت بال و بسکتبال و انواع فوتبال و چوگان بازی ، والیبال ، گلف ، انواع تنیس ، شنا ، پرتاب وزنه و ... جزو ورزش محسوب می شوند.

اولین ملتی که ژیمناستیک را بنیان و آن را نام نهاده اند ، یونانیان قدیم می باشند، که ابتدا اصول ورزش در یونان خیلی خشن و ناصحیح بود و اولین نتیجه از ورزش را بزرگ نمودن عضلات بدن می دانستند. بعدها ورزش در یونان به شکل ریسمان بازی جان بازی در آمد و برای آن اهمیت زیادی قایل بودند و عمل کنندگان آن را آکروبات می نامیدند و این نوع حرکات را آکروباتیک می گفتند. به محل هایی که در آن جا ورزش می نمودند، ژیمنازیوم گفته می شد، که مهم ترین آن ها یکی لیسه و دیگری آکادمی نام داشت و چون مردم در آن محل ها لخت ورزش می کردند، کلمه ژیمناز از کلمه گیمنوس که به معنای لختی است گرفته و به آن محل ها نام نهادند و بعداً به عموم ورزش های بدنی نیز ژیمناستیک نام گذاشته شد.

مورخ مشهور ، ویل دورانت می نویسد: آن (مدینه فاضله بچه ها) فنون خانه داری را به دختران و فنون شکار و جنگ را به پسران می آموختند و به پسران آموزش می دادند که چگونه شکار کنند و ماهی بگیرند و شنا کنند و همچنین شخم زدن کشت زارها، دام گستری، دامپروری و نشانه روی با تیر و نیزه را می آموختند، تا در جمع مخاطرات زندگی توان محافظت و حراست از خویش را دارا باشند.

اما اگر بیش تر در مساله دقت کنیم، در خواهیم یافت تعلیم و تربیت در حقیقت با پیدایش و سکنا گزیدن بشر در روی زمین آغاز شده است. خاک و سنگ و کوه و تپه و دریا و جنگل و جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگی و نیازهای آن. نخستین کتاب های درسی نوع بشر بوده اند.

از قدیم ترین روزگاران و حتی پیش از پیدایش خط ، نیاز به تامین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایی برای مقابله با خطرهای طبیعی و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدنی، به عنوان یکی از مهم ترین امور زندگی توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت، مهارت و سرعت را که در زندگی انسان ها از اهمیتی برخوردار است، می توان با بهره گیری از تمرین ها و فعالیت های جسمانی تا حد قابل ملاحظه ای تقویت کرد.

وقتی دولت ها و حکومت ها تشکیل و تاسیس شدند، رهبران آن ها متوجه شدند که برای حفظ یا گسترش مرزهای خود، نیازمند بازوان توانایی هستند که در جنگ ها بتوانند پیروزی را برای آن ها به ارمغان آورند؛ ویل دورانت در این باره می نویسد:

« از ضروریات دولت ها و تاکید بر روی حفظ نیروی جسمانی، پیروزمندی در جنگ هایی بوده است که متکی بر قدرت بدنی و نیرومندی جسمانی بوده است، و نیرومندی و مهارت بدنی، حاصل نخواهد شد، مگر در ورزش هایی که در بازی های المپیک مقرر گردیده است. »

در توجه انسان به تربیت جسم و توانمندی، عوامل زیر نقش اساس داشته است:

انسان اولیه در جناح مبارزه با طبیعت، که از بدو تولد تا سپری شدن عمر او را تهدید می کرده، ضرورت نیرومندی را دریافته است.

از طرفی بر اثر قهر طبیعت، ناچار به مهاجرت برای یافتن معاش بوده و در این مهاجرت در برخورد با دیگر اقوام، برای حفظ بقای خویش و بقای اجتماعی.

و از جناح نیازهای فیزیولوژیک که برای ارضای نیازهای طبیعی خویش و خانواده، به ویژه نظام معیشتی جدیدی که در اثر مهاجرت برای او ایجاد می گردید.

تاریخچه ورزش در ایران

اما در خصوص تاریخچه ورزش در ایران باید گفت: در میان کشورهای مشرق زمین، بی گمان ایران تنها کشوری بود که در نظام تعلیم و تربیت خود بیش تری الویت را به ورزش و تربیت بدنی داده بود، چه در حالی که چینیان به امر ورزش و تربیت بدنی توجه چندانی نداشتند و هندوان نیز پرورش تن و فعالیت های بدنی را گاه مذموم هم می دانستند، ایرانیان به اهمیت و ارزش توانایی و سلامتی بدن به عنوان وسیله بسیار مهمی برای فراهم آوردن ارتشی سلحشور و پیروزمند، پی برده بودند.

هرودوت ، مورخ مشهور یونانی می نویسد:

ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی سه چیز را می آموختند:

سواری

تیر و کمان

راستگویی.

جوانان تمرینات روزانه را از طلوع آفتاب با دویدن و پرتاب سنگ و پرتاب نیزه آغاز می کردند، و از جمله تمرینات معمولشان، ساختن با جیره اندک و تحمل گرمای بسیار و پیاده روی های طولانی و عبور از رودخانه، بدون تر شدن سلاح ها و خواب در هوای آزاد بود. سواری و شکار نیز دو فعالیت معمول و رایج بود و جستن بر روی اسب و فرو پریدن از روی آن در حال دویدن و به طور کلی سرعت و چالاکی، از ویژگی های سوارکاران سوار نظام ایران بود.

به خصوص در باره دوران پارت ها یا اشکانیان و پیدایش کلمه پهلوان باید گفت: شرح فتوحات این قوم آریایی و حکومت پانصد ساله آن ها پر از دلاوری ها و کوشش های این مردم است. کلمه پهلوان و پهلوانی، ریشه پارتی است که هر فرد زورمند را منتسب به پارت یا پرتو و پهلو دانسته اند. اینان مردمی جنگجو و شکارچی بودند.

هنستین ، مورخ یونانی می نویسد:

"پارت ها جنگ و شکار را دوست داشتند. این قوم از دوران طفولیت تا به هنگام کهولت همیشه با ورزش و تمرینات سخت جنگی و شکار بار آمده بودند

. جایگاه ورزش در ایران باستان

دکتر گریشمن، باستان شناس فرانسوی درباره ورود آریان‌ها هزار سال قبل از میلاد می‌گوید: این سواران ایرانی با زن، بچه و گله وارد شدند و مزیت تقسیم ناحیه را به مالک کوچک متعدد به دست آوردند و بیشتر آنان همراه گروه سواران خود به خدمت امرای محلی درآمدند.

آریایی‌ها یکی از شعب مردمان هند و اروپایی بودند. برخی از باستان شناسان معتقد هستند که ساکنین اولیه آریان ها یا آریایی ها در قسمت شرقی و جنوب شرقی دریای خزر بوده و برخی دیگر آن ها را به مردمان قفقازیه که به قسمت‌های جنوبی خزر آمده‌اند نسبت می‌دهند.

اینان مردانی بودند که به عنوان سرباز مزدور زندگی می‌کردند. ایشان سربازانی را تشکیل می‌دادند که می‌بایست یک روز جانشین امرایی بشوند که خود در خدمت ایشان بودند.

تاریخ مهاجرت آن ها نیز به درستی روشن نیست ولی بین دو هزار سال تا پانصد سال قبل از میلاد این قوم به سرزمین ایران آمده و افراد بومی و محلی را به جنوب برده‌اند.

بنابراین آریان ها مردمانی قوی، سلحشور و صحرا گرد بوده و کار عمده شان پرورش حیوانات اهلی و شکار و سواری و تیراندازی بوده‌است.

ورزش و تقویت قوای بدنی و مهارت در جنگ و سواری و تیراندازی و راهپیمایی از اصول متداول این مردم بوده‌است قومی که دائما در حال کوچیدن و منازعه با بومی‌های محلی بوده و به قهر و غلبه زمینها و کشتزارها را تصاحب می‌کرده قطعا باید چالاک و سلحشور و بردبار و قوی اندام باشند.

این مردم بتدریج شهر نشین شده و ده و شهر و قصبه بوجود آورده‌اند از وقتی که آریان ها شهر نشین شدند همیشه مورد هجوم شعبه دیگر آریایی ها سکاها واقع شدند.

قبل از تشکیل دولت ماد، آریان ها بشکل ملوک الطوایفی می‌زیسته و رئیس هر خانواده با قدرت کامل خانواده را اداره می‌کرد، و در مواقع جنگ یکی از رؤسای این خانواده فرماندهی لشکر را به عهده می‌گرفتند که بعدا مقام سلطنت از همین اختیارات به وجود آمد. در آن زمان هیچ یک از امراء و سلاطین قدرت رئیس خانواده را تهدید نمی‌کردند.

از قرن نهم قبل از میلاد سه تیره بزرگ آریایی در سرزمین ایران به حکومت رسیدند، در مشرق باختری‌ها، در مغرب مادها و در جنوب پارس ها.

آن چه از اخلاق و آداب این زمان روشن است حالت آماد گی قوم آریایی برای حرکت و جنگ و دفاع بوده و در این عصر کشت غلات کاملا مرسوم شده و در دهات و قصبات مزارع رونق بیشتری یافتند.

تربیت حیوانات اهلی را عملی ساخته و اسب و سگ از نظر فوایدی که در جنگ و سفر و حضر و نگهبانی رمه و گله داشتند بیشتر اهمیت داشت.

روحیه ورزشکاری

تحریک و تحرک بخشیدن به ورزشها اغلب یک حالت ووسیله بیاد ماندنی نمی‌باشد. برای مثال، پیشقدمان دریانوردی و قایق رانی اغلب می‌گفتند که اغلب مسابقه قایق‌های باد شونده به معنی تحریک بخشیدن به مهارتهای یادگیرندگان قایق رانی و دریانوردی است. اما با وجود این، اغلب مهارتهای محرک برای افزایش قابلیت کارآیی و عملکرد در موقع رقابت بیشتر از یادگیری باهم ادغام می‌شوند. روحیه ورزشکاری یک روحیه یا حالتی را بیان می‌کند که از آن فعالیت یا رقابت بخاطر خود آن لذت می‌برند.این حالت عاطفی معروف توسط خبرنگار ورزشی Grantland Riceبه این صورت معنی می‌شود که مهم نیست که شما برنده یا بازنده شدید بلکه این مهم است که بازی را انجام داده‌اید.، " و شعار المپیک مدرن که توسط بنیان گذار آنPierre de Coubertinاین است.مهمترین چیز... این نیست که برنده نشدید اما این است که شما شرکت کردید، نمونه‌هایی از بیان این حالت عاطفی مناسب هستند. بیان می‌شود

اما اغلب فشار برای رقابت یا یک تمایل فردی برای احراز کارآیی&mdash مانند فشار و زور تکنولوژی&mdashمی تواند بر بازی لذت بخش و رقابت عادلانه توسط شرکت کنندگان تاثیر بگذارد.

افراد مسئول برای فعالیتهای تفریحی اغلب در جستجوی شناخته شدن و کسب احترام در ورزشها هستند که با پیوستن به فدراسیون ورزشها مانند کمیته بین المللی المپیک یا با تشکیل هیئت منظم وقانونی اقدام به این کار می‌کنند. دراین صورت ورزشها از حالت تفریحی به حالت رسمی عوض می‌شوند: در ارتباط با اعضای جدید اخیر از قبیل دوچرخه سواران BMX، کوهنوردان برفی، و کشتی گیران هستند بعضی از این فعالیتها جنبه عمومی و همگانی دارند اما شکل گیری غیر یکسان در فرمهای مختلف برای مدت زمان طولانی دوام داشته‌است. در حقیقت، مققرات رسمی ورزشها در ارتباط با زندگی مدرن و توسعه فزاینده‌است.

روحیه ورزشکاری، تحت هر اسمی مربوط به رفتار رقابت کننده در قبل، در طی و بعد از رقابت می‌باشد.نه تنها اگر یک ورزشکار برنده شود باید روحیه ورزشکاری خوبی داشته باشد وآن را حفظ کند بلکه اگر او ببازد باید همچنین این روحیه را حفظ کند. برای مثال در فوتبال روحیه ورزشکاری چنان ملاحضه شده‌است که برای معالجه یک ورزشکار زخمی از طرف مقابل توپ را به بیرون از زمین بازی شوت می‌کند که امکان معالجه او را فراهم سازند.بطور دوجانبه تیم دیگر انتظار دارد که توپ را در موقع پرتاب به داخل زمین بازی دریافت کند

خشونت در ورزشها شامل رد شدن از روی خط رقابت عادلانه و ایجاد خشونت و دعوا است. ورزشکاران، مربیان، طرفداران آنها و والدین بعضی وقتها رفتار خشونت آمیز را بر علیه افراد یا املاک و تاسیسات در نمایش ناراحتی از عادلانه بودن نمایش، احاطه طرف مقابل و عصبانیت یا جشن و سرور در پیش می‌گیرند.

تغذیه

امروز بیش از هر زمان دیگری ارزش فعالیتهای بدنی و نقش آن در سلامت شناخته شده‌است. در واقع زندگی ماشینی، فعالیتهای حرکتی روزمره را کاهش داده و برای جلوگیری از بروز بسیاری از بیماریها ورزش امری ضروری است. گاهی یک ورزشکار فراتر از حفظ سلامتی در رشته‌ای خاص جهت کسب مقام قهرمانی کوشش مستمر می‌نماید که در این شرایط تمامی عوامل در بدن تغییر می‌کنند. قلب، ریه، دستگاه گوارش، هورمون‌ها، سیستم عصبی و بخصوص ماهیچه‌ها نیاز به تطابق با وضعیت جدید دارند. در واقع هیچ استرس و فشاری مانند یک ورزش سنگین و طولانی مدت روی بدن تأثیر نمی‌گذارد. بنابراین جهت کسب مقام قهرمانی یکی از مسایل مهم، تغذیه ورزشکاران است. البته فراموش نکنیم هدف از ورزش، سلامتی روح و جسم است و در کنار آن رقابت سالم در مسابقات و نه فقط کسب مقام قهرمانی به هر قیمتی.

انرژی

انرژی مورد نیاز برای یک ورزشکار به عوامل مختلفی مثل خصوصیات فردی ورزشکار (قد، وزن، جثه فرد، جنس، سن و بلوغ)، مدت ورزش، نوع و شدت ورزش و شرایط جغرافیایی محل زندگی فرد بستگی دارد. بطور کلی طی فعالیت ورزشی از یک طرف میزان متابولیسم پایه (BMR) افزایش می‌یابد و از طرف دیگر فعالیت فرد زیاد می‌شود. بنابراین مقدار نیاز انرژی بین ۳ تا ۶ هزار کیلو کالری در روز توصیه می‌شود. برای ورزش‌های سنگین مثل اسکی، ماراتن و ورزش‌های تیمی حداکثر انرژی لازم است که برای این نوع ورزش‌ها توصیه می‌شود ۷۵-۷۰ درصد کالری رژیم از منبع کربوهیدرات که قسمت اعظم آن از نوع کمپلکس می‌باشد تأمین گردد.

در ورزش‌هایی که انرژی زیادی در مدت کوتاه نیاز دارند مثل کشتی و شنای ۵۰ متر، میزان نیاز انرژی بین ۵۰۰-۳۰۰۰ کیلو کالری است. کمترین میزان نیاز به انرژی مربوط به فعالیت‌های ورزشی با شدت کم و مدت طولانی و یا ورزش‌هایی که با شدت زیاد و مدت کم انجام می‌شود است. ورزش‌هایی مثل پرش طول، پرش ارتفاع، پرتاب دیسک، پرش با نیزه و غیره .... به طور کلی میزان نیاز انرژی برای زنان ورزشکار ۱۰ درصد کمتر از مردان ورزشکارمی‌باشد.

پروتیین

پروتیین برای رشد و بازسازی، انقباض عضلانی و گاهی تولید انرژی برای ورزشکاران لازم است. اما مصرف زیاد پروتیین بر قدرت عضلانی نمی‌افزاید (فقط حجم عضلات را زیاد می‌کند) و توصیه می‌شود ۱۵-۱۲ درصد انرژی مصرفی بایستی از منبع پروتیین تأمین می‌شود. چون نیاز ورزشکاران به انرژی افزایش می‌یابد، بنابراین مقدار پروتیین مورد نیاز برای فعالیت‌های ورزشی حداکثر ۵/۱ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز است که در مورد پروتیین مصرفی توصیه می‌شود.

نسبت پروتیین حیوانی به گیاهی ۶۰ به ۴۰ می‌باشد و نوع پروتیین مصرفی بهتر است از گوشت‌های کم چربی (گوشت سفید مثل مرغ و ماهی) و بیشتر بصورت کبابی یا آب پز باشد. سفیده تخم مرغ و لبنیات کم چربی نیز از منابع خوب پروتیین هستند. جگر منبع خوبی از پروتیین، آهن، فسفر، ویتامین‌های گروه AوB می‌باشد. اما بدلیل اینکه غنی از اسیدهای نوکلییک، ترکیبات پورین‌دار و کلسترول است، مصرف آن بیش از هفته‌ای یک بار توصیه نمی‌شود. باید به این نکته توجه کرد که مصرف زیاد پروتیین باعث ایجاد عوارضی مثل از دست دادن کلسیم، خشکی بدن، ایجاد نقرس، دهیدراتاسیون یا کاهش آب بدن، کنونریس و اختلالات کلیوی می‌شود.

چربی

جهت تولید انرژی برای فعالیتهایی که مدت زیادی طول می‌کشد سوختن مواد حاوی چربی ضروری است. با طولانی شدن ورزش، اسیدهای چرب آزاد از ذخایر بافت چربی رها می‌شوند و برای مصرف عضلات به عنوان سوخت استفاده می‌شوند.

عضلات در ۶۰ تا ۹۰ دقیقه ابتدای ورزش از گلوکز و گلیکوژن ذخیره شده استفاده می‌کنند و پس از ۹ دقیقه اسیدهای چرب آزاد جهت سوخت مصرف می‌شوند. تحقیقات نشان داده که چربی زیاد در رژیم غذایی باعث کاهش قدرت ورزشکاران می‌شود. در تحقیقی که روی دوچرخه سواران انجام گرفته مشاهده شده دوچرخه سوارانی که غذای مصرفی آنها غنی از کربوهیدرات پیچیده (نان‌های سبوس دار ، پاستا و ...) و محدود از چربی بوده ، تا ۲۴۰ دقیقه دوچرخه‌سواری کرده‌اند. در حالی که در نتیجه خوردن غذای چرب مقاومت آنها کم شده و حداکثر تا ۷۵ دقیقه توانسته‌اند فعالیت دوچرخه سواری داشته باشند. بطور کلی چربی مصرفی باید کمتر از ۲۵ درصد کالری رژیم باشد که از این مقدار ۱۰ درصد آن به اسیدهای چرب غیر اشباع حاوی چند باند دوگانه (روغن گیاهی مایع) اختصاص داده شود.

آب

آب تنها ماده‌ای است که کمبود یا فقدان آن تهدید جدی برای سلامتی است. بخصوص در فعالیتهای ورزشی فقدان آب و یا کمبود آب سبب خستگی زودرس ورزشکار می‌شود. نقش آب برای فعالیت قلب و عروق، متابولیسم مواد مغذی، سیستم تنظیمی حرارت بدن و همچنین دفع مواد زاید حاصل از متابولیسم سلولی است. از طرف دیگر انتقال آب از داخل به خارج از سلول و بالعکس متضمن جابجایی یون‌های سدیم، پتاسیم، کلرومنیزم است. هر چند که عرق یک ترکیب هیپوتونیک (رقیق) است و غلظت سدیم، پتاسیم و کلر در عرق کمتر از خون است، ولیکن در فعالیتهای طولانی مدت تعریق زیاد سبب افزایش غلظت خون و در نتیجه خستگی و عدم توان ورزشی می‌شود. مصرف نوشیدنی‌ها و ترکیب آن در فعالیتهای ورزشی به عواملی مثل حرارت محیط، رطوبت محیط، خصوصیات مورفولوژیک و بیوشیمیایی فرد و شدت و مدت ورزش بستگی دارد.

بطورکلی توصیه می‌شود قبل از مسابقات ورزشی حدود ۵۰۰-۴۰۰ سی سی از نوشیدنی‌های مختلف که حاوی گلوکز است، استفاده شود و گاهی اوقات کمی الکترولیت به این نوشیدنی‌ها اضافه شود.

مواد معدنی

در حین فعالیتهای ورزشی نیاز به مصرف بسیاری از مواد معدنی در ورزشکاران افزایش می‌یابد. به عنوان مثال نیاز به کلسیم در ورزشکاران زیادتر می‌شود زیرا کلسیم در افزایش دانسیته استخوانی، از بین رفتن استرس‌های ناشی از ورزش و افزایش توان ورزشی نقش بسزایی ایفاد می‌کند. نیاز به منیزیم افزایش می‌یابد زیرا منیزیم در متابولیسم مواد مغذی و تولید انرژی شرکت می‌کند. نیاز به فسفر افزایش می‌یابد بدلیل اینکه فسفر در تنظیم انرژی بصورت ATP ، تعادل اسید و باز و در نتیجه افزایش توان ورزشی مؤثر است.

نیاز به «روی» افزایش می‌یابد زیرا روی جزء ساختمانی بسیاری از آنزیم‌هایی است که در متابولیسم مواد مغذی شرکت می‌کنند و همچنین به همراه مس و آهن در سنتز هموگلوبین و خونسازی شرکت می‌کند. نیاز به مصرف مس به دلیل نقشی که در بالا بردن درصد جذب آهن، سنتزمیلین و فسفر لیپیدها، استحکام بافت پیوندی و همین طور آزادسازی انرژی از مواد مغذی دارد افزایش می‌یابد. و بالاخره نیاز به آهن بدلیل نقشی که آهن در انتقال اکسیژن به صورت هموگلوبین و میوگلوبین و خونسازی دارد بیشتر می‌شود. بنابراین مواد معدنی در تأمین سلامت ورزشکاران از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند.

ویتامین‌ها

مصرف ویتامین‌ها باید در ورزشکاران جهت افزایش توان ورزشی و کاهش خستگی ناشی از ورزش افزایش یابد. این گروه از مواد مغذی هرچند نقش انرژی‌زایی ندارند و لیکن به صورت کوآنزیم در متابولیسم مواد مغذی شرکت می‌کنند. به عنوان مثال ویتامین‌های B۲ ،B۱ ،B۳ همگی برای انرژی‌زایی نقش مهمی دارند. مصرف ویتامین B۶ باید در بدن سازان بیشتر شود چون این ویتامین نقش مهمی در سنتز پروتیین‌ها بر عهده دارد. کمبود ویتامین B۱۲ و اسید فولیک در ورزشکاران گیاهخوار که برای چند سال این رژیم را داشته‌اند شایع است و مصرف مکمل برای این گروه توصیه می‌شود.

در فعالیت‌های ورزشی نیاز به ویتامین‌های E، A و C نیز بدلیل نقش آنتی اکسیدانی که دارند افزایش می‌یابد، زیرا در نتیجه ورزش فرایند اکسیداتیو (ورزش‌هایی که در آن اکسیژن زیادی مصرف می‌شود) در عضله افزایش می‌یابد و منجر به افزایش تولید پراکسیدهای چربی و رادیکال‌های آزاد می‌گردد. نتایج مطالعاتی که روی ورزشکاران صورت گرفته نشان می‌دهد که مصرف این سه ویتامین برای مدت ۳ تا ۴ هفته از طریق برنامه غذایی سبب کاهش میزان آنزیم‌های کراتین فسفوکیناز (CRK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) می‌گردد که کاهش این دو آنزیم سبب افزایش توان ورزشی می‌شود.

سیاستها

موقعی که مشکلات سیاسی در محلها و مناطق مختلف وجود داشته باشد خیلی از موارد مبهم در ورزشها دیده می‌شوند.

هنگامی که آپارتاید رویه سیاسی آفریقای جنوبی بود بسیاری از افراد ورزشکار بخاطر خواست وجدان خود در رقابتهای ورزشی در آنجا حاضر نمی‌شدند. بعضی این رویه را مشارکت موثری در فروپاشی و اضمحلال آپارتاید در آن منطقه می‌دانند و بعضی فکر می‌کنند که این کار عمر آن رویه را طولانی کرده و تاثیرهای بدی بجا گذاشته‌است.

در المپیک تابستان سال ۱۹۳۶که در برلین برگزار شد، شاید در نتیجه آن عوارض برگشتی آن این مسئله را نشان می‌داد، که موقعی که ایدئولوژی توسعه می‌یافت برای تقویت و گسترش یک دکترین مورد استفاده قرار گرفته بود.

در تاریخ ایرلند ورزشهای ایرلندی محلی به ناسیونالیسم فرهنگی مربوط شده‌اند. تا نیمه قرن بیستم میلادی یک شخص می‌توانست از شرکت در بازی فوتبال ایرلندی، هاکی یا ورزشهای دیگری که توسط انجمن ورزشکاران ایرلندی قبول شده بودند به دلیل شرکت در فوتبال یا بازی دیگرحمایت شده از طرف بریتانیای کبیر از بازی در تیمهای محلی محروم شود. تا زمان اخیر GAA به محروم سازی در بازی فوتبال و ]]اتحادیه راچبی [[در بازیهای محلی ایرلندی ادامه می‌داد. این محروم سازی هنوز اعمال می‌شود، اما برای بازی فوتبال و راچبی که در پارک کروک بازی می‌شود تا زمانی که جاده لانسداو تعمیر می‌شود، اجازه داده شده‌است. تا زمان اخیر تحت قانون ۲۱ از GAA اعضای نیروهای امنیتی انگلستان و اعضای اعضای خانواده سلطنتی انگلستان از بازی در تیمهای ایرلندی محروم بودند اما، توافق نامه روز جمعه خوب در سال ۱۹۹۸ به واقعه این محروم سازی پایان داد.

ناسیونالیسم اغلب شواهدی عمومی برای ایجاد خشوند در ورزشها یا در گزارش افرادی است که در تیمهای ملی رقابت می‌کنند یا نکته پردازان و حضاری که می‌توانند یک مشاهده پارتیزانی نشان دهند می‌باشد. این گرایشها بر خلاف اصول بنیادی خود ورزشها است که آن را بخاطر خودش و لذت بردن از شرکت در آن جالب می‌داند، است.

هنر

ورزشها وابستگی‌ها و ارتباطات بسیاری با هنر دارند. اسکیت روی یخ و تای چی، برای مثال ورزشهایی هستند که با نمایش‌های هنری در اساس خود نزدیک می‌باشند.: تماشای این فعالیتها با تجربه تماشای رقص باله نزدیک و یکسان است. بطور مشابه، فعالیتهای دیگری هستند که وجوه ورزشی و هنری در عمل و اجرای خود شامل می‌باشند، مانند عملیات هنری، ژیمناستیک هنری، بدن سازی ، پارکور، یوگا، بوسابول، پرش با اسبو غیره. شاید بهترین مثال گاوبازی است که در اسپانیا در صفحات هنری روزنامه‌ها گزارش می‌شود.

این حقیقت که هنر خیلی به ورزش‌ها نزدیک است بطوریکه در بعضی وضعیت‌ها محتملا با طبیعت ورزشها ارتباط دارند. تعریف «ورزش» که در بالا ذکر شده این عقیده را توسعه داده که یک فعالیت که اجرا و عمل می‌شود فقط برای منظورهای عمومی و معمولی نمی‌باشد، برای مثال، اجرای آنها برای احراز موقعیت‌ها نیست، اما اجرای آنها بخاطر خودشان و به روشی که بهتر می‌توانند اجرا شوند، می‌باشد.

این مورد خیلی مشابه به مشاهده عمومی و همگانی از ارزشهای تجلیل هنری است که به عنوان بعضی چیزهای گفته شده در بالا با ارزشهای عملکردی جدی از استفاده معمولی ازموارد نتیجه می‌شود. بنابراین یک تجلیل از ارزشهای هنری یک اتومبیل خوش شانس است که فقط مسیر Aتا B را طی نمی‌کند بلکه ما را از استفاده از آن شاد و خوشحال وآماده می‌کند و روحیه شاد و شادابی می‌بخشد.

به همان وضع، یک قابلیت ورزشی مانند پرش فقط ما را برای استفاده از روشهای مناسب برای پرش و اجتناب از موانع یا گذشتن از روی رودخانه‌ها خوشحال و راضی نمی‌کند.. آن ما را بخاطر توانایی، مهارت و سبکی که نشان داده می‌شود خوشحال و شاد می‌کند.

هنر و ورزش محتملا در زمان یونان باستان هنگامی که ژیمناستیک و سالیستنیک با تجلیل و تحسین از خدایان و تقدیر از زیبایی و هنر بدنسازی، شجاعان و کوههای آرت که توسط شرکت کنندگان نمایش داده می‌شدند، بطور واضحی ارتباط داده شده‌اند. واژه مدرن «هنر» به عنوان مهارت به این مورد آرت در یونان باستان مربوط می‌شود. نزدیکی هنر وورزش در این زمانها در طبیعت بازیهای المپیک نشان داده شده‌است، همانطور که ما دیده‌ایم، جشنهایی از فعالیتهای ورزشی و هنری، شعر خوانی، مجسمه سازی و آرشیتکت می‌باشند.

فناوری

فناوری نقش مهمی در ورزش‌ها دارد که به سلامت یک ورزشکار، تکنیک‌های یک ورزشکار یا ویژگی‌های تجهیزاتی که از آنها استفاده می‌کند، مربوط می‌شود.

تجهیزات چون ورزشها بطور رقابتی رشد یافته‌اند، احتیاج برای تجهیزات بهتر افزایش یافته‌است. کلوب‌های گلف، راکت‌های بیس بال، توپ‌های فوتبال، اسکیت‌های هاکی، و تجهیزات دیگر بطور قابل ملاحضه‌ای با اعمال فناوری جدید عوض شده‌اند.

بهداشت و سلامتی از چگونگی تغذیه تا معالجهٔ زخمی‌ها، که به اطلاعات در مورد بدن انسان در آن زمان‌ها بستگی داشته، یک حالت و خصوصیات ورزشکار بالقوه افزایش یافته‌است. حالا ورزشکارها قادر هستند که تا سنین بالاتری بازی کنند، بسرعت زخم‌های خود را مداوا کنند، و بیشتر و بهتر از ورزشکاران نسل‌های قبلی آموزش و تعلیم ببینند.

دستورالعمل‌ها فناوری پیشرفته فرصتهای جدیدی برای تحقیق در مورد ورزش‌ها بوجود آورده‌است. حالا امکان آنالیز جنبه‌های ورزش‌ها که قبلاً خارج از درک وفهم بودند، امکان پذیر است. با امکان ضبط حرکات برای ثبت حرکات ورزشکار، یا استفاده از یک کامپیوتر پیشرفته برای نمایش سناریوی مدل فیزیکی، بطور فزاینده‌ای توانایی ورزشکاران را در مورد درک آنچه که آنها انجام می‌دهند و چگونه می‌توانند این اعمال خود را بهبود بخشند فراهم شده‌است.

اثرات ورزش در روح آدمی

۱- پیشگیری از افسردگی و بالا بردن روحیهٔ عمومی فرد

در حین انجام فعالیت بدنی، تولید یک مادهٔ شیمیایی از بدن به نام "سروتونین" بیشتر می‌شود. کاهش سرتونین در بدن با افسردگی مرتبط می‌باشد و داروهای ضد افسردگی نیز در جهت افزایش این ماده در بدن عمل می‌کنند. بنابراین در میان افرادی که به طور مرتب ورزش می‌کنند، به ندرت می‌توان شخص افسرده‌ای یافت. از طرفی با ورزش کردن، تولید "اندورفین" و "اپی نفرین" و "سیتوکین‌ها" نیز افزایش می‌یابد و این مواد به طور طبیعی باعث بالا بردن سطح هوشیاری و روحیهٔ عمومی فرد شده و احساس انرژی و شادابی بیشتری برای انجام کارهای روزمرهٔ زندگی به شخص ورزشکار اعطا می‌کنند. در حین انجام فعالیت بدنی، تولید یک مادهٔ شیمیایی از بدن به نام سروتونین بیشتر می‌شود.کاهش سرتونین در بدن با افسردگی مرتبط می‌باشد و داروهای ضد افسردگی نیز در جهت افزایش این ماده در بدن عمل می‌کنند.

۲- تأثیر در زندگی خانوادگی و اجتماعی و در شغل افراد

مسلماً یک شخص ورزشکار با تنبلی و کسالت بیگانه‌است و علاوه بر داشتن هیکلی متناسب و خوش فرم از روحیهٔ بالا و شادابی نیز برخوردار است و این موفقیت، ارتباطات وی را در زندگی روزمره، چه در خانواده و چه در اجتماع یا محیط کار تضمین می‌کند. مسلماً کارفرمایان در استخدام افراد، این معیارهای مهم را در نظر خواهند گرفت. بنابراین یک شخص سالم و تندرست، از موقعیت و پیشرفت شغلی بهتری نسبت به افراد چاق و کم تحرک برخوردار خواهد بود.

۳- پیشگیری از ابتلا به آلودگی‌های اجتماعی

یک فرد سالم و ورزشکار قطعاً به طور ناخودآگاه از سیگار دوری می‌کند، چون در می‌یابد با ورزش به اکسیژن بیشتری نیاز دارد، ولی سیگار یا مواد مخدر به وضوح انرژی وی را کم کرده و او را ضعیف تر می‌کند. بنابراین خود به خود برای پیشرفت در امور ورزشی خویش و برای انجام تمرینات، از این مواد دوری می‌جوید. از طرفی، در یک محیط ورزشی سالم، از این گونه افراد و آلودگی‌ها کمتر می‌توان اثری یافت و احتمال ابتلای چنین افرادی به آلودگی‌های اجتماعی بسیار پایین بوده و به دلیل روحیهٔ ورزشی از بسیاری ناهنجاری‌های دیگر اجتماعی، که با خلق و خوی جوانمردی و ورزشکاری همخوانی ندارد، پرهیز می‌کنند. ورزش‌های امروزی تنها یک فعالیت جسمی ساده نیستند، بلکه قابلیت‌های پیچیدهٔ مغز را در امور مختلف از جمله هماهنگی، چالاکی و سریع بودن، درست عمل کردن و درست تصمیم گرفتن را تقویت می‌کنند.

۴- تقویت عملکرد ذهن در یادگیری و هماهنگی

تعریف ورزش تنها در افزایش فعالیت جسمانی خلاصه نمی‌شود.بسیاری از ورزش‌های امروزی نظیر پینگ پنگ، اسکیت، اسکی، بسکتبال، شنا و... حرفه‌ای هستند و نیاز به یاد گیری و حتی مربیان مجرب دارند و کار فکری زیادی را نیز می‌طلبند.بنابراین ورزش‌های امروزی تنها یک فعالیت جسمی ساده نیستند، بلکه قابلیت‌های پیچیدهٔ مغز را در امور مختلف از جمله هماهنگی، چالاکی و سریع بودن، درست عمل کردن و درست تصمیم گرفتن را تقویت می‌کنند. به گونه‌ای که در یک شخص غیر ورزشکار این قابلیت‌های مغز، خاموش می‌ماند و به تدریج ذهن تنبل و سست می‌شود و این گونه افراد، بیشتر تمایل دارند در یک گوشه بنشینند و در فکر فرو روند! به طور کلی می‌توان گفت ورزش در کلیهٔ اجزای جسم و ذهن بدن و در کلیهٔ مراحل زندگی انسان تأثیر غیرقابل انکار و به سزایی دارد.

منابع :

1.تاریخچه ورزش" 

 عوامل فرهنگی تاثیرگذار بر ورزش: ورزش بین المللی - تاریخچه المپیک با رویکرد دانش آموزی

پدیدآورنده: پل بیشل، اندی سیبسون، جان تایلر، نورعلی خواجوند (مترجم)

ناشر: بامداد کتاب - 30 شهریور،

 

 

زندگینامه حضرت مهدی(ع)

زندگینامه حضرت مهدی(ع)


ولادت
ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نیمه شعبان سال 255یا 256هجری بود پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادی ( ع ) و امام یازدهم حضرت عسکری ( ع ) رسید ، کم کم در بین فرمانروایان و دستگاه حکومت جبار ، نگرانی هایی پدید آمد . علت آن اخبار و احادیثی بود که در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکری ( ع ) فرزندی  تولد خواهد یافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشین ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود . در احادیثی که بخصوص از پیغمبر ( ص ) رسیده بود ، این مطلب زیاد گفته شده و به گوش زمامداران رسیده بود   در این زمان یعنی هنگام تولد حضرت مهدی ( ع ) ، معتصم عباسی  ، هشتمین خلیفه عباسی   ، که حکومتش از سال 218هجری آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسی   قرار داد این اندیشه - که ظهور مصلحی پایه های حکومت ستمکاران را متزلزل می نماید و باید از تولد نوزادان جلوگیری کرد ، و حتی مادران بیگناه را کشت ، و یا قابله هایی را پنهانی به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاریخ نظایری دارد . در زمان حضرت ابراهیم ( ع ) نمرود چنین کرد . در زمان حضرت موسی ( ع ) فرعون نیز به همین روش عمل نمود . ولی خدا نخواست . همواره ستمگران می خواهند مشعل حق را خاموش کنند ، غافل از آنکه ، خداوند نور خود را تمام و کامل می کند ، اگر چه کافران و ستمگران نخواهند در مورد نوزاد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری ( ع ) نیز داستان تاریخ به گونه ای   شگفت انگیز و معجزه آسا تکرار شد   امام دهم بیست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام یازدهم ( ع ) نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حکومت به سر می برد به هنگامی که ولادت ، این اختر تابناک ، حضرت مهدی ( ع ) ، نزدیک گشت ، و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پدید آمدن این نوزاد جلوگیری کنند ، و اگر پدید آمد و بدین جهان پای  نهاد ، او را از میان بردارند   بدین علت بود که چگونگی احوال مهدی   ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم نهان داشته می شد ، جز چند تن معدود از نزدیکان ، یا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری ( ع ) کسی او را نمی دید . آنان نیز مهدی  را گاه بگاه می دیدند ، نه همیشه و به صورت عادی.

شیعیان خاص ، مهدی ( ع ) را مشاهده کردند
در مدت 5 یا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی  که پدر بزرگوارش حیات داشت ، شیعیان خاص به حضور حضرت مهدی ( ع) می رسیدند   از جمله چهل تن به محضر امام یازدهم رسیدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنمایاند تا او را بشناسند ، و امام چنان کرد   آنان پسری را دیدند که بیرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبیه به پدر خویش . امام عسکری فرمود : " پس از من ، این پسر امام شماست ، و خلیفه من است در میان شما ، امراو را اطاعت کنید ، از گرد رهبری او پراکنده نگردید ، که هلاک می شوید و دینتان تباه می گردد . این را هم بدانید که شما او را پس از امروز نخواهید دید ، تا اینکه زمانی دراز بگذرد . بنابراین از نایب او ، عثمان بن سعید ، اطاعت کنید " . و بدین گونه ، امام یازدهم ، ضمن تصریح به واقع شدن غیبت کبری ، امام مهدی را به جماعت شیعیان معرفی فرمود ، و استمرار سلسله ولایت را اعلام داشت .یکی  از متفکران و فیلسوفان قرن سوم هجری که به حضور امام رسیده است ، ابو سهل نوبختی می باشد باری ، حضرت مهدی ( ع ) پنهان می زیست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری   در روز هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری دیده از جهان فرو بست . در این روز بنا به سنت اسلامی ، می بایست حضرت مهدی بر پیکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفای ستمگر عباسی جریان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند ، و یا بد خواهان آن را از مسیر اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی  و رسالت اسلامی و ولایت دینی را به دست دیگران سپارند . بدین سان ، مردم دیدند کودکی همچون خورشید تابان با شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد ، و جعفر کذاب عموی خود را که آماده نماز گزاردن بر پیکر امام بود به کناری زد ، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد


ضرورت غیبت آخرین امام
 بیرون آمدن حضرت مهدی ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد کارگزاران و ماموران معتمد عباسی به خانه امام حسن عسکری (ع ) هجوم بردند، اما هر چه بیشتر جستند کمتر یافتند ، و در چنین شرایطی بود که برای بقای   حجت حق تعالی ، امر غیبت امام دوازدهم پیش آمد و جز این راهی برای حفظ جان آن " خلیفه خدا درزمین " نبود ، زیرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بین مردم همان بود و قتلش همان . پس مشیت و حکمت الهی  بر این تعلق گرفت که حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وی  کوتاه گردد ، و واسطه فیوضات ربانی ، بر اهل زمین سالم ماند . بدین صورت حجت خدا ، هر چند آشکار نیست ، اما انوار هدایتش از پس پرده غیبت راهنمای موالیان و دوستانش می باشد . ضمنا این کیفر کردار امت اسلامی است که نه تنها از مسیر ولایت و اطاعت امیر المؤمنین علی   ( ع ) و فرزندان معصومش روی بر تافت ، بلکه به آزار و قتل آنان نیز اقدام کرد ، و لزوم نهان زیستی آخرین امام را برای حفظ جانش سبب شد در این باب سخن بسیار است و مجال تنگ ، اما برای   اینکه خوانندگان به اهمیت وجود امام غایب در جهان بینی تشیع پی برند ، به نقل قول پروفسور هانری کربن - مستشرق فرانسوی - در ملاقاتی که با علامه طباطبائی داشته ، می پردازیم :" به عقیده من مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهیه را میان خدا و خلق ، برای همیشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پیوستگی  ولایت را زنده و پابر جا می دارد ... تنها مذهب تشیع است که نبوت را با حضرت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم - ختم شده می داند ، ولی ولایت راکه همان رابطه هدایت و تکمیل می باشد ، بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده می داند . رابطه ای  که از اتصال عالم انسانی به عالم الوهی کشف نماید ، بواسطه دعوتهای دینی قبل از موسی و دعوت دینی موسی و عیسی و محمد - صلوات الله علیهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولایت جانشینان وی ( به عقیده شیعه )زندهبوده وهست وخواهدبود،اوحقیقتی است زنده که هرگز نظ ر علمی نمی تواند او ر ا از خرافات شمرده از لیست حقایق حذف نماید آری تنها مذهب تشیع است که به زندگی این حقیقت ، لباس دوام و استمرار پوشانیده و معتقد است که این حقیقت میان عالم انسانی و الوهی  ، برای همیشه ، باقی و پا برجاست " یعنی  با اعتقاد به امام حی غایب


صورت و سیرت مهدی ع
چهره و شمایل حضرت مهدی ( ع ) را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته اند چهره اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشیده ، چشمانش سیاه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهایش براق و گشاد ، بینی اش کشیده و زیبا، پیشانی اش بلند و تابنده . استخوان بندی اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهایش درشت .گونه هایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی  - که از بیداری شب عارض شده -بر گونه راستش خالی مشکین . عضلاتش پیچیده و محکم ، موی سرش بر لاله گوش ریخته ، اندامش متناسب و زیبا ، هیاتش خوش منظر و رباینده ، رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق . قیافه اش از حشمت و شکوه رهبری سرشار .نگاهش دگرگون کننده ، خروشش دریاسان ، و فریادش همه گیر " .حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسیار است و دارنده ذخایر پیامبران است . وی   نهمین امام است از نسل امام حسین ( ع ) اکنون از نظرها غایب است . ولی مطلق و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی  اکبر است . چون ظاهر شود ، به کعبه تکیه کند ، و پرچم پیامبر ( ص ) را در دست گیرد و دین خدا را زنده و احکام خدا را در سراسر گیتی جاری کند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی کند .حضرت مهدی ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی ( ع ) عادل است و خجسته و پاکیزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند . در حکومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد .مهدی ( ع ) حق هر حقداری را بگیرد و به او بدهد . حتی  اگر حق کسی زیر دندان دیگری   باشد ، از زیر دندان انسان بسیار متجاوز و غاصب بیرون کشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حکومت مهدی ( ع ) حکومت جباران و مستکبران ، و نفوذ سیاسی   منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مکه - قبله مسلمین - مرکز حکومت انقلابی مهدی   شود . نخستین افراد قیام او ، در آن شهر گرد آیند و در آنجا به او بپیوندند ...برخی به او بگروند ، با دیگران جنگ کند ، و هیچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی   ، باقی   نماند و دیگر هیچ سیاستی و حکومتی ، جز حکومت حقه و سیاست عادله قرآنی   ، در جهان جریان نیابد . آری ، چون مهدی ( ع ) قیام کند زمینی  نماند ، مگر آنکه در آنجا گلبانگ محمدی : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد .در زمان حکومت مهدی ( ع ) به همه مردم ، حکمت و علم بیاموزند ، تا آنجا که زنان در خانه ها با کتاب خدا و سنت پیامبر ( ص ) قضاوت کنند . در آن روزگار ، قدرت عقلی توده ها تمرکز یابد . مهدی ( ع ) با تایید الهی   ، خردهای مردمان را به کمال رساند و فرزانگی  در همگان پدید آورد ... .مهدی ( ع ) فریاد رسی است که خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد .در روزگار او همگان به رفاه و آسایش و وفور نعمتی  بیمانند دست یابند . حتی   چهارپایان فراوان گردند و با دیگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمین گیاهان بسیار رویاند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفینه های  زمین و دیگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدی ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بیفسرد ، رسم ستم و شبیخون و غارتگری برافتد و جنگها از میان برود .در جهان جای ویرانی نماند ، مگر آنکه مهدی ( ع ) آنجا را آباد سازد .در قضاوتها و احکام مهدی ( ع ) و در حکومت وی ، سر سوزنی  ظلم و بیداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشیند .مهدی ، عدالت را ، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه های مردمان کند و دادگری او همه جا را بگیرد .


شمشیر حضرت مهدی ع

شمشیر مهدی ، سیف الله و سیف الله المنتقم است . شمشیری است خدائی   ،شمشیری است انتقام گیرنده از ستمگران و مستکبران . شمشیر مهدی شمشیر انتقام از همه جانیان در طول تاریخ است . درندگان متمدن آدمکش را می کشد ، اما بر سر ضعیفان و مستضعفان رحمت می بارد و آنها را می نوازد .
روزگار موعظه و نصیحت در زمان او دیگر نیست . پیامبران و امامان و اولیاء حق آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجای آوردند . بسیاری  از مردم نشنیدند و راه باطل خود را رفتند و حتی اولیاء حق را زهر خوراندند و کشتند . اما در زمان حضرت مهدی   باید از آنها انتقام گرفته شود . مهدی ع   آن قدر از ستمگران را بکشد که بعضی گویند : این مرد از آل محمد ص نیست . اما او از آل محمد ( ص ) است یعنی از آل حق ، آل عدالت ، آل عصمت و آل انسانیت است . از روایات شگفت انگیزی که در مورد حضرت مهدی ع   آمده است ، خبری است که از حضرت امام محمد باقر ع نقل شده و مربوط است به 1290 سال قبل . در این روایت
حضرت باقر   ع   می گویند : " مهدی ، بر مرکبهای پر صدایی ، که آتش و نور در آنها تعبیه شده است ، سوار می شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر می کند " . و نیز در روایت امام محمد باقر   ع   گفته شده است که بیشتر آسمانها ، آباد و محل سکونت است . البته این آسمان شناسی اسلامی ، که از مکتب ائمه طاهرین   ع استفاده می شود ، ربطی به آسمان شناسی یونانی و هیئت بطلمیوسی ندارد ... و هر چه در آسمان شناسی یونانی ، محدود بودن فلک ها و آسمانها و ستارگان مطرح است ، در آسمان شناسی اسلامی ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بیشمار و قمرها و منظومه های فراوان . و گفتن چنین مطالبی از طرف پیامبر اکرم   ص و امام باقر ع جز از راه ارتباط با عالم غیب و علم خدائی امکان نداشته است


غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری
مدت غیبت صغری بیش از هفتاد سال بطول نینجامید   از سال 260ه. تا سال 329ه که در این مدت نایبان خاص ، به محضر حضرت مهدی ( ع ) می رسیدند ، و پاسخ نامه ها سؤالات را به مردم می رساندند . نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام ع را داشته اند ، چهار تن می باشند که به " نواب خاص " یا " نایبان ویژه " معروفند . نخستین نایب خاص مهدی ( ع ) عثمان بن سعید اسدی است . که ظاهرا بعد از سال 260 هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک سپرده شد . عثمان بن سعید از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت پرورش یافته بود . محمد بن عثمان : دومین سفیر و نایب امام ع   محمد بن عثمان بن سعید فرزند عثمان بن سعید است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد .نیابت و سفارت محمد بن سعید نزدیک چهل سال بطول انجامید . حسین بن روح نوبختی : سومین سفیر ، حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326هجری فوت کرد . علی بن محمد سمری : چهارمین سفیر و نایب امام حجه بن الحسن ( ع ) است که در سال 329هجری قمری در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم و محدثبزرگ ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است .همین بزرگان و عالمان و روحانیون برجسته و پرهیزگار و زاهد و آگاه در دوره غیبت صغری واسطه ارتباط مردم با امام غایب و حل مشکلات آنها بوسیله حضرت مهدی  ع بودند .


غیبت دراز مدت یا غیبت کبری و نیابت عامه
این دوره بعد از زمان غیبت صغری آغاز شد ، و تاکنون ادامه دارد .این مدت دوران امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است . در زمان نیابت عامه ، امام ( ع ) ضابطه و قاعده ای  به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصی که آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق کند ، نایب عام امام ع باشد و به نیابت از سوی امام ، ولی  جامعه باشد در امر دین و دنیا . بنابراین ، در هیچ دوره ای پیوند امام ( ع ) با مردم گسیخته نشده و نبوده است . اکنون نیز ، که دوران نیابت عامه است ، عالم بزرگی  که دارای همه شرایط فقیه و دانای دین بوده است و نیز شرایط رهبری را دارد ، در راس جامعه قرار می گیرد و مردم به او مراجعه می کنند و او صاحب " ولایت شرعیه " است به نیابت از حضرت مهدی ( ع ) . بنابراین ، اگر نایب امام ( ع ) در این دوره ، حکومتی را درست و صالح نداند آن حکومت طاغوتی است ، زیرا رابطه ای با خدا و دین خدا و امامت و نظارت شرعی اسلامی ندارد . بنابر راهنمایی امام زمان   عجل الله فرجه   برای حفظ انتقال موجودیت تشیع و دین خدا ، باید همیشه عالم و فقیهی در راس جامعه شیعه قرار گیرد که شایسته و اهل باشد ، و چون کسی  - با اعلمیت و اولویت - در راس جامعه دینی و اسلامی قرار گرفت باید مجتهدان و علمای  دیگر مقام او را پاس دارند ، و برای نگهداری وحدت اسلامی و تمرکز قدرت دینی  او را کمک رسانند ، تا قدرتهای   فاسد نتوانند آن را متلاشی و متزلزل کنند . گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدی ( ع ) - بسیار درد آور است ، ولی بهر حال - در این دوره آزمایش - اعتقاد ما اینست که حضرت مهدی ( ع ) به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگی می کند ، روزی  که " اقتضای تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی   خونین و پردامنه ، بشریت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحید و آیین اسلامی  را عزت دوباره خواهد بخشید .


اعتقاد به مهدویت در دوره های گذشته
اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی در دینهای دیگر مانند : یهودی ، زردشتی ، مسیحی و مدعیان نبوت عموما ، و دین مقدس اسلام ، خصوصا ، به عنوان یک اصل مسلم مورد قبول همه بوده است .

اعتقاد به حضرت مهدی  ( ع ) منحصر به شیعه نیست
عقیده به ظهور حضرت مهدی ( ع ) فقط مربوط به شیعیان و عالم تشیع نیست ،بلکه بسیاری از مذاهب اهل سنت( مالکی ، حنفی  ، شافعی و حنبلی و ... ) به این اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، این موضوع را در کتابهای فراوان خود آورده اند و احادیث پیغمبر ( ص ) را درباره مهدی ( ع ) از حدیثهای متواتر و صحیح می دانند.

دعاى عَظُمَ الْبَلاَءُ
این دعاء حضرت صاحب الا مرعلیه السلام است که تعلیم فرمود آنرا به شخصى که محبوس بود پس خلاص شد

اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَف اَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِط اَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّج اَّءُ

خدایا بلاء عظیم گشته و درون آشکار شد و پرده از کارها برداشته شد و امید قطع شد

وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ

و زمین تنگ شد و از ریزش رحمت آسمان جلوگیرى شد و تویى یاور و شکوه بسوى تو است

الْمُشْتَکى وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

و اعتماد و تکیه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است خدایا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ

محمد و آل محمد آن زمامدارانى که پیرویشان را بر ما واجب کردى و بدین سبب مقام

وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ

و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ایشان به ما گشایشى ده فورى و نزدیک مانند

الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى

چشم بر هم زدن یا نزدیکتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا کفایت کنید

فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ

که شمایید کفایت کننده ام و مرا یارى کنید که شمایید یاور من اى سرور ما اى صاحب

الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى السّاعَةَ

الزمان فریاد، فریاد، فریاد، دریاب مرا دریاب مرا دریاب مرا همین ساعت

السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ

همین ساعت هم اکنون زود زود زود اى خدا اى مهربانترین مهربانان به حق

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ

محمد و آل پاکیزه اش

دعاى امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه
کفعمى در مصباح فرموده این دعاء حضرت مهدى صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ است

اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ وَبُعْدَ الْمَعْصِیَةِ

خدایا روزى ما کن توفیق اطاعت و دورى از گناه

وَصِدْقَ النِّیَّةِ وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَاَکْرِمْنا بِالْهُدى وَالاِْسْتِقامَةِ وَسَدِّدْ

و صدق و صفاى در نیت و شناختن آنچه حرمتش لازم است و گرامى دار ما را بوسیله هدایت شدن و استقامت و استوار کن

اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِکْمَةِ وَامْلاَْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ وَطَهِّرْ

زبانهاى ما را به درستگویى و حکمت و لبریز کن دلهاى ما را از دانش و معرفت و پاک کن

بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ وَاکْفُفْ اَیْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ

اندرون ما را از غذاهاى حرام و شبهه ناک و بازدار دستهاى ما را از ستم و دزدى

وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِیانَةِ وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ

و بپوشان چشمان ما را از هرزگى و خیانت و ببند گوشهاى ما را از شنیدن سخنان بیهوده

وَالْغیبَةِ وَتَفَضَّلْ عَلى عُلَماَّئِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصیحَةِ وَعَلَى الْمُتَعَلِّمینَ

و غیبت و تفضل فرما بر علماى ما به پارسایى و خیرخواهى کردن و بر دانش آموزان

بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ وَعَلَى الْمُسْتَمِعینَ بِالاِْتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ وَعَلى

به کوشش داشتن و شوق و بر شنوندگان به پیروى کردن و پند گرفتن و بر

مَرْضَى الْمُسْلِمینَ بِالشِّفاَّءِ وَالرّاحَةِ وَعَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّاْفَةِ

بیماران مسلمان به بهبودى یافتن و آسودگى و بر مردگان آنها به عطوفت

وَالرَّحْمَةِ وَعَلى مَشایِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّکینَةِ وَعَلَى الشَّبابِ

و مهربانى کردن و بر پیرانمان به وقار و سنگینى و بر جوانان

بِالاِْنابَةِ وَالتَّوْبَةِ وَعَلَى النِّساَّءِ بِالْحَیاَّءِ وَالْعِفَّةِ وَعَلَى الاْغْنِیاَّءِ

به بازگشت و توبه و بر زنان به شرم و عفت و بر توانگران

بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ وَعَلَى الْفُقَراَّءِ بِالصَّبْرِ وَالْقَناعَةِ وَعَلَى الْغُزاةِ

به فروتنى و بخشش کردن و بر مستمندان به شکیبائى و قناعت و بر پیکار کنندگان

بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ وَعَلَى الاُْسَراَّءِ بِالْخَلاصِ وَالرّاحَةِ وَعَلَى الاُْمَراَّءِ

به یارى و پیروزى و بر اسیران به رهایى یافتن و آسودگى و بر زمامداران

بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ وَعَلَى الرَّعِیَّةِ بِالاِْنْصافِ وَحُسْنِ السّیرَةِ وَبارِکْ

به عدالت داشتن و دلسوزى و بر ملت به انصاف و خوش رفتارى و برکت ده

لِلْحُجّاجِ وَالزُّوّارِ فِى الزّادِ وَالنَّفَقَةِ وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَیْهِمْ مِنَ

براى حاجیان و زائران در توشه و خرجى و به انجام رسان آنچه را بر ایشان واجب کردى از

الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ بِفَضْلِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَالرّاحِمینَ

اعمال حج و عمرة بوسیله فضل و رحمت خودت اى مهربانترین مهربانان

دعاى الهِى بِحَقِّ مَنْ نَاجَاکَ

درمهج ذکر شده که این دعاء حضرت حجّة علیه السلام است

اِلهى بِحَقِّ مَنْ ناجاکَ وَبِحَقِّ مَنْ

خدایا به حق هرکه با تو راز گوید و به حق هر که

دَعاکَ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَفَضَّلْ عَلى فُقَراَّءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ

تو را در صحرا و دریا بخواند تفضل فرما بر فقیران مؤ منین و مؤ منات

باِلْغَناَّءِ وَالثَّرْوَةِ وَعَلى مَرْضَى الْمُؤْمِنینَ والْمُؤْمِناتِ بِالشِّفاَّءِ

به توانگرى و ثروت و بر بیماران مؤ منین و مؤ منات به بهبودى یافتن

وَالصِّحَةِ وَعَلى اَحْیاَّءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِاللُّطْفِ وَالْکَرامَةِ

و تندرستى و بر زندگان مؤ منین و مؤ منات به لطف و بزرگوارى

وَعَلى اَمْواتُ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ وَعَلى

و بر مردگان مؤ منین و مؤ منات به آمرزش و مهربانى و بر

غُرَباَّءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالرَّدِّ اِلى اَوْطانِهِمْ سالِمینَ غانِمینَ

غریبان مؤ منین و مؤ منات به بازگرداندن آنها به وطنشان بسلامتى و بهره مندى به حق

بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعینَ

محمد و آل او همگى

استغاثه به امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه
سیّد علیخان در کلم طیّب فرموده این استغاثه ایست بحضرت صاحب الزّمان صلوات الله علیه هر جا که باشى دو رکعت نماز بحمد و هر سوره که خواهى بگذار پس رو بقبله زیر آسمان بایست و بگو:

سَلامُ اللّهِ الْکامِلُ التّاَّمُّ

سلام خدا بطور کامل

الشّامِلُ الْعاَّمُّ وَصَلَواتُهُ الدّاَّئِمَةُ وَبَرَکاتُهُ الْقاَّئِمَةُ التّاَّمَّةُ عَلى حُجَّةِ

و تمام و همه جانبه و عمومى و درودهاى ممتد و پیوسته و برکتهاى پابرجا و تام و تمامش بر حجت

اللّهِ وَوَلِیِّهِ فى اَرْضِهِ وَبِلادِهِ وَخَلیفَتِهِ عَلى خَلْقِهِ وَعِبادِهِ وَسُلالَةِ

خدا و ولى او در زمین و سایر کشورهایش و جانشین او بر خلق و بندگانش و نژاد پاک

النُّبُوَّةِ وَبَقِیَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ صاحِبِ الزَّمانِ وَمُظْهِرِ الاْ یمانِ

نبوت و باقیمانده عترت و (آن سرور) برگزیده یعنى حضرت صاحب الزمان و آشکارکننده ایمان

وَمُلَقِّنِ اَحْکامِ الْقُرْآنِ وَمُطَهِّرِ الاْرْضِ وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ

و یاددهنده احکام قرآن و پاک کننده زمین و گسترنده عدالت در درازا و پهناى

وَالْعَرْضِ وَالْحُجِّةِ الْقاَّئِمِ الْمَهْدِىِّ الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِىِّ وَابْنِ

زمین و حجت قائم مهدى آن امام منتظر پسندیده و فرزند

الاْئِمَّةِ الطّاهِرینَ الْوَصِىِّ بْنِ الاْوْصِیاَّءِ الْمَرْضِیّینَ الْهادِى

امامان پاکیزه و وصى فرزند اوصیاء پسندیده آن راهنماى

الْمَعْصُومِ ابْنِ الاْئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا مُعِزَّ

معصوم فرزند امامان راهنماى معصوم سلام بر تو اى عزت بخش مردم

الْمُؤْمِنینَ الْمُسْتَضْعَفینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا مُذِلَّ الْکافِرینَ

مؤ منى که ناتوان و خوارشان شمرند سلام بر تو اى خوارکننده کافران

الْمُتَکَبِّرینَ الظّالِمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ یا صاحِبَ الزَّمانِ

سرکش و ستمکار سلام بر تو اى مولاى من اى صاحب الزمان

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ

سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند امیرمؤ منان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ

سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا بانوى زنان جهانیان سلام

عَلَیْکَ یَا بْنَ الاْئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومینَ وَالاِْمامِ عَلَى الْخَلْقِ

بر تو اى فرزند پیشوایان و حجتهاى معصوم و پیشواى بر خلق

اَجْمَعینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَکَ فِى الْوَِلایَةِ

همگى سلام بر تو اى سرور من سلام مخلصانه من به تو در ولایت و پیرویت

اَشْهَدُ اَنَّکَ الاِْمامُ الْمَهْدِىُّ قَوْلاً وَفِعْلاً وَاَنْتَ الَّذى تَمْلاَُ الاْرْضَ

گواهى دهم که تویى آن پیشواى راه یافته چه در گفتار و چه در کردار و تویى آن بزرگوارى که زمین را پر از

قِسْطاً وَعَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً فَعَجَّلَ اللّهُ فَرَجَکَ وَسَهَّلَ

عدل و داد کنى پس آنکه پر از ستم و بیدادگرى شده باشد پس از خدا خواهم که شتاب کند در فرج تو و راه آمدنت را هموار

مَخْرَجَکَ وَقَرَّبَ زَمانَکَ وَکَثَّرَ اَنْصارَکَ وَاَعْوانَکَ وَاَنْجَزَ لَکَ ما

و زمان ظهورت را نزدیک و یار و یاورت را بسیار گرداند و آنچه

وَعَدَکَ فَهُوَ اَصْدَقُ الْقاَّئِلینَ وَنُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا

به تو وعده فرموده درباره ات وفا کند زیرا که او راستگوترین گویندگان است که فرموده ((و ما خواستیم بر کسانى که

فِى الاْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ یا مَوْلاىَ یا صاحِبَ

در زمین زبون شمرده مى شدند منت نهیم و ایشان را پیشوایانى کنیم و وارثانشان گردانیم )) اى سرور من اى صاحب

الزَّمانِ یَابْنَ رَسُولِاللّهِ حاجَتى کَذاوَکَذا (وبجاى کَذاوَکَذاحاجات خودراذکرکند (

الزمان اى فرزند رسول خدا حاجتم این و این است

فَاشْفَعْ لى فى نَجاحِها فَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِحاجَتى لِعِلْمى اَنَّ لَکَ

پس شفاعت کن برایم در برآمدنش زیرا که من با حاجت خویش به تو متوجه شده ام زیرا مى دانم که

عِنْدَ اللّهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَمَقاماً مَحْمُوداً فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّکُمْ بِاَمْرِهِ

شفاعت تو به درگاه خدا پذیرفته و مقامت پسندیده است پس به حق همان خدایى که شما را در کار خود مخصوص کرده

وَارْتَضاکُمْ لِسِرِّهِ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَ اللّهِ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُ سَلِ اللّهَ

و براى راز و سِرّش پسندیده و بدان مقامى که شما در نزد خدا میان خود و او دارید که از خداى

تَعالى فى نُجْحِ طَلِبَتى وَاِجابَةِ دَعْوَتى وَکَشْفِ کُرْبَتى

تعالى بخواهى من به خواسته ام برسم و دعایم اجابت شود و اندوهم برطرف گردد

و بخواه هر چه خواهى که برآورده مى شود انشاء الله تعالى مؤ لف گوید: که بهتر آنست که در رکعت اوّل نماز این استغاثه بعد از حمد سوره اِنّا فَتَحْنا بخواند و در رکعت دویّم اذا جآءَ نَصْرُ اللّهِ .

منبع: http://www.rahpouyan.com/yas/miladmahdi.htm

جنگ نرم در جامعه

جنگ نرم در جامعه

پیشگفتار

جنگ نرم در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه ای است که “جامعه هدف” یا گروه هدف را نشانه می گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وا می دارد.

خداوند در آیه‌ی 217 سوره‌ی مبارکه‌ی بقره می‌فرماید: "و لایزالون یُقاتلونکم حتی یُرَّدوکُم عَنْ دینِکُم إن استطاعُوا". معنای آیه این است که دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند. واژه لایزالون، دلالت بر استمرار دارد و گویای این است که دشمنان همیشه با شما در جنگند منتهی بسته به شرایط مکانی و زمانی نوع این جنگ ممکن است متفاوت باشد. گاهی جنگ، جنگ نظامی است. گاهی اقتصادی است و گاهی نیز فرهنگی.

 

اصولاً جنگ‌هایی که از نوع نظامی است و از وسایل و ادوات نظامی در آن استفاده می‌شود، به‌عنوان جنگ سخت یا Hard War مشهور است. ولی اگر در این جنگ از وسایل و ادوات و کالاهای فکری و فرهنگی استفاده شود، اصطلاحاً به آن Soft War یا جنگ نرم اطلاق می‌کنند. بنابراین شاخصه‌ی جنگ نرم، استفاده از ابزارهای فکری و فرهنگی است.

تبیین مفهومی، پیشینه تاریخی و تاکتیکها

تبیین مفهومی

مفهوم جنگ نرم Soft Warfare که در مقابل جنگ سخت Hard Warfare مورد استفاده واقع می شود دارای تعریفی واحد که مورد پذیرش همگان باشد نیست و تا حدی تلقی و برداشت افراد، جریان ها و دولت های گوناگون از جنگ نرم متفاوت است.

جان کالینز، تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از «استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن را برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود» . می داند. (1)

ارتش ایالات متحده در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: «جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد».

با عنایت به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را به جوزف نای، پژوهشگر برجسته آمریکایی در حوزه «قدرت نرم» نسبت می دهند.

وی در سال 1990 میلادی در مجله «سیاست خارجی» شماره 80 ، قدرت نرم را «توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران» تعریف کرد. تعریفی که قبل از وی پروفسور حمید مولانا در سال 1986 در کتاب «اطلاعات و ارتباطات جهانی؛ مرزهای نو در روابط بین الملل» به آن اشاره کرده بود. با این وجود مهمترین کتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف نای در سال 2004، تحت عنوان «قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی» منتشر نمود.

بنابراین جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا می دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشکال جنگ نرم است.

پیشینه تاریخی

به نظر می رسد جنگ نرم و مفاهیم همسان از قبیل عملیات روانی، جنگ روانی، قدرت نرم، جنگ سفید و... قدمتی به اندازه حیات بشری دارد. نوع نگاه، زوایه دید، ارتباطات چهره به چهره و غیر کلامی ساده ترین والبته قدیمی ترین روش های عملیات روانی و جنگ نرم است. برخی، قدیمی ترین روایت پیرامون جنگ نرم را به نبرد کیدئون با ماد نسبت می دهند که در این جنگ، سپاهیان کیدئون با افزایش چندین برابری مشعل های لشکریان، باعث فریب و ترس مادها شدند و در نتیجه بدون هیچ درگیری به پیروزی دست یافتند.

با این وجود «جنگ نرم» با مختصات تئوریک و پراتیک جدید خود بعد از شروع جنگ سرد Cold War و در اوج آن یعنی در دهه 1970 با مشارکت اساتید برجسته علوم سیاسی و علوم ارتباطات از جمله جوزف نای، هارولد لاسول، جان کالینز، اعضای برجسته آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) Central Intelligence Agency (CIA و فرماندهان ارشد پنتاگون با تاسیس مرکزی تحت عنوان «کمیته خطر جاری» طراحی ، تدوین وعملیاتی شد که مهمترین هدف آن بمباران تبلیغاتی علیه بلوک شرق و به ویژه شوروی بود که ظاهراً بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این کمیته به «کمیته صلح جاری» تغییر کرده و همچنان فعال است و کانون تهاجمات روانی آن جهان اسلام و به ویژه جمهوری اسلامی ایران و هواداران منطقه ای آن از جمله حزب اله، حماس و کشورهای دوست ایران می باشد.

کشور ما به دلیل برخورداری از فرهنگ و تمدن کهن ایرانی- اسلامی، اصالت نژادی، وسعت سرزمین، کمیت و کیفیت جمعیت، امکانات نظامی، اقتدار سیاسی، نفوذ منطقه ای و بین المللی، منابع طبیعی، سرمایه اجتماعی، درایت وتوانمندی رهبران فرهنگی وسیاسی، یکپارچگی انسجام ملی و مهمتر از همه تمسک به فرهنگ و مکتب اهل بیت علیهم السلام و التزام به نظریه ولایت فقیه الگویی مترقی و متعالی برای کشورهای اسلامی و عامل مهمی در بیداری و خیزش ملت های اسلامی منطقه است. بنابراین غرب و در راس آن ایالات متحده کانون حملات نرم و براندازانه خود را متوجه ایران اسلامی کرده اند و در کنار تحمیل 8 سال جنگ تحمیلی، کودتاهای گوناگون، حمایت از گروه های ضد انقلابی و ایجاد اغتشاش در کشور، از انواع متدهای جنگ نرم در حوزه های گوناگونی از جمله سینما، تئاتر، رمان و ادبیات داستانی، شعر، رسانه های دیجیتالی، گروه های مجازی و حقیقی، معنویت های ساختگی و عرفان های دروغین و... بهره برده اند که در مجال خود به تفصیل به این عرصه ها خواهیم پرداخت.

تاکتیک های جنگ نرم

1) برچسب زدن

بر اساس این تاکتیک، رسانه ها، واژه های مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل کرده و آنها را به آحاد یا نهادهای مختلف نسبت می دهند. گاهی هدف از این عملکرد، آن است که ایده، فکر یا گروهی محکوم شوند، برای آنکه استدلالی در محکومیت آنها آورده شود.(4)

به عنوان مثال ، رسانه های کشورهای غربی با منفی سازی مفهوم «بنیادگرایی» Fundamentalism و اطلاق آن به کشورهای اسلامی ، سعی دارند چهره منفی ای از این کشورها در اذهان عمومی مخاطبین خود القاء و ایجاد کنند.

برچسب زنی یا اسم گذاری (برچسب به یک فکر و یا عقیده زدن) برای تحریک به رد فکری و اندیشه ای بدون بررسی شواهد مورد استفاده قرار گیرد.(5)

به عنوان مثال غربی ها به مقاومت مشروع مردم مظلوم فلسطین و لبنان، برچسب تروریسم می زنند و حملات ایران از این مبارزین را حمایت از تروریسم می نامند و با تبلیغات رسانه ای افکارعمومی را دستکاری می کنند.

2) تلطیف و تنویر

از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمه ای پر فضیلت) استفاده می شود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم.(6)

رسانه های ارتباط جمعی از سویی مفهوم «حقوق بشر و آزادی» را پر فضیلت جلوه داده و از سوی دیگر غرب را مهد‌ آزادی و مدافع حقوق بشر قلمداد می کنند در حالیکه بیشترین نقص حقوق بشر و آزادی در این کشورها صورت می گیرد.

3) انتقال

انتقال یعنی اینکه اقتدار، حرمت و منزلت امری مورد احترام به چیزی دیگر برای قابل قبول تر کردن آن منتقل شود.

استفاده از نمادهای مذهبی و یا ملی و انتساب به اشخاص و جریان هایی که مورد احترام توده های عمومی مردم هستند تاکتیک انتقال نامیده می شود.

در این تاکتیک از ابزارهای گوناگون از جمله طنز، کایکاتور، داستان کوتاه، شعر و موسیقی و... استفاده می شود.

4) تصدیق

تصدیق یعنی اینکه شخصی که مورد احترام یا منفور است بگوید فکر، برنامه یا محصول یا شخص معینی خوب یا بد است. تصدیق فنی رایج در تبلیغ، مبارزات سیاسی و انتخاباتی است.(7)

حمایت اشخاص معروف (سیاستمداران، هنرمندان، ورزشکاران، دانشمندان و...) و گروههای فرهنگی، سیاسی واجتماعی از فردی یا جریانی تصدیق نامیده می شود.

5) شایعه

شایعه در فضایی تولید می شود که امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امکان پذیر نباشد. به عبارتی شایعه در جایی ایجاد می شود که خبر نباشد و یا خبر از منابع موثق منتشر نگردد. شایعه انتقال شفاهی پیامی است که برای برانگیختن باور مخاطبان و همچنین تاثیر در روحیه آنان ایجاد می شود. مطالب کلی شایعه باید حول محورهای اساسی و مهمی باشد که مخاطب نسبت به آن حساسیت بالایی دارد.

هر شایعه در برگیرنده بخش قابل توجهی از واقعیت می تواند باشد (تاکتیک تسطیح در شایعه سازی) ولی ضریب نفوذ آن بستگی به درجه ابهام و اهمیت آن دارد. در واقع هرچقدر شایعه پیرامون مسائل «مبهم» و «مهم» باشد همان مقدار ضریب نفوذ آن افزایش می یابد.

با توجه به موضوع و جامعه هدف، شایعات گوناگونی تولید می شوند که عبارتند از شایعات تفرقه افکن، هراس آور، امید بخش، آتشین، خزنده، دلفینی یا غواصی(که به تناسب زمان تولید و بعد از تاثیر گذاری برای مدتی خاموش و دوباره با ایجاد زمینه های ذهنی لازم در جامعه، ایجاد می شود)

در شایعه سازی از تاکتیک های گوناگون از جمله تسطیح، همانند سازی، برجسته سازی (بزرگنمایی) و... نیز استفاده می شود.

6) کلی گویی

«محتوای واقعی بسیاری از مفاهیمی که از سوی رسانه های غربی مصادره و در جامعه منتشر می شود، مورد کنکاش قرار نمی گیرد. تولیدات رسانه های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، مملو از مفاهیمی مانند جهانی شدن، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و... است. اینها مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمینه ای مشخص بکار گرفته می شوند» (8)

در واقع کلی گویی عبارت است از ایجاد ارتباط نظر و عملی خاص با مفهومی ویژه تا مخاطب بدون بررسی دلایل، شواهد و قرائن، آن نظر و عمل را بپذیرد.

تاکتیک کلی گویی، تاکتیکی است که سعی می شود ذهن مخاطب متوجه حواشی و شاخ و برگ نشده و در رابطه با هسته مرکزی پیام، حساسیت نداشته و آن را بدون بررسی و کنکاش بپذیرد که به همین دلیل برخی این تاکتیک را «بی حس سازی مغزی» نیز می نامند.

در بیانیه هایی که توسط دستگاه دیپلماسی کشورهای غربی منتشر می شود از این تاکتیک استفاده می کنند که ضمن کلی گویی به مقاصد و اهداف خود نایل شوند.

7) دروغ بزرگ

این تاکتیک قدیمی که هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً برای مرعوب کردن و فریب ذهن حریف مورد استفاده قرار می گیرد. بدین معنی که پیامی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد، بیان می کنند و مدام بر «طبل تکرار» می کوبند تا ذهن مخاطب آن را جذب کند. معروفترین استفاده این تاکتیک در زمان آدولف هیتلر و توسط رئیس دستگاه تبلیغاتی نازی ها، گوبلز بوده است. گوبلز می گوید: «دروغ هرچه بزرگتر باشد، باور‌ آن برای مردم راحت تر است». (9)

در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اخیر شایع شد که مبلغی حدود 18 میلیارد دلار از کشور خارج و به شکلی(مضحک!) به یکی از کشورهای همسایه وارد شده است. این دروغ به قدری بزرگ بود که برخی آن را باور کردند(!) در حالیکه میزان درآمد سالیانه کشور از 90 میلیارد دلار کمتر است و این حجم مالی یعنی چیزی حدود 20 درصد درآمد کشور. این دروغ بزرگ که توسط رسانه ای ضد انقلاب ماساژ می شد عده ای را به تردید و در مواردی به پذیرش آن وادا شته بود.

8) پاره حقیقت گویی

گاهی خبر یا سخنی مطرح می شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد. این رویه رایج رسانه هاست که معمولاً متناسب با جایگاه و جناح سیاسی که به آن متمایل هستند، بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمی کنند. خبر هنگامی کامل است که عناصر خبری در آن، به شکل کلی مطرح شوند. اما چنانچه یکی از عناصر خبری شش گانه (که، کجا، کی، چرا، چه، چگونه) در خبر بیان نشود، خبر ناقص است.

در تاکتیک «پاره حقیقت گویی» حذف یکی از عناصر به عمد صورت می گیرد و بیشتر اوقات عنصر «چرا» حذف می شود.

نوع تیترها و محتوای روزنامه ها و رسانه ها در مواقع سخنرانی مقامات عالی نظام نشانگر بهره گیری از این تاکتیک است.

9) انسانیت زدایی و اهریمن سازی

یکی از موثرترین شیوه های توجیه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و یا سخت)، «انسانیت زدایی» است. چه اینکه وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزیل یافت و در قامت اهریمنی در ذهن مخاطب ظاهر شد، می توان اقدامات خشونت آمیز علیه این دیو و اهریمن را توجیه کرد.

در این تاکتیک با استفاده از برچسب زنی صفات منفی به حریف از جمله دزد، قاتل، دروغگو و... به توجیه حملات و تهاجمات علیه رقیب می پردازند.

قبل از حمله آمریکا به افغانستان و عراق ، رسانه های ایالات متحده با استفاده از اخبار و القاب گوناگونی تصویری مملو از رفتارهای تروریستی ، وحشی گرانه و ضد انسانی از طالبان و صدام در ذهن مخاطبان خویش القا می کردند به گونه ای که تروریست و صدام مترادف قلمداد می شد.

10) ارائه پیشگویی های فاجعه آمیز

در این تاکتیک با استفاده از آمارهای ساختگی و سایر شیوه های جنگ روانی (از جمله کلی گویی، پاره حقیقت گویی، اهریمن سازی و...) به ارائه پیشگویی های مصیبت بار می پردازند که بتوانند حساسیت مخاطب را نسبت به آن افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش افکار وی را هدایت نمایند.

از این تاکتیک در تبلیغات انتخاباتی استفاده می شود که نمونه های بسیاری از آن را می توان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری بر شمرد.

ارائه اخبار و آمارهای آلوده به دروغ از وضعیت سیاسی، اقتصادی کشور و فاجعه آمیز بودن آینده کشور در صورت تداوم وضع موجود، ذیل این تاکتیک تعریف می شود که شعار «تغییر» نیز در این رابطه از سوی یکی از نامزدها پیگیری می شد.

11) قطره چکانی

در تاکتیک قطره چکانی، اطلاعات و اخبار در زمان های گوناگون و به تعداد بسیار کم و به صورتی سریالی ولی نا منظم در اختیار مخاطب قرار می گیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یک بازه زمانی آن را پذیرا باشد.

12) حذف (سانسور)

در این تاکتیک سعی می شود فضایی مناسب برای سایر تاکتیک های جنگ نرم به ویژه شایعه خلق شود تا زمینه نفوذ آن افزایش یابد. در این تاکتیک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام می پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می شود.

13) جاذبه های جنسی

استفاده از نمادهای اروتیکال از تاکتیک های مهم مورد استفاده رسانه های غربی است به طوری که می توان گفت اکثر قریب به اتفاق برنامه های رسانه های غربی از این جاذبه در جهت جذب مخاطبان خویش به ویژه جوانان که فعالترین بخش جامعه هستند، بهره می گیرند. به طوری که در شرایطی فعلی «مانکن ها» از جمله افراد پردرآمد در غرب محسوب می شوند که در تبلیغات و آگهی های تجاری از آن ها بهره می گیرند.

استفاده از گویندگان خبری با ظاهری اروتیکال از جمله مصادیق این تاکتیک تلقی می شود که ضمن جذب مخاطب، موجب ارتقاء سطح اثرپذیری پیام و غفلت از هسته مرکزی و ادبیات آن می شود.

14) ماساژ پیام

در ماساژ پیام، از انواع تاکتیک های گوناگون (حذف، کلی گویی، پاره حقیقت گویی، زمان بندی، قطره چکانی و...) جنگ نرم استفاده می شود تا پیام بر اساس اهداف تعیین شده شکل گرفته و بتواند تصویر مورد انتظار را در ذهن مخاطب ایجاد کند. در واقع در این متد ، پیام با انواع تاکتیک ها ماساژ داده می شود که از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید.

15) ایجاد تفرقه و تضاد

ازجمله اموری که در فرآیند جنگ نرم مورد توجه واقع می شود، تضعیف از طریق تزریق تفرقه در جامعه هواداران و حامیان حریف است. ایجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقیب باعث عدم انسجام و یکپارچگی شده و رقیب را مشغول مشکلات درونی جامعه حامیان خود می کند و از این طریق از اقتدار و انرژی آن کاسته و قدرتش فرسوده شود.

ایجاد تفرقه و تضاد موجب ایجاد «گسست» شده و در جامعه ای که به لحاظ طبیعی این گسست ها وجود داشته باشند ، تقویت می شوند؛ از قبیل گسست قومیت ، مذهب، دین، جنسیت، زبان، نژاد و... .

مهمترین هدف این تاکتیک، ایجاد گسست بین مردم و نظام سیاسی است که باعث تزلزل و تنزل اعتماد عمومی مردم و مقبولیت و پذیرش رژیم سیاسی می شود.

این تاکتیک به شدت مورد توجه بنگاه های خبرپراکنی و استکبار جهانی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است و در چند ماهه اخیر بر شدت بهره گیری از آن افزوده اند.

16) ترور شخصیت

در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمانی که نمی توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه ای و انواع تاکتیک ها از جمله بزرگ نمایی، انسانیت زدایی و اهریمن سازی، پاره حقیقت گویی و... وی را ترور شخصیت می کنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و کاهش محبوبیت وی می شوند.

دشمنان انقلاب و نظام اسلامی با استفاده از این تاکتیک و بهره گیری از ابزار طنز، کاریکاتور، شعر، کلیپ های کوتاه و... که عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه ، پخش می شود به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم می پردازند.

17) تکرار

برای زنده نگه داشتن اثر یک پیام با تکرار زمان بندی شده، سعی می کنند این موضوع تا زمانی که مورد نیاز هست زنده بماند. در این روش با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند.(11)

تکرار از لحاظ روان شناسی در تشکیل «عادت» بسیار مفید است به ویژه اگر با دقت توام باشد. بدون تکرار، تثبیت و تقویت دقیق تر، «عادت» میسر نخواهد شد. روش تکرار از قواعد خاصی پیروی می کند زیرا فاصله های تکرار، نباید چنان دراز باشد که سبب محو شدن آثار قبلی شود و نه چندان کوتاه باشد که ملال انگیز و خسته کننده شود.(12)

به عبارت دیگر، تکرار مثل ضربه های پیاپی چکش است که سرانجام میخ را می کوبد و به داخل می راند. بنابراین فرستنده پیام امیدوار است که این شکلی از ضربه زدن مداوم، باعث دریافت نکات پیام شود.

القاء «دروغ بزرگ» تقلب در انتخابات و تکرار آن ذیل این تاکتیک تعریف و توجیه می شود. هزاران سایت اینترنتی همزمان با دهها شبکه تلویزیونی غربی ، با «تکرار» «دروغ بزرگ، تقلب در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم ، سعی در مخدوش کردن ذهنیت عمومی جامعه ایرانیان و تضعیف اعتماد ملی داشتند.

18) توسل به ترس و ایجاد رعب

در این تاکتیک از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن، به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء می کنند که خطرات و صدمه های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممکن کرده است و از این طریق، آینده ای مبهم و توام با مشکلات و مصائب برای افراد ترسیم می کنند.(13)

در مواردی از تاکتیک توسل به ترس، برای انسجام و وحدت جبهه خودی در مقابل یک تهدید یا دشمن خارجی استفاده می شود.

پیش از حمله ایالات متحده به عراق در مارس 2003 رسانه های آمریکایی تلاش تبلیغاتی گسترده ای انجام دادند که عراق به تولید جنگ افزارهای هسته ای می پردازد و حامی تروریسم است و با این شیوه سعی کردند تا افکار عمومی از رژیم سیاسی عراق و صدام حسین- که انسانیت زدایی شده بود- احساس ترس کند و برای حمله آمریکا توجیه سازی شود.

از طرفی دیگر به شهروندان عراقی چنین القاء می شد که آمریکا دنبال تغییر رژیم سیاسی عراق - که حامی تروریسم است- بوده و به دنبال ایجاد فضای آزاد در جامعه عراق هست و خواهان تحقق دموکراسی برای آنان بوده و این جنگ مورد حمایت سایر کشورها و نیز سازمان ملل است.

از سوی دیگر دستگاه تبلیغات روانی آمریکا به نیروهای عراقی هشدار داده بود که با بزرگترین و مخربترین تسلیحات نظامی جهان مورد هجوم قرار خواهند گرفت ، بنابراین به سود آنها خواهد بود که تسلیم نیروهای متحد گشته و کشورشان از شر صدام حسین رها شود. در حالی که عراق بعد از چند سال از سقوط صدام، هنوز درگیر بحران اختلافات داخلی است و مرکز پرورش تروریسم در منطقه شده است.

19) مبالغه

مبالغه یکی از روشهایی است که با اغراق کردن و بزرگ نمایی یک موضوع، سعی در اثبات یک واقعیت دارد. کارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می کنند.

غربی ها همواره با انعکاس مبالغه آمیز دستاوردهای تکنولوژیک خود و اغراق در ناکامی های کشورهای جهان اسلام سعی در تضعیف روحیه مسلمانان در تقابل با تمدن غربی دارند.

20) مغالطه

مغالطه شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور که بهترین یا بدترین مورد ممکن را برای یک فکر، برنامه ، شخص یا محصول ارائه داد.

متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یکسان می دانند. این روش ، انتخاب استدلال ها یا شواهدی است که یک نظر را تایید می کند و چشم پوشی از استدلال ها یا شواهدی که آن نظر را تائید نمی کند.(14)

راهکارهای رسانه‌های داخلی در مقابله با جنگ نرم رسانه‌های غربی:

1-    باورپذیری جنگ نرم و تلاش در راستای خروج از وضعیت انفعالی

2-    هوشیاری و شناسایی تکنیک‌های جنگ نرم و معرفی ماهیت آن توسط رسانه‌های داخلی

3-    تلاش برای ایجاد وحدت، همبستگی و همگرایی بیشتر رسانه‌های داخلی

4-    همکاری و هماهنگی رسانه‌های داخلی در انتقال و انعکاس حرف‌های اساسی نظام

5-    وحدت کلمه در منافع ملی و مصالح نظام

6-    موضع‌گیری و اقدام به موقع و یکپارچه در مقابله با جنگ نرم

7-    فرصت سازی از موقعیت بوجود آمده علیه طراحان جنگ نرم

8-    تکرار و پافشاری بر حقه و ترفندهای جنگ نرم

9-    تمرکز و افشای جنگ نرم قبل از شروع آن

10-    قدرت نمایی رسانه‌های داخلی در مقابله با هجمه خبری جنگ نرم

11-    افزایش قدرت نفوذ رسانه‌های داخلی بر فضای خارج از کشور

12-    تلاش گسترده برای اثرگذاری بیشتر در داخل کشور

13-    بسترسازی برای آگاهی بخشیدن مخاطبان اصلی جنگ نرم

14-    پرهیز از انحراف و یا جو زدگی رسانه‌های داخلی در مقابله با بحران‌های زودگذر

15-    بررسی کارکردهای رسانه‌های نوین در خصوص جنگ نرم

منابع:

1. جان. ام. کالینز، استراتژی بزرگ (اصول و رویه ها)، ترجمه کوروش بایندر، تهران : انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، 1370،ص 487 .

2. وی.ای .دی، جنگ روانی، ترجمه گروه علوم انسانی جهاد دانشگاهی، تهران : دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی، بی تا، ص 12.

3. بی نا، جنگ روانی ، تهران: معاونت سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، بی تا، ص 9 .

4. مریم کلانتری، سایت مرکز تحقیقات و مطالعات رسانه ای همشهری .

5. ورنر سورین- جیمز تانکارد، نظریه های محورهای ارتباطات، ترجمه دکتر علیرضا دهقان، تهران : انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1384، ص 152.

6. همان ، ص 158.

7. همان ، ص 165.

8. سیدحسین محمدی نجم، فصلنامه عملیات روانی، سال سوم، شماره 9، سال 1384.

9. محمد سلطانی و شهناز هاشمی، پوشش خبری، تهران: انتشارات سیمای شرق، 1382 ، ص25 .

10. همان، ص 47 .

11. همان .

12. محمد دادگران، افکار عمومی و معیارسنجی آن ، تهران: مروارید، 1382.

13. محمد شیرازی، جنگ روانی و تبلیغات، مفاهیم وکارکردها ، تهران: انتشارات نمایندگی ولی فقیه در سپاه، 1376.

14. ورنرسورین، جیمز تانکارد، نظریه های ارتباطات، ص 8-167