کشاورزی به تولید مواد غذایی و کالا از راه زراعت و جنگل داری و دامداری است.کشاورزی همان چیزی است که به ظهور تمدن منجر شد. مطالعه کشاورزی به نام علم کشاورزی شناخته می شود.
کشاورزی شامل طیف وسیعی از تخصصها و فنون، از جمله راه هایی برای گسترش زمینهای مناسب برای زراعت گیاه، حفر کانالها و فرمهای مختلف آبیاری می باشد.
در دنیای امروز با نگرانیهای موجود و کمبود منابع نیاز است تا کشاورزی را به سوی کشاورزی پایدار (مثلا کشاورزی زیستی) یا کشاورزی فشرده (مثلا صنعتی) پیش ببریم تا بتوانیم نیازها را در آینده برطرف نماییم.
زراعت مدرن، اصلاح نباتات، سموم، دفع آفات و کود و پیشرفتهای تکنولوژیک به شدت باعث افزایش بازده محصول می شوند ولی باید در نظر داشت که این محاسن در کنار عیوبی چون آسیب گسترده زیست محیطی و اثرات منفی سلامت انسان حاصل می شوند.
شیوههای مدرن در دامپروی نیز به همین گونه است یعنی با افزایش تولید گوشت ما مشکلاتی چون ستم به حیوانات و طبعات بهداشتی ناشی از آنتی بیوتیکها، هورمون رشد، و سایر مواد شیمیایی که معمولاً در تولید گوشتهای صنعتی استفاده میشود را داریم.
محصولات کشاورزی را می توان به صورت عمده به غذاها، الیاف، سوخت، مواد اولیه، دارو و زینت آلات تقسیم نمود.
غذاهای عبارتند از غلات، سبزیجات، میوهها، و گوشت. الیاف عبارتند از پنبه، پشم، کنف، ابریشم و کتان. مواد خام مانند چوب.
مخدره عبارتند از تنباکو، الکل، تریاک، کوکائین. از دیگر مواد مفید توسط گیاهان، از رزین می توان نام برد. سوختهای زیستی شامل متان از زیست تودهها، اتانول و بیودیزل.
در سال ۲۰۰۷، حدود یک سوم از کارگران جهان در بخش کشاورزی شاغل بودند. اگرچه در سال ۲۰۰۳ تعداد کمتری در بخش کشاورزی مشغول بودند اما به دلیل آگاهی کشاورزی در سال ۲۰۰۸ این آمار به سرعت افزایش یافته.
همچنین در بخشهای دیگر کشاورزی مانند اقتصاد کشاورزی هم تعداد قابل ملاحظه ای مشغول به کار اند.
با این که بیش از یک سوم جمعیت جهان در این بخش مشغول اند ولی این بخش تنها ۵٪ از سود خالص جهانی را به خود اختصاص داده است.
تاریخچه
از آنجا که قدمت کشاورزی به ۱۰،۰۰۰سال پیش باز می گردد دارای گستره وسیعی در سراسر جهان می باشد.
روشهای مختلف در کشاورزی از قبیل آبیاری، تناوب زراعی، کودها و سموم دفع آفات مدتها پیش توسعه داده شده بود، اما گامهای بزرگ در قرن گذشته برداشته شد.
در جوامع اولیه افرادی که تولید کشاورزی آنهابیش از نیاز خانواده شان بود قادر بودند تا افراد دیگر را به طرف خود جذب نمایند. برخی از تاریخ دانان بر این عقیده اند که توسعه کشاورزی باعث به وجود آمدن تمدنها گردید.
کشاورزی گذرا (نوبتی)
در بعضی از مناطق کره زمین، بعضی از قبایل درختان جنگل ها را می سوزانند و یا قطع می کنند و فضایی را که قبلا جنگل بوده است، به زمین های کشاورزی تبدیل کرده و در آن کشاورزی می کنند. البته این نوع کشاورزی چندان دوام نداشته و خیلی زود به دلیل رویش سریع درختان و گیاهان هرز دیگر و کم قوت بودن زمین، دست از کشاورزی می کشند و آن مکان را ترک می کنند و به محل دیگری می روند و در آن مکان هم همین کار را تکرار می کنند و این نوع کشاورزی کم کم باعث تخریب زیست بوم های جنگلی می شود. به این نوع کشاورزی در اصطلاح کشاورزی گذرا یا نوبتی گویند.
سیستمهای تولید دام
حیواناتی مانند قاطر، لاما، اسب، شتر، گاو، گوسفند و خوک و سگ را برای استفاده از گوشتشان و یا محصولات دامی (مانند شیر، پشم و …) پرورش می دهند. یک نوع برورش، پرورش دادن دام در مراتع میباشد و آن در صورتی است که نتوان از آن زمین استفاده دیگری نمود که در این صورت دام را در مراتع رها می کنند تا از علوفه موجود در مراتع تغذیه نماید در عوض کود دامی حاصله می تواند برای مرتع مفید می باشد. تقریبا ۶۸ ٪ از مراتع دائمی مورد استفاده دام هستند.
فرآیند تولید
خاکورزی: عمل شخم خاک را برای آماده سازی کاشت و یا برای اختلاط مواد مغذی و یا برای کنترل آفات انجام می دهند.
بهره وری توسط با افزودن کود شیمیایی و کنترل علفهای هرز افزایش می یابد و خاک را بیشتر مستعد فرسایش، تجزیه مواد آلی آزاد، دی اکسید کربن و کاهش فراوانی و تنوع موجودات زنده می کند.
مبارزه با آفات: شامل مدیریت علفهای هرز، حشرات و بیماری می شود.
برای این کار از روشهای شیمیایی (حشره کش)، بیولوژیکی (کنترل بیولوژیکی)، مکانیکی (کشت)، و روشهای فرهنگی استفاده می شود. روشهای فرهنگی شامل تناوب کشت، وجین، پوشش محصولات زراعی، به زراعی، کمپوست، پیشگیری و مقاومت می باشد. روشهای غیر شیمیایی و پیشگیری بهتر است به این دلیل که باعث کاهش محصول نمی گردد و روشهای پیشگیرانه است و روش شیمیایی تنها زمانی توصیه میشود که راه دیگری باقی نمانده باشد.
مدیریت: شامل هر دو منبع ورودیهای مواد مغذی هم برای تولید محصولات زراعی و هم دام است، و همچنین شامل روش استفاده از کود تولید شده توسط دام است.
ورودیها می توند شامل، عناصر شیمیایی، کودهای آلی، کود سبز، کمپوست و مواد معدنی باشد. همچنین تناوب و یا دوره آیش را باید در مدیریت در نظر گرفت.
مدیریت آب در دنیا این که آب باران کافی است یا نیاز به منابع دیگری هم هست بسته به منطقه متقاوت می باشد.
مسایل ایمنی برای شروع کار کشاورزی
در ابتدا لازم است بدانید که بر طبق آمار اداره ملی ایمنی (National safety council) که بر حسب آمار مرگ و میر کارگران به دست آمده است کشاورزی یکی از خطرناک ترین صنایع دنیا درایالات متحده شناخته شده است.افرادی که در مزارع کار می کنند شامل صاحبان مزارع اپراتور ها خانواده های کارگران و کارگران اجاره ای پنج برابر بیشتر ازسایر نیرو های کار حتی کارگران معدن در معرض خطرات جانی هستند.علاوه بر 1200 حادثه مهلک که در سال 1992 برکارگران کشاورزی وارد شده و در آمار ثبت شده است تخمین زده میشود که تعداد واقعی این حوادث به بیش از 140000 حادثه میرسد.اگر شما عملیات زراعی را با دقت و به طور حرفه ای انجام دهید می توانید براحتی از وقوع حادثه در مزرعه تان جلوگیری کنید.اولویت اول در ممانعت از بروز تصادفاتی است که در تمام مزارع اتفاق می افتد.از آنجایی که کارهای کشاورزی به صورتی است که محیط کار و زندگی کشاورز در کنار هم است آگاهی از مسایل ایمنی هم برای کشاورزان و هم برای خانواده های آنها ضرورت دارد. در این مقاله سعی بر این است که نکاتی گفته شود که شما را از خطرات آگاه کند و اساسی ترین راه های حذف و اجتناب از آنها ذکر شود.هر چند ممکن است خطراتی در کار کشاورزی وجود داشته باشد که در اینجا ذکر نشده باشد ولی شما باید از اطلاعات وجزئیات بیشتری در مورد خطرات موجود در تمام مزارع و مزرعه خود آگاه باشید.این اطلاعات را می توانید از دفترچه راهنمای ماشین آلات به دست آورید و یا از کارشناسان ادارات کشاورزی و متخصصان ذانشگاهی کمک بگیرید.
تراکتورها
تراکتور ها پر مصرف ترین ماشین ها در تمام مزارع هستند و بیشتر از هر عامل دیگری باعث صدمات کشنده در مزارع می شوند . گردش تراکتور و حرکت محور آن باعث بیشترین حوادث کشنده در کشاورزی می گردد. دلایل ایجاد چنین تصادفاتی عبارتند از: شاخه ها- مجراهای آب- سوراخ ها یا کنده های درخت هدایت تراکتور در سطوح لغزنده- حمل بارهای سنگین- دور زدن با سرعت بالا- تکان های نا مناسب از دست دادن کنترل در اثر کشیدن بار به دنبال تراکتور یا تصا دفات در خیابان. مهمترین راه برای پیشگیری از ایجاد تصادفات با تراکتور این است که هر تراکتور یک ساختار حفاظتی داشته باشد(ROPS) و کمربند ایمنی محفظه بسته شود. سقوط از روی تراکتور ها دومین دلیل ایجاد تصادفات است. بسیاری از مصدومین کودکان هستند.ناظرینی که دیدن آنها برای اپراتور مشکل است نیز در خطر هستند.به همین دلیل نباید به هیچ شخصی جز اپراتور اجازه سوار شدن روی تراکتور را داد. آگاهی از موقعیت تمامی ناظرین و دور نگه داشتن کودکان از محل های کار نیز باید رعایت شود. تراکتور ها و سایر ماشین آلات کاربردی در کشاورزی همیشه باید مجهز به چراغ ها وابزار روشنایی مناسب باشند.
حیوانات
حیوانات بزرگ مزرعه مسئول ایجاد بسیاری از صدمات در مزارع پرورش حیوانات وتولید لبنیات می شوند.گاوهای نر می توانند ناگهان به یک شخص حمله کنند و باعث جراحات کشنده ای شوند.بنابراین هرگز نباید به آنها اعتماد کرد.حیواناتی که تازه وضع حمل کرده اند نیز قویا از کودک جوان خود دفاع می کنند چنین حیواناتی حتی اگر بسته شده باشند نیز می توانند به راحتی خود را رها کنند.محل نگه داری حیوانات باید طوری طراحی شده باشد که کمترین فرصت را برای صدمه زدن به آنان بدهد.
انبارها
ساختمان انبار هایی مثل انبار دانه واگن های حمل دانه سیلو ها و مخازن کود ها نیز می توانند باعث ایجاد حادثه شوند.هیچ شخصی نباید در حین تخلیه بار در انبار دانه وارد شود.خروج دانه ها به سمت پایین ممکن است باعث کشیده شدن شخص به سمت پایین شود.حرکت دانه ها به سمت پایین می تواند باعث اغفال و خفه شدن کودکان شود.خطر اصلی سیلو ها به دلیل گاز سیلو است که از دی اکسید نیتروژن ساخته شده است.گاز سیلو به شدت شش و ریه را می سوزاند و باعث انباشته شدن سیال مرگباری در سیلوها می گردد. گاز سیلو سنگینتر از هوا می باشد بنابراین می تواند جایگزین اکسیژن شده و به جای آن تنفس شود. حداقل دو تا سه هفته بعد از پر شدن سیلو ها نباید اجازه ورود به آن داده شود. این زمان مصادف است با تشکیل حداکثر مقدار گاز سیلو.سیلو ها باید قبل از ورود تهویه گردند.بسیاری از سیلو ها بدون منفذ طراحی شده اند به همین دلیل اکسیژن در آنها بسیار کم است. در یک چنین سیلو هایی نباید بدون ذخیره هوا یا تهویه کامل سیلو وارد شد. انبار کودها نیز در اثر تجزیه کودها گازهایی ایجاد می کنند.سولفید هیدروژن دی اکسید کربن آمونیاک و گاز متان از ترکیبات اولیه تشکیل دهنده این گازها هستند.سولفید هیدروژن گازی با سمیت بالا است . دی اکسید کربن خفه کننده و آمونیاک نیز تحریک کننده و سوزش آور می باشد.متان می تواند باعث انفجار گردد.سولفید هیدروژن و دی اکسید کربن سنگین تر از هوا هستند و در انبار ذخیره کود در قسمت پایین قرار می گیرند. بدون ماسک های تنفسی نباید هرگز وارد انبار ذخیره کود شد. بهم زدن کودها نیز باعث جایگزینی گازها شده و برای انسان و حیوان به شدت خطرناک است.انبار کودها باید در مقابل ورود تصادفی یا غیر مجاز افراد کاملا ایمن و حفاظت شده باشد.
مواد شیمیایی
مواد شیمیایی زیادی ممکن است در مزرعه استفاده شود.بسته به نوع عملیات اجرایی آنها این مهم است که دستورالعمل استفاده از آنها( MSDS(Material safety data sheet را مطالعه کنید.این برگه خطرات احتمالی ناشی از مصرف این مواد و سایر اطلاعات مهم مثل نحوه حمل ونقل و دفع آنها را درخود دارد.از قرار گرفتن در معرض موادشیمیایی به شکل حاد(شدید- یکبار) و مزمن (مداوم-مدت زمان زیاد) باید اجتناب شود.قرار گرفتن در معرض آفت کش ها به شکل حاد می تواند منجر به مسمومیت های کشنده و شدید گردد. بلعیدن تصادفی تمیز کننده های خط لوله ها و کانال ها توسط بچه ها منجر به سوختگی و مسمومیت می گردد.جریان هوای حاوی انیدراز آمونیاک می تواند باعث کوری گردد.تماس با مواد شیمیایی و آفتکش ها ریسک سرطان را بالا می برد.تماس با مواد شیمیایی از طریق بلعیدن(خوردن توسط دست آلوده) تنفس تماس پوستی و تماس از طریق چشم است.وجود ابزارهای محافظتی شخصی شامل دستکش ماسک لباس مناسب و....در موقع تماس با مواد شیمیایی مهم است.انبار مناسب برای ذخیره مواد شیمیایی و مراحل دفع آنها باید با دقت کافی صورت بگیرد تا ازصدمه به کودکان و افراد غیر مجاز ومحیط زیست جلوگیری شود.
صدمات تنفسی
علاوه بر خطرات تنفسی وابسته به مواد شیمیایی گازهای حاصل از کود و سیلو خطرات تنفسی دیگری نیز ممکن است در یک مزرعه وجود داشته باشد.قرار گرفتن در معرض کپکها در سیلو یا غبار دانه ها می تواند منجر به بیماری های تنفسی کوتاه مدت مثل Organic Dust Toxic Syndrome شود. گرد و غبار حاصل از دانه ها در انبار غله باعث برونشیت یا مشکلات تنفسی می شود.گرد وغبار و یا سایر ذرات ریزی که در ساختمان مخصوص حیوانات مزرعه وجود دارد باعث ایجاد بیماری های تنفسی متعددی می شود.تهویه مناسب و داشتن ابزارهای حفاظتی مناسب جزو حداقل کارها ی لازم برای جلوگیری از این گونه صدمات است.
سر وصدا
قرار گرفتن در معرض صداهای بلند و دنباله دار به مدت طولانی باعث از دست دادن شنوایی در کشاورزان می شود. از صداهای بلند تر از 85 دسی بلdb باید دوری کنید. تراکتورهای بدون محفظه کاهش دهنده صدا اغلب نزدیک 100 دسی بل صدا ایجاد میکنند.این در حالی است که محفظه های قدیمی تراکتورها بدون حفاظت کننده های مناسب در مقابل صدا بوده و معمولا سطح صدا و لرزش را افزایش می دهند.سر وصدا حتی اگر قابل تشخیص هم نباشد می تواند منجر به کاهش شنوایی گردد.آزمایشات نشان داده که کودکانی که در معرض این صداها هستند دچار کم شنوایی پیش رس می گردند.
خطوط فشار قوی و الکتریسیته
خطوط فشار قوی خطر جدی برای اپراتور هایی است که با ماشین های بلند کار میکنند.حرکت مته های دستی اطراف خطوط فشار قوی نیز خطر ساز است.بهترین راه برای جلوگیری از مشکل این است که خطوط فشار قوی را دور از محیط کار نصب یا دفن کنید.محیط های مرطوب اطراف مزارع به این معنا است که سیم ها جعبه تقسیم برق و صفحه های کلید نیز باید برای این شرایط مناسب باشند.
ایمنی بچه ها در مزارع
بچه ها در مزارع به شدت آسیب پذیر هستند. وقتی خانه و محل کار در کنار هم باشند بچه ها اغلب به محل کار وارد میشوند.حدودا 175 تا 300 کودک هر ساله در ایالات متحده در اثر حوادث مرتبط با محیط کار کشاورزی می میرند. بچه ها در حال بازی کردن یا قدم زدن داخل مزارع در حالی که والدینشان سرگرم هستند دچار حادثه می شوند. 0 همچنین در موقع هدایت ماشین آلات یا انجام سایر کارهای مزرعه در خطر هستند. خیلی مهم است که والدین کار ی را به کودکان محول کنند که با فیزیک آنها و همچنین احساسات و هیجانات آنها سازگار باشد.بچه ها باید آموزش لازم را برای کاری که به آنها محول می شود داشته باشند.نبایدبه محل های پر خطر وارد شوند.سوار شدن روی تراکتور در حالی که اپراتور با آن کار می کند بازی کردن در محلهای کار به نحوی که قابل رویت برای اپراتور نباشند می تواند حادثه ساز باشد.
سر خوردن و افتادن
بسیاری از کشاورزان در اثر افتادن از نرذبان ها سقف ها درو کن های علوفه یاسایر مکان های بلنددچار حادثه می شوند. باید نردبان ها در سیلو هائ انبار دانه دور از دسترس اطفال قرار داده شوند تا از استفاده غیر مجاز ممانعت گردد.ساختار یا بقای سقف ها باید با ابزارهای مناسب و ایمن ساخته شود.پله ها راه پله ها و محل های عبور در اطراف مزارع شامل پله ها و سطوح روی ماشین آلات باید پاک وتمیز نگه داشته شوند تا باعث سر خوردن یا افتادن نشوند.
تعمیرات نگه داری و ساخت
یک کشاورز ممکن است در اثر استفاده نادرست ونگه داری نامناسب ابزارها یا در حین تعمیر آنها دچار حادثه شود. استفاده از جک ها و سایر ابزارهای بلند کننده بدون محکم کردن یا تثبیت آنها می تواند با عث سقوط کشاورز شود.ابزارهای محافظتی برای چشم ها و سایر اجزای بدن ضروری است.گودال ها نیز در صورت عدم تسطیح می توانند خطر ساز باشند.باید درحین کار بر روی ساختمان های داخل مزارع از داربست و کمر بند ایمنی استفاده کرد.
خلاصه
بر طبق آمار کشاورزی خطرناک ترین صنعت در ایالات متحده است.ممکن است شما روی مقدار زیادی از پول و وقت خود سرمایه گذاری کنید ویقینا نمی خواهید با درگیر شدن با حوادث جدی سرمایه خود را ازبین ببرید تحقیق و مطالعه روی حوادثی که ممکن است در مزارع اتفاق بیافتد و حذف یا کاهش آنها مهمترین چیزی است که شما نیاز دارید.آموزش درست تمام کسانی که در مزارع کار می کنند حتی اعضای خانواده نیز ضروری است.این مقاله تنها برای شروع است شما باید دستورالعمل ماشین آلات کشاورزی را مطالعه کنید و راهنمایی های کافی از کارشناسان دریافت نمایید.
نوروز یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن میگیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.
بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان [۱]، مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) ۲۱ ماه مارس را بهعنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهٔ ایرانی بهرسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن میگیرند توصیف شدهاست.[۲]
پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث غیر ملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیدهبود.[۳] در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد.
جشن نوروز از لحظه اعتدال بهاری آغاز میشود. در دانش ستارهشناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیمکره شمالی زمین به لحظهای گفته میشود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان میرود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده میشود،[۴] و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است. نوروز در تقویم میلادی با ۲۱ یا ۲۲ مارس مطابقت دارد.[۵]
در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی به کار برده میشود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود و روز آغاز سال محسوب نمیشود.[۶]
واژه نوروز یک اسم مرکب است که از ترکیب دو واژهٔ فارسی «نو» و «روز» به وجود آمده است. این نام در دو معنی بهکار میرود:[۷]
۱) نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری و آغاز سال نو
۲) نوروز خاص: روز ششم فروردین با نام «روز خرداد»
ایرانیان باستان از نوروز به عنوان ناوا سرِدا یعنی سال نو یاد میکردند. مردمان ایرانی آسیای میانه نیز در زمان سغدیان و خوارزمشاهیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی به معنای سال نو مینامیدند.[۸]
در متنهای گوناگون لاتین، بخش نخست واژه نوروز با املای No،Now،Nov و Naw و بخش دوم آن با املای Ruz، Rooz و Rouz نوشته شده است. در برخی از مواقع این دو بخش پشت سر هم و در برخی با فاصله نوشته میشوند. اما به باور دکتر احسان یارشاطر بنیانگذار دانشنامه ایرانیکا، نگارش این واژه در الفبای لاتین با توجه به قواعد آواشناسی، به شکل Nowruz توصیه میشود. این شکل از املای واژه نوروز، هماکنون در نوشتههای یونسکو و بسیاری از متون سیاسی به کار میرود.[۹]
منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست.[۸] در برخی از متنهای کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن ها، کیومرث بهعنوان پایهگذار نوروز معرفی شده است.[۱۰] پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.[۸]
برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد. بر طبق این روایتها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش بزرگ به بابل بازمیگردد.[۸] همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شده است.[۸] اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است.[۱۱]
کوروش دوم بنیانگذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای همگانی و خانههای شخصی و بخشش محکومان اجرا مینمود.[۱۰] این آیینها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار میشده است. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار میشد. البته در سنگنوشتههای بهجا مانده از دوران هخامنشیان، بهطور مستقیم اشارهای به برگزاری نوروز نشده است.[۸] اما بررسیها بر روی این سنگنوشتهها نشان میدهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشنهای نوروز آشنا بودهاند،[۱۱] و هخامنشیان نوروز را با شکوه و بزرگی جشن میگرفتهاند.[۸][۱۲] شواهد نشان میدهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکهای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده است.[۱۰]
در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازهای زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار میشده است.[۱۲]
در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته میشد. در این دوران، جشنهای متعددی در طول یک سال برگزار میشد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بوده است. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول میکشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد. نوروز کوچک یا نوروز عامه پنج روز بود و از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته میشد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا میشد.[۱۱] در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقهای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشهوران و اشراف) به دیدار شاه میآمدند و شاه به سخنان آنها گوش میداد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر میکرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی میآمدند.[۱۳]
شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سالهای کبیسه رعایت نمیشدهاست. بنابراین نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب میماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده و در فصلهای گوناگون سال جاری بوده است.[۱۴]
اردشیر بابکان، بنیان گذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.[۱۰]
در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا میکردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را میکاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمیکردند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند.[۱۳] از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند.[۱۳] همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز بهعنوان عیدی متداول شد.[۱۰]
از برگزاری آیینهای نوروز در زمان امویان نشانهای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر میرسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال میکردهاند. با روی کار آمدن سلسلههای سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد.[۱۱]
در دوران سلجوقیان، به دستور جلالالدین ملکشاه سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند.[۱۱] بر اساس این گاهشمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که هر چهار سال یکبار، تعداد روزهای سال را (بهجای ۳۶۵ روز)، برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. طبق این قاعده، میبایست پس از انجام این کار در ۷ دوره، در دوره هشتم، به جای سال چهارم، بر سال پنجم یک روز بیفزایند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.[۱۴]
نوروز در دوران صفویان نیز برگزار میشد. در سال ۱۵۹۷ میلادی، شاه عباس صفوی مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.[۱۰]
در اسلام و به ویژهٔ آیین تشیع به نوروز به عنوان روزی خجسته نگاه شده است و بر گرامی داشتن آن تأکید شده است. از دیدگاه شیعه، نوروز روز ظهور امام زمان است. در حدیثی از امام صادق آمده است:
نوروز به عنوان یک میراث فرهنگی در دوران معاصر همواره مورد توجه مردم قرار داشته و هر ساله برگزار میشود. البته برگزاری جشن نوروز به صورت آشکار در برخی از کشورها توسط برخی حکومتها برای مدت زمانی ممنوع بوده است. حکومت شوروی برگزاری جشن نوروز را در برخی از کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود و این ممنوعیت تا زمان میخائیل گورباچف ادامه داشت. با این وجود، مردم این مناطق نوروز را بهگونهٔ پنهانی و یا در روستاها جشن میگرفتهاند.[۱۹][۲۰] همچنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی نام دیگری بر روی نوروز میگذاشتند؛ بهطور مثال در تاجیکستان، مردم با اتلاق جشن لاله یا جشن ۸ مارس سعی میکردند که آیینهای نوروز را بی مخالفت مقامات دولتی به جای آورند.[۸] همچنین در افغانستان، در دوران حکومت طالبان، برگزاری جشن نوروز ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت میشناخت.[۴]
گویندگان ایرانی از دیرباز تاکنون در وصف نوروز و جشن فروردین که همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد نشاط و شادمانی است، داد سخن دادهاند و ما در ذیل به برخی از لطایف اشعار پارسی در این موضوع اشارت میکنیم:
نوروز فراز آمد و عیدش به اثر بر | نزد یکدگر و هر دو زده یک بدگر بر | |
نوروز جهان پرور مانده ز دهاقین | دهقان جهان دیدهاش پرورده ببر بر | |
آن زیور شاهانه که خورشید برو بست | آورد همی خواهد بستن به شجر بر |
و هم او در قصیده دیگر چنین گوید:
نوروز بزرگ آمد آرایش علم | میراث به نزدیک ملوک عجم از جم... |
فرخی ترجیعبند مشهوری در وصف نوروز دارد که بند اول آن چنین است:
ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید | کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید | |
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید | تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید | |
چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید | ترا مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید | |
کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید | چناندانی که هرکس را همی زو بوی یار آید | |
بهار امسال پندار همی خوشتر ز پار آید | وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکار اید | |
بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی | ملک را در جهان هر روز جشنی داد و نوروزی |
منوچهری مسمطی در نوروز ساخته که بند اول آن این است:
آمد نوروز هم از بامداد | آمدنش فرخ و فرخنده باد | |
باز جهان خرم و خوب ایستاد | مرز زمستان و بهاران بزاد | |
ز ابر سیه روی سمن بوی داد | گیتی گردید چو دارالقرار |
هم او در مسمط دیگر گفته:
نوروز بزرگم بزن ای مطرب نوروز | زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز | |
برزن غزلی نغز و دلانگیز و دلفروز | ور نیست ترا بشنو از مرغ نوآموز | |
کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زانکوز | بر قافیه خوب همی خواند اشعار |
بوالفرج رونی گوید:
جشن فرخنده فروردین است | روز بازار گل و نسرین است | |
آب چون آتش عود افروزست | باد چون خاک عبیر آگین است | |
باغ پیراسته گلزار بهشت | گلبن آراسته حورالعین است |
مسعود سعد سلمان از عید مزبور چنین یاد کند:
رسید عید و من از روی حور دلبر دور | چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور | |
رسید عید همایون شها به خدمت تو | نهاده پیش تو هدیه نشاط لهو و سرور | |
برسم عید شها باده مروق نوش | به لحن بربط و چنگ و چغانه و طنبور |
جمالالدین عبدالرزاق گفته:
اینک اینک نوبهار آورد بیرون لشکری | هریکی چون نوعروسی در دگرگون زیوری | |
گر تماشا میکنی برخیز کاندر باغ هست | با چون مشاطهای و باغ چون لعبت گری | |
عرض لشکر میدهد نوروز و ابرش عارض است | وز گل و نرگس مراد را چون ستاره لشکری |
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی | از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی | |
چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن | که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی | |
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعلست | که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی | |
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی | به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی |
هاتف در قصیدهای گوید:
نسیم صبح عنبر بیز شد بر توده غبرا | زمین سبز نسرین خیز شد چون گنبد خضرا | |
ز فیض ابر آزادی زمین مرده شده زنده | ز لطف باد نوروزی جهان پیر شد برنا | |
بگرد سرو گرم پرفشانی قمری نالان | به پای گل به کار جان سپاری بلبل شیدا... | |
همایون روز نوروز است امروز و بیفروزی | بر اورنگ خلافت کرده شاه لافتی ماوی |
قاآنی در قصیدهای به وصف نخستین روز بهار گوید:
رساند باد صبا مژده بهار امروز | ز توبه توبه نمودم هزار بار امروز | |
هوا بساط زمرد فکند در صحرا | بیا که وقت نشاطست و روز کار امروز | |
سحاب بر سر اطفال بوستان بارد | به جای قطره همی در شاهوار امروز | |
رسد به گوش دل این مژدهام ز هاتف غیب | که گشت شیر خداوند شهریار امروز |
منطقهای که در آن جشن نوروز برگزار میشد، امروزه شامل چند کشور میشود و همچنان در این کشورها جشن گرفته میشود. برخی آیینهای نوروز در این کشورها با هم متفاوتاند. مثلاً در افغانستان سفره هفتمیوه میچینند؛ اما در ایران سفره هفت سین میاندازند.
جغرافیای نوروز با نام نوروز یا مشابه آن، سراسر خاورمیانه، بالکان، قزاقستان، تاتارستان، در آسیای میانه چین شرقی (ترکستان چین)، سودان، زنگبار، در آسیای کوچک سراسر قفقاز تا آستراخان و نیز آمریکای شمالی، هندوستان، پاکستان، بنگلادش، بوتان، نپال و تبت را شامل میشود.[۲۲]
همچنین کشورهایی مانند مصر و چین جزو سرزمینهایی نیستند که در آنها نوروز جشن گرفته میشد، اما امروزه جشنهایی مشابه جشن نوروز در این کشورها برگزار میشود.
در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹[۲۳] (۱۰ فروردین ۱۳۸۸)، پارلمان فدرال کانادا، اولین روز بهار هر سال را به عنوان نوروز (Nowruz Day)، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد.[۲۴][۲۳]
در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۱۰ سازمان ملل متحد با تصویب یک قطعنامه در مقر سازمان در نیویورک، عید نوروز را به عنوان روز بینالمللی نوروز و فرهنگ صلح در جهان به رسمیت شناخت.[۲۵]
|
خانهتکانی یکی از آیینهای نوروزی است که مردم بیشتر مناطقی که نوروز را جشن میگیرند به آن پایبندند. در این آیین، تمام خانه و وسایل آن در آستانه نوروز گردگیری، شستشو و تمیز میشوند.[۲۶] این آیین در کشورهای مختلف از جمله ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار میشود.[۲۷]
رسم افروختن آتش، از زمانهای کهن در مناطق نوروز متداول شده است. در ایران، جمهوری آذربایجان و بخشهایی از افغانستان، این رسم بهصورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است. این مراسم چهارشنبهسوری نام دارد.[۲۷] پریدن از روی آتش در ایام نوروز در ترکمنستان نیز رایج است.[۲۸]
همچنین رسم افروختن آتش در بامداد نوروز بر پشت بامها در میان برخی از زرتشتیان (از جمله در برخی از روستاهای یزد در ایران) مرسوم است.[۲۹]
سفرههای نوروزی یکی از آیینهای مشترک در مراسم نوروز در بین مردمی است که نوروز را جشن میگیرند. در بسیاری از نقاط ایران، جمهوری آذربایجان[۳۰] و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفت سین پهن میشود. در این سفره هفت چیز قرار میگیرد که با حرف سین آغاز شده باشد؛ مثل سرکه، سنجد، سمنو، سیب و...[۳۱][۳۲] پهن کردسفره هفت سین در ایران آداب و رسوم خاصی دارد. روی سفره آینه می گذارن که نشانه روشنایی، شمع که نشانه نورو درخشش، یک کاسه آب که نشانه پاکی میباشد.برای زیبایی سفره از سنبل استفاده میکنندو این جزء سینهای هفت سین به حساب نمیآید. برای تزئین سفره از تخم مرغ رنگ شده استفاده میشود. بعد از ورودماهی قرمز از چین به ایران از این ماهیهای کوچک جهت زیبایی سفره هفت سین استفاده میشود همچنین بعد از ورود اسلام به ایران کتاب قرآن نیز بر روی سفره قرارداده میشود. تمامی هفت سینی که چیده میشود یک معنی خاص را نیز به همراه دارند. مثلا سیب نماد زیبایی وتن درستی است؛ سنجد به روایتی نماد عشق و محبت است؛ سبزه سرسبزی زندگی؛ سمنو برکت؛ سکه رزق و روزی؛ و سیر سمبل شفاو سلامتی است. در کابل و شهرهای شمالی افغانستان، سفره هفت میوه متداول است. در این سفره، هفت میوه قرار میگیرد، از جمله؛ کشمش سبز و سرخ، چارمغز، بادام، پسته، زردآلو و سنجد.[۳۱] چیدن سفرهای مشابه با استفاده از میوه خشک شده، در بین شیعیان پاکستان هم مرسوم است.[۳۳]
علاوه بر این، سفره هفت شین در میان زرتشتیان، و سفره هفت میم در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است.[۳۲] در جمهوری آذربایجان نیز بدون توجه به عدد هفت، بر روی سفرههای نوروزی خود، آجیل قرار میدهند.[۳۳]
یکی از متداولترین غذاهایی که به مناسبت نوروز پخته میشود، سمنو (سمنک، سومنک، سوملک، سمنی، سمنه) است. این غذا با استفاده از جوانه گندم تهیه میشود. در بیشتر کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند، این غذا طبخ میشود. در برخی از کشورها، پختن این غذا با آیینهای خاصی همراه است. زنان و دختران در مناطق مختلف ایران، افغانستان، تاجیکستان[۵]، ترکمنستان[۳۴] و ازبکستان[۳۵] سمنو را بهصورت دستهجمعی و گاه در طول شب میپزند و درهنگام پختن آن سرودهای مخصوصی میخوانند. بهطور مثال در افغانستان در یکی از مشهورترین ترانهها، این بیت مکررا خوانده میشود[۳۱]:
پختن غذاهای دیگر نیز در نوروز مرسوم است. بهطور مثال در بخشهایی از ایران؛ سبزی پلو با ماهی، در ترکمنستان؛ نوروزبامه[۳۶]، در قزاقستان؛ اویقی آشار[۳۷]، در بخارا؛ انواع سمبوسه[۳۸] پخته میشود. بهطور کلی پختن غذاهای نوروزی در هر منطقهای که نوروز جشن گرفته میشود مرسوم است و هر منطقهای غذاها و شیرینیهای مخصوص به خود را دارد.
دید و بازدید عید یا عید دیدنی یکی از سنتهای نوروزی است که در بیشتر کشورهایی که آن را جشن میگیرند، متداول است. در برخی از مناطق، یاد کردن از گذشتگان و حاضر شدن بر مزار آنان در نوروز نیز رایج است.
برگزاری مسابقات ورزشی عمومی در معابر شهری و روستایی، یکی دیگر از آیینهایی است که در برخی از کشورها به مناسبت نوروز برگزار میشود. در ترکمنستان، مردان و زنان ترکمن، بازیها و سرگرمیهای ویژهای از جمله سوارکاری، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی و شطرنج برگزار میکنند. برپایی جنگ خروس و شاخزنی قوچها از دیگر مراسمی است که در ترکمنستان برگزار میشود.[۲۸]
در استانهای شمالی افغانستان نیز مسابقات بزکشی به مناسبتهای مختلف از جمله نوروز برگزار میشود.[۳۹]
مردم ایران روز سیزدهم فروردین، به مکانهای طبیعی مانند پارکها، باغها، جنگلها و ماطق خارج از شهر میروند. این مراسم سیزدهبهدر نام دارد. از کارهای رایج در این جشن، گره زدن سبزه و گفتن دروغ سیزده است.[۴۰] مراسم سیزدهبهدر در مناطق غربی افغانستان ازجمله شهر هرات نیز برگزار میشود. با وجودی که روز سیزدهم فروردین در کشور افغانستان جزو تعطیلات رسمی نیست، اما مردم این مناطق برای گردش در طبیعت، عملاً کسب و کار خود را تعطیل میکنند. مردم این منطقه همچنین اولین چهارشنبه سال را نیز با گردش در طبیعت سپری میکنند.[۴۱]
علاوه بر این، ساکنان کابل در افغانستان، در طول دو هفته اول سال برای گردش به همراه خانواده به مناطقی که در آنها گل ارغوان میروید، میروند.[۳۹]
یکی دیگر از آیینهای نوروز که در آسیای میانه و کشور تاجیکستان مرسوم است، مراسم گلگردانی و بلبلخوانی است. گل گردانها از دره و تپه و دامنهٔ کوهها، گل چیده و اهل دهستان خود را از پایان یافتن زمستان و فرا رسیدن عروس سال و آغاز کشت و کار بهاری و آمدن نوروز مژده میدهند.
نوروز خوانی یا بهار خوانی یا نوروزی، گونهای از آواز خوانی است که در گذشته در ایران رواج داشتهاست. در حال حاضر خاستگاه این گونه آواز خوانی بیشتر در استانهای مازندران و گیلان است.[۴۲] در نوروز خوانی افرادی که به آنها نوروز خوان گفته میشود پیش از آغاز فصل بهار به صورت دورهگردی به شهرها و روستاهای مختلف میروند و اشعاری در مدح بهار یا با ذکر مفاهیم مذهبی به صورت بداهه یا از روی حافظه میخوانند. این اشعار اکثرأ به زبانهای طبری و گیلکی میباشد. این اشعار بیشتر بصورت ترجیع بند بوده و توسط یک یا چند شخص همزمان خوانده میشود.[۴۳][۴۴]
نویسندگان و نظریه پردازانی نیز بودهاند که نوروز را آیینی ناپسند و مذموم میدانستند. برخی روحانیون پس از انقلاب سال ۵۷ سعی در زدودن نوروز از تقویم ایران کردند.[۴۵] مرتضی مطهری بزرگداشت چهارشنبه سوری را از آن «احمقها» میدانست، و آیین نوروز را «ضد اسلام».[۴۶] آیتالله ابوالقاسم خزعلی نیز گفت: «امیدوارم عیدغدیر جای نوروز را بگیرد».[۴۷][۴۸][۴۹][پیوند مرده][۵۰] پیشتر از این نیز امام محمد غزالی در کیمیای سعادت نوشته بود: «... اظهار شعار گبران حرام است بلکه نوروز و سده باید مندرس شود و کسی نام آن نبرد...».[۵۱]
در دوران معاصر نیز برخی مسئولین جمهوری اسلامی ایران را متهم به تلاش در مذهبی کردن نوروز کردهاند. آنها بطور نمونه به چنین گفتارهایی که سعی در تزویج مهدویت با نوروز را دارد اشاره دارند:
« | نوروز روز آماده شدن برای تحقق حاکمیت الهی بر جهان است. همه ما باید نوروز را با همه خوبیهایش و پیامهایش که خلاصه در یک پیام است و آن پیام انتظار و استقبال از بهار بشریت و خرمی دوران یعنی حاکمیت آخرین ولی خدا، منجی موعود است را گرامی بداریم.[۵۲] | » |
در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد. در این جشن، سران کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند گردهم میآیند و این آیین باستانی را گرامی میدارند. هر ساله یکی از این کشورها، میزبان جشن جهانی نوروز است.[۵۳]
در ویکیانبار منابعی در رابطه با نوروز موجود است. |
دوهفته نامه امرداد / تارنگار خبری زرتشتیان ایران
فایل سیستم در سیستم عامل لینوکس
سیستم فایل چیست؟ انواع چه هستند؟ سیستم ها چه هستند شایع ترین؟ و آنچه از آن در لینوکس استفاده می شود؟
تفاوت های بین آنها را؟
برای پاسخ به این سوال اجازه دهید ما را از نقطه زیر شروع :
فایل سیستم های :
همه ما می دانیم که ظرفیت ذخیره سازی بسیار وسیع هستند در سن ، عجیب است نه به گفتن است که گنجایش هارد دیسک 80GB ، توجه داشته باشید که یک محاسبه ساده می دانیم که تعداد زیادی از کتاب هایی که می تواند در دیسک ذخیره می شود (تقریبا معادل طوفان های کاغذ ابعاد چاپ 16:00 م x3 * 6 متر) حضور دارند در چند سانتی متر مکعب است.
اگر شما هم لازم نیست ساز و از این مقدار گسترده ای از داده ها برای تنظیم (ذخیره تحت عنوان بخوانند و در صورت نیاز) ، این مکانیسم به ما با سیستم های فایل ، که می تواند به عنوان ابزار دیده می شود تا اطمینان حاصل شود که خواندن و نوشتن فایل ها در یک رزرو امن و از دست دادن ارائه شده است. این بدان معنی است که هر گونه فرایند خواندن و یا نوشتن بر روی دیسک خواهد بود مسئول اجرای طرح است فایل سیستم.
انواع مختلفی از سیستم های فایل را نمی توان محدود وجود دارد ، و معمولا با فایل سیستم استفاده می شود سیستم عامل و نوع از سیستم های ذخیره مرکزی در ارتباط هستند فایل های مورد استفاده در سیستم عامل های مایکروسافت به عنوان مثال ، از فایل سیستم های مورد استفاده در سیستم های متفاوت ، مکینتاش ، و فایل سیستم مورد استفاده در دیسک سخت متفاوت است از فایل سیستم سی دی رام.
سیستم های زیر می توانید در نظر گرفته شود که معروف ترین و محبوب :
در ویندوز کارشناسی ارشد : چربی و سیستم انتیافاس.
در لینوکس: لینوکس پشتیبانی می کند تعداد زیادی از فایل سیستمها از جمله سیستم های فایل ، مایکروسافت ، در میان آنها ext ، ext2 ، ext3 ، reiserfs ، jfs ، مینیکس ، مبادله ، بیابان ، hfs ، hpfs ، xfs...
سیستم های لینوکس استفاده می کند ext ، reiserfs ، و شبانه به عنوان سیستم های ضروری سیستم عامل.
شکل زیر نشان میدهد که ساختار فیزیکی سیستم EXT :
فایل سیستم Ext است انواع مختلفی از بلوک ، از جمله دهه به اصطلاح از داده های حاوی مطالب از فایل ها و inodes نگهداری اطلاعات را که حاوی آدرس قرارداد -- بلوک -- اطلاعات دیگر ممکن نگه داشته شود یا نگه inodes
شکل زیر نشان می دهد که ساختار سیستم فایل آن را به عنوان کاربر ظاهر می شود :
لینوکس سیستم فایل به نظر می رسد ، کاربر را به شکل یک درخت است ، که پایه ریشه پوشه یا ریشه ، که با نماد
'/' که حاوی پوشه های سیستم ، که به نوبه خود حاوی فایل های سیستم و فایل های کاربر.
شرح شاخه اصلی :
"/" : پوشه پایه سیستم است.
"بن" ، "sbin" : شامل فایل ها و کلید های میانبر برای فایل های اجرایی
"برنامه نویس" : شامل پروفیل و دستگاه های در تماس باشید متصل به کامپیوتر است.
"و غیره" : شامل تنظیمات فایل ها را به سیستم ها و برنامه های نصب شده است.
"معاونت" : شامل قطعات اصلی سیستم ها و کتابخانه های نرم افزار رایج است.
"Mnt" : شامل پوشه ها برای دسترسی به فایل سیستمهای دیگر (به جز برای سیستم فایل های سیستم شما)
"مجموعه مقالات" : شامل اطلاعات مربوط به هسته
"اخطار" : حاوی هسته و فایل سیستم خاموش
"خانه" ، "ریشه" : کاربران ویژه پوشه ها (شبیه به اسناد و تنظیمات در ویندوز)
"Tmp" : فایل های موقت
"Usr" : فایل ها ، اجرای برنامه های
ما توجه داشته باشید که ساختار درختی قبلی به نام پیش فرض فایل سیستم مجازی سیستم فایل ، آن را نشان دهنده چیزی است که کاربر می بیند و آنچه که بر روی دیسک (فیزیکی سیستم فایل) نیست.
مزایای استفاده از انتیافاس :
فشرده سازی و رمزگذاری فایل ها و فهرست ، علاوه بر ویژگی های امنیتی ، که در آن شما می توانید Smahiat خواندن ، نوشتن را انتخاب کنید و اجرای هر کاربر و گروه کاربری.
معایب : تکه تکه شدن فایل های بزرگ ، به ویژه کسانی که با اندازه بزرگ است. در آهسته خواندن و نوشتن در صورت فعال سازی از فشرده سازی و رمزگذاری فایل های.
مزایای ext2 :
تعداد کمی از فایل های پراکنده که با سرعت بخشیدن به روند از خواندن ، Smahiat در سطح کاربران و گروهها ، ویژگیهای پیشرفته برای فایل (برای جلوگیری از اموال را به حذف فایل ، با امکان ویرایش ، یا فقط خواندنی اموال ، اموال فایل بازیابی شده است پس از نهایی حذف شد...)
لازم به ذکر است که قابلیت اضافه شده ext3 مجله ها ، که اجازه می دهد برای ذخیره کردن فایل بیشتر قابل اعتماد در هزینه از تکه تکه شدن فایل ها و فشرده ، و آخرین نسخه ext4 در تاریخ 2006/10/10 منتشر شد ، و با حمایت خود از ظرفیت ذخیره سازی تا 1 exabytes ، عدد شاخص از بلوک های فیزیکی مشخص در شرح یک ، علاوه بر امکان انتقال مستقیم به و از ext3.
ساختار سیستم فایل لینوکس و یونیکس
سیستم فایل هر کامپیوتر، امکان ذخیره سازی فایل ها و اطلاعات را روی آن فراهم می سازد. هنگامی که از داخل برنامه واژه پرداز خود سندی را ذخیره می کنید، این سیستم فایل است که تعیین می کند سند چگونه و کجا ذخیره شود.
ابزارهای ذخیره سازی مانند فلاپی دیسک ها، دیسک های سخت، درایوهای CD-ROM، درایوهای Zip و... تا قبل از اینکه سیستم عامل سیستم فایل را روی آنها تشکیل دهد، قابل استفاده نیستند.
سیستم فایلهای گوناگونی برای سیستم عامل های مبتنی بر یونیکس و لینوکس ارایه شده اند که برخی از آنها عبارتند از ext2، ext3، xfs، reiserfs و غیره. این سیستم فایل ها در جزییات فنی دارای تفاوت هایی با هم هستند ولی از نظر ساختاری که ایجاد می کنند مشابه بوده و تفاوت چندانی باهم ندارند. در این مقاله ما وارد جزییات فنی هر نوع از سیستم فایلها نشده و تنها ساختار آنها را بررسی خواهیم کرد.
● سیستم فایل یا درخت؟
سیستم فایل سیستم عامل های مبتنی بر یونیکس و لینوکس بصورت یک درخت وارونه پیاده سازی شده است. در یونیکس و لینوکس دیگر شما چیزی به نام درایوهای A، C و ... ندارید. تمام ابزارها و سیستم فایلها شاخه هایی از این درخت وارونه هستند. مرکز این درخت ریشه یا root نام دارد که بالاترین سطح سیستم فایل را تشکیل می دهد. زیر ریشه، پوشه هایی قرار دارند که سایر قسمت های سیستم فایل را تشکیل می دهند که اکنون درباره آنها توضیح می دهم. تصویر 1 سیستم فایل سیستم های مبتنی بر یونیکس و لینوکس را نشان می دهد.
همانطور که می بینید سیستم فایل از تعداد زیادی پوشه تشکیل شده است که این پوشه ها تقریبا در تمامی سیستم عامل های مبتنی بر یونیکس و لینوکس مشترک هستند. اکنون به تشریح تک تک این شاخه ها پرداخته و در میان آن توضیحات اضافه را به شما ارایه خواهم کرد.
● پارتیشن ها
در سیستم فایل سیستم عامل های مبتنی بر لینوکس و یونیکس، دیسک های سخت می توانند پارتیشن های متعددی داشته باشند. در این صورت هر پارتیشن دارای یک نقطه اتصال یا mount point می باشد که در آن نقطه به درخت سیستم فایل متصل می شود. مثلا می توانید اطلاعات کاربران سیستم را در یک پارتیشن جداگانه ذخیره نموده و نقطه اتصال آنرا home تعیین کنید که محل قرارگیری اطلاعات کاربران است و به همین ترتیب.
▪ بخش های درخت سیستم فایل
اکنون به بررسی تک تک شاخه های سیستم فایل می پردازیم. توجه داشته باشید که دسترسی به اکثر این شاخه ها فقط توسط کاربر ریشه امکان پذیر است.
- شاخه bin:
در این شاخه، دستورات سیستم عامل که برای تمام کاربران قابل دستیابی هستند و برخی دستورات مدیریتی سیستم قرار می گیرند.
- شاخه boot:
این شاخه که می تواند در یک پارتیشن جداگانه بوده و به پوشه boot متصل شده باشد، حاوی برنامه راه نداز بوت سیستم عامل می باشد. مانند Grub و Lilo.
- شاخه dev:
محل قرارگیری نقطه دسترسی های ابزارهای سخت افزاری است. مثلا تمام پورت ها، پارتیشن ها و... در اینجا دارای یک فایل هستند. برای مثال فایل dev/fd0 نشاندهنده فلاپی درایو سیستم است و به همین ترتیب. بسیاری از برنامه های کاربردی از این فایلهای دسترسی برای خواندن و نوشتن داده ها بر روی ابزار مورد نظرشان استفاده می کنند. مثلا یک برنامه کاربردی فایل dev/fd0 را باز کرده و در آن می نویسد. در حقیقت اطلاعات روی درایو فلاپی و دیسکی که در آن قرار دارد، نوشته خواهد شد.
- شاخه etc:
در این شاخه فایل های پیکربندی برنامه های سرویس دهنده و برخی فایلهای سیستمی دیگر قرار می گیرند. مثلا فایل پیکربندی سرویس دهنده وب آپاچی در سیستم های دبیان در etc/apache/http.conf قرار دارد و به همین ترتیب.
- شاخه home:
در این شاخه دایرکتوری های خانگی کاربران سیستم و اطلاعات آنها قرار می گیرد. بهتر است این شاخه در یک پارتیشن جداگانه قرار گرفته و متصل شود. این کار حفاظت از داده های کاربران را بالاتر خواهد برد. ضمنا در صورت نیاز به فرمت و نصب مجدد سیستم، اطلاعات کاربران دست نخورده باقی مانده و پس از نصب مجدد، کلیه تنظیمات شخصی و اطلاعات آنها بدون تغییر باقی خواهند ماند.
- شاخه lib:
این شاخه همانطور که از نام آن پیداست، محل قرار گیری فایل های کتابخانه برنامه ها است. این کتابخانه ها توسط برنامه های کاربردی و ابزارهای برنامه نویسی بکار گرفته می شوند.
- شاخه mnt:
این شاخه معمولا دارای زیرشاخه هایی مانند floppy و cdrom بوده و محل اتصال سنتی درایوهای فلاپی و CD-ROM می باشد. همچنین پارتیشن ها دیگر دیسک سخت را نیز می توانید در این شاخه متصل نمایید. البته اجباری به این کار وجود ندارد. مثلا در سیستم های مبتنی بر دبیان، درایوهای فلاپی و CDROM در شاخه های floppy و cdrom که در زیر ریشه قرار دارند، متصل می شوند. اتصال و برداشتن اتصال پارتیشن ها و درایوها با استفاده از دستور mount صورت می گیرد. اشتراکات شبکه را نیز می توانید در این شاخه متصل نمایید.
- شاخه proc:
این شاخه یک سیستم فایل مجازی است که برخی اطلاعات مربوط به سیستم و هسته از آن قابل دستیابی می باشد. مثلا فایل version در این شاخه حاوی اطلاعات هسته سیستم عامل مانند نسخه آن و ... می باشد.
- شاخه sbin:
دستورات و برنامه های مدیریتی سیستم در این شاخه قرار می گیرند که مخصوص کاربر root است.
- شاخه tmp:
محل قرارگیری برخی فایلهای موقتی برنامه های کاربردی است.
- شاخه usr:
بسیاری از برنامه های کاربردی در این شاخه نصب می شوند. مثلا Xwindow در این شاخه قرار دارد. همچنین برخی دستورات و دستورات مدیریتی نیز در مسیرهای usr/bin و usr/sbin قرار می گیرند.
- شاخه var:
این شاخه که معمولا در کامپیوترهای سرویس دهنده در یک پارتیشن جداگانه قرار می گیرد، مخصوص برنامه های سرویس دهنده ای مانند وب و FTP و بانکهای اطلاعاتی است. مثلا فایل های مربوط به یک وب سایت می توانند در var/www قرار گیرند. به دلیل اینکه در برخی از حملات DOS دیسک سخت سیستم با فایل های آشغال پر می شود، این شاخه را در یک پارتیشن جداگانه قرار می دهند که در صورت قرارگیری تحت حمله و پرشدن احتمالی دیسک سخت، کل سیستم عامل دچار وقفه نگردد و آسیب به همان قسمت محدود شود.
تمامی شاخه هایی که در بالا توضیح داده شد، می توانند در پارتیشن های جداگانه قرار داده شوند. ولی ضرورتی ندارد.
● پارتیشن swap
هنگام نصب لینوکس، پارتیشنی به نام swap می سازید. کاربرد این پارتیشن چیست؟ این پارتیشن که تحت ساختار سیستم فایل جایی متصل نمی شود، محل قرارگیری swapping file لینوکس که همان حافظه مجازی روی دیسک سخت است، می باشد. بهتر است حجم آنرا برابر یا 2 برابر حافظه سیستم خود تعیین نمایید.
مدیریت ارتباطات
مقدمه
در مدیریت اموری چون ارتباطات انسانی، عوامل مؤثر بر ارتباطات، گروههای غیررسمی و رسمی، راههای بهبود ارتباطات در رفع موانع ارتباطی و مدنظر داشتن مراودات انسانی در سازمان مطرح است. بیشتر وقت مدیران به ارتباط رودررو یا تلفنی با زیردستان، همکاران یا مشتریان میگذرد و گاهی در زمانی که مدیران تنها هستند ممکن است به واسطه ارتباطات ذهنی با مسائل حاد روز خلوت آنها به یک محیط کاری تبدیل شود. این موضوع مفاهیم و فنون ارتباط را در حوزه مدیریت و سازمان مورد بررسی قرار میدهد.
ارتباط
ارتباط فرایندی است که اشخاص از طریق انتقال علایم پیام به تبادل معینی مبادرت میورزند. در یک فرایند ارتباط ؟بخش وجود دارد:
منبع ارتباط
به رمز درآوردن پیام
پیام
کانال
از رمز خارج کردن پیام
گیرنده پیام
بازخورد نمودن نتیجه
پیام عبارت است از شکل عینی شده مفهوم ذهنی فرستنده پیام. پیام ممکن است کلامی یا غیرکلامی باشد. پیام کلامی به صورت نوشتار یا گفتار میباشد و پیام غیر کلامی علائم، اشارات و تصاویری هستند که برای ایجاد ارتباط به کار میروند مثل تصویر پرستاری که انگشت خود را بر بینی نهاده و شما را دعوت به سکوت میکند.
در بیانی دیگر پیامها به صورت سمعی، بصری، کتبی، سمعی - بصری، بصری - کتبی، سمعی - کتبی، تقسیمبندی شدهاند که فرستنده پیام موظف است برای فرستادن پیام خود از یکی از فعالیتهای سخن گفتن، کاربرد وسیله مکانیکی برای ارسال پیام، عمل، تحریر و نوشتن یا ترکیبی از این فعالیتها متناسب با پیامی که میخواهد بفرستد استفاده کند و گیرنده پیام نیز موظف است جهت دریافت گوش دادن، مشاهده، خواندن یا ترکیبی از این فعالیتها متناسب با پیام فرستاده شده استفاده کند.
در تقسیمبندی دیگر راههای شناخته شده در ایجاد ارتباط، ارتباطات گفتاری، نوشتاری و غیر گفتاری هستند. عیب ارتباطات گفتاری در سازمان این است که پیام از چندین نفر عبور میکند. هر قدر تعداد افرادی که پیام از آنها عبور میکند بیشتر باشد احتمال تحریف پیام بیشتر است. هر فرد پیامی را که دریافت میکند از دید خود تفسیر میکند و پس از آن که پیام به نفر آخر رسید محتوای آن کاملاً تحریف شده است. پیام نوشتاری بر پیام گفتاری ارجح است، زیرا هر گاه کسی بخواهد مطلبی را بنویسد دقت بیشتری به عمل میآورد و پیام دهنده مجبور است ژرفتر بیندیشد. بنابراین پیامهای نوشتاری پشتوانه منطقی قویتری دارند و رساتر و روشنترمیباشند. عیب پیام نوشتاری هم در وقتگیر بودن آن است و عیب دیگر آن بازخورد ننمودن نتیجه و اینکه نمیتوان تضمین کرد که آیا پیام نوشتاری به دست فرد مورد نظر رسیده و اینکه وی چگونه آن را تفسیر کرده است. ولی در ارتباطات گفتاری میتوان از گیرنده پیام خواست آنچه را دریافت کرده بازگو کند. ارتباطات غیرگفتاری دربرگیرنده حرکت اعضا و اندام است و شامل آهنگ، صدا، اشارههای چشم و ابرو و سایر اندام بدن میشود. از طرفی باید بدانیم حرکت یک عضو نمیتواند یک مقصود یا مفهوم جهانی به خود بگیرد ولی هنگامی که آن را با زبان گفتاری در هم آمیزیم پیام کاملتری به گیرنده میدهد.
انواع ارتباطات
ارتباطات یکجانبه: هر گاه عکس العمل (واکنش) گیرنده نسبت به پیام ابراز نشود آن ارتباط را یک جانبه گویند. این نوع فرآیند ارتباط فاقد بازخورد میباشد. در فرآیند ارتباط یک طرفه هر گاه فرستنده پیام مطالب دشوار، کسل کننده یا بیش از حد تخصصی ارائه کند آن گاه تا زمانی که شنوندگان قادر به درک و دریافت مفاهیم هستند بازدهی مثبت است ولی هر گاه توان و انرژی شنوندگان برای دریافت و تحلیل ذهنی مفاهیم کاهش یابد با حرکاتی چون خمیازه و دهندره و حالات دیگر این عدم دریافت پیام را مطرح میکنند. در صورتی که فرستنده ادامه بحث را برای زمانی دیگر بگذارد ارتباط دو طرفه باقی میماند ولی در صورتی که به این حالات که ناشی از عدم دریافت مفهوم است توجه نکند ارتباط یک طرفه میشود.
ارتباطات دوجانبه: چنانچه محیط استقرار به گونهای باشد که گیرنده عکس العملها و نظرهای خود را درباره محتوای پیام به اطلاع فرستنده برساند و عملاً این چنین کند به این نوع ارتباط دوجانبه گویند.
به هر حال باید توجه داشت فرستندهای مؤثر است که عوامل محیطی را مورد بررسی قرار داده و اطمینان حاصل کند که پیام دریافت شده است.
ضرورت برقراری ارتباط در مدیریت
ارتباطات برای مدیریت به دلایل زیر مهم است:
برقراری رابطه مؤثر و کاهش تنشها در محیط کاری
ارتباط فرایندی است که وظایف برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، رهبری و کنترل توسط آن انجام میگردد. پس ایجاد ارتباطات سالم و مؤثر، تنشهای موجود در مسیر انجام این وظایف را از بین میبرد یا لااقل کاهش میدهد.
ارتباط فعالیتی است که مدیران جهت هماهنگ کردن و متناسب نمودن وقت خود از آن بهره میگیرند.
ارتباطات در سازمان
ارتباط سازمانی فرایندی است که مدیران را برای گرفتن اطلاعات و تبادل معنی با افراد فراوان داخل سازمان و افراد در ارگانهای مربوط به خارج از آن سیستم توانا میسازد. انواع ارتباط سازمانی عبارتند از: ارتباطات عمودی در سازمان، ارتباطات رسمی و ارتباطات غیررسمی. ارتباطات عمودی از بالا به پایین با اهداف هدایت، آموزش، اطلاع و ابلاغ دستورات مقامات مافوق به زیردستان میباشد و ارتباطات عمودی از پایین به بالا جهت ارائه گزارش، پیشنهاد، ادای توضیحات و درخواستهای گوناگون میباشد. در ارتباطات از پایین به بالا هر گاه زیر دست دریابد مافوق نسبت به پارهای اطلاعات واکنش منفی از خود نشان میدهد آن گاه در ارسال آن نوع اطلاعات امساک کرده یا آنها را تعدیل میکند.
در ارتباط از بالا به پایین هر گاه مدیران از دادن اطلاعات واقعی و کافی به زیردستان خودداری کنند آن گاه مرئوسان اعتماد خود را نسبت به آنان از دست داده و نمیتوانند پاسخهای صحیح و درستی به پیامهای ارتباطی آنها بدهند و این امور باعث تنشهایی در سازمان میشود.
ارتباط رسمی در گروههای کوچک رسمی شامل شبکههای همه جانبه، چرخی و زنجیرهای هستند. در ارتباط همهجانبه همه اعضا میتوانند آزادانه با هم در ارتباط باشند. در شبکه چرخی رهبر به عنوان کانون و مرکز این ارتباطات فعالیت میکند و در شبکه زنجیرهای یک زنجیر فرماندهی رسمی وجود دارد. وجود هر یک از این سه شبکه به هدف گروه بستگی دارد.
افراد به محض ورود به سازمان بنا بر علل مختلف مانند علایق و سلیقههای مشترک، همفکریها و همدلی ها، الفت و نزدیکیها و غیره با هم رابطه برقرار میکنند و شبکه ارتباطات غیر رسمی را تشکیل میدهند. ارتباطات غیر رسمی در سازمان گاهی اوقات آنقدر توسعه مییابد که ارتباطات رسمی در آن محو میشود. در صورتی که ارتباطات غیررسمی با اهداف سازمان در تعارض باشد در راه رسیدن به این اهداف اختلال ایجاد میکند و در جو سازمان تنش پدید میآورد.
هر گاه مدیر این گونه روابط را در راستای اهداف سازمانی ببیند آن گاه باید از آنها بهره گیرد و هر گاه آنها را مخالف و بازدارنده ببیند آن گاه باید در توقف این گونه روابط بکوشد تا بتواند تنشزدایی کند.
روشهای بهبود ارتباطات
از جمله ویژگیهایی که باعث میشود تا تنشهای ارتباط مدیران و کارکنان و تنشهای ارتباطی موجود در محیط سازمان کاهش یابد اطلاع داشتن مدیران و کارکنان از موضوعاتی چون نواحی چهارگانه شخصیت هر فرد، بازخورد نمودن، افشاء یا خودگشودگی، زبان ساده، گوش دادن صحیح، کنترل احساسات و توجه به علائم غیرگفتاری است.
باید بدانیم بیشتر سوءتفاهمهایی که بین مدیر و کارکنان پیش میآید از عدم شناخت شخصیت مدیر و درک نشدن پیامهای مدیر به عنوان یک فرستنده ناشی میشود. شخصیت هر فرد عبارت است از تعبیر و تفسیر دیگران از رفتارهای نسبتاً پایدار او. شخصیت مدیر را رفتارها و نگرشهای وی که برای دیگران شناخته شده است و همچنین حوزهای که برای دیگران ناشناخته است شامل میشود.
شخصیت افراد که مدیر هم جزیی از آنهاست بر حسب آنچه برای خود مدیر یا دیگران شناخت شده یا ناشناخته است به چهار ناحیه تقسیم میشود:
ناحیه عمومی رفتارها و ویژگیهایی که هم برای مدیر و هم برای دیگران شناخته شده است.
ناحیه خصوصی آن رفتارها و ویژگیهایی که برای مدیر شناخته شده ولی برای دیگران ناشناخته است.
ناحیه کور آن رفتارها و ویژگیها که برای مدیر ناشناخته و برای دیگران شناخته شده است
ناحیه ناشناخته که هم برای خود مدیر و هم برای دیگران ناشناخته باقی مانده است.
در ارتباط بین افراد که ارتباط مدیر و کارکنان نوعی از آن است هر چه ناحیه عمومی بیشتر و وسیعترباشد تعارضات و سوء تفاهمات کاهش مییابد.
توسعه منطقه عمومی از طریق دو مکانیزم بازخورد و افشاء انجام میگیرد. در افشاء مدیران مایل به در میان گذاشتن اطلاعات مربوط به خود با دیگران هستند. این کار منطقه خصوصی را کاهش میدهد و بازخورد هم باعث میشود تا مدیریت آن قسمت از رفتار و ویژگیهای خود را که نمیشناسد، شناسایی کند و منطقه عمومی او افزایش یافته و تنشهای ارتباطی او با کارکنان کاهش یابد. در ارتباط بین کارکنان با هم نیز اجرای این دو شیوه باعث کاهش تنشها و تعارضات میشود.
موانع موجود بر سر راه ارتباطات اثربخش
در مسیر ارتباطات اثربخش موانعی موجود است که مدیریت با شناخت و آگاهی داشتن از آنها میتواند در دنیای واقعی آنها را شناسایی کرده و به شیوه صحیح جهت ایجاد پویایی در ارتباطات عمل کرده و تنشزدایی کند.
از صافی گذراندن: در صورتی که اطلاعات هنگام طی مراحل توسط افراد مختلف از صافی گذرانده و دستکاری میشوند، احتمال این که در پایان مسیر آن اطلاعات برای گیرنده نهایی تحریف شده باشد زیاد است.
ویژگیهای شخصی: ما واقعیت را نمیبینیم زیرا چیزهایی را که میبینیم از دیدگاه خود تفسیر کرده و واقعیت مینامیم.
جنسیت: زنان و مردان به دلایل مختلف باید بین خود ارتباط گفتاری برقرار کنند و تحقیقات نشان داده که مردان با زبانی صحبت میکنند و مطالبی را میشنوند که درباره مقام سازمانی و استقلال در کار باشد و زنان با زبانی صحبت میکنند و مطالبی را میشنوند که درباره روابط و صمیمت میباشد البته این امر نسبی است ولی باید آن را مدنظر داشت.
عواطف: نوع احساس گیرنده پیام هنگام گرفتن پیام بر تفسیری که او از محتوای پیام میکند اثر میگذارد. احساسات شدید مثل اندوه و یا خوشحالی بیش از حد شبکه ارتباطی مؤثر را خدشه دار میکند. در این شرایط فرد نمیتواند بخردانه و معقول عمل کند و نوع قضاوت او بر پایه عاطفه و احساسات است. زبان کلام برای افراد مختلف معانی مختلف دارد. سن، میزان تحصیلات و زمینه فرهنگی سه متغیر مشخصی هستند که کلمه ها، معانی و مفاهیمی که ما برای این کلمات قائلیم را تحت تأثیر قرار میدهند. در صورتی که میدانستیم هر یک از ما چه برداشتهایی از کلمات داریم مشکلات ارتباطی به پایین ترین حد خود میرسید.
ارتباطات غیرگفتاری: اکثر اوقات ارتباطات گفتاری با ارتباطات غیرگفتاری همراه است. در صورتی که طرفین ارتباط توافق کامل با یکدیگر داشته باشند به گونهای رفتار میکنند که رفتار یکدیگر را تقویت میکنند ولی هنگامی که ارتباطات غیرگفتاری با پیامها سازگار نیست دریافت کننده پیام دچار سردرگمی میشود و نمیداند پیام واقعی چیست.
ادراک: هر فرد حوادث را برحسب زمینه فرهنگی، اجتماعی و روانی مختص به خود درک میکند. ادراک فرد از یک پدیده ممکن است با ماهیت واقعی آن متفاوت باشد، از طرفی هر پدیده واحد ممکن است به وسیله افراد مختلف به صور گوناگون درک شود . همچنین فهم و درک یک پدیده واحد میتواند از راهها و طریقههای مختلفی انجام گیرد. ادراک فرد با نیازهای شخصی رابطه نزدیک دارد و به طور کلی امری است فردی و منحصر به فرد که نمایانگر تمام یا قسمتی از موقعیت آن گونه که فرد میبیند میباشد. ادراک اجتماعی تحت نفوذ عواملی چون تعمیم گروهی، تعمیم فردی، یکسان بینی و انتظار و توقع است و باید مراقب باشیم که این گونه عوامل ادراک ما را تحت تأثیر قرار ندهند.
پارازیت و جملات بی سر و ته در ارتباطات مانع پویایی روابط میشود. شایعه یکی دیگر از عواملی است که در سازمان ایجاد تنش میکند. شایعه پیامی است که در بین مردم رواج مییابد. ولی واقعیتها آن را تأیید نمیکنند. شایعه زمانی رواج مییابد که مردم مشتاق خبر باشند ولی نتوانند آن را از منبعی موثق دریافت کنند. راههای کاهش شایعه در سازمان عبارتند از اطلاع رسانی، برگزاری جلسات حضوری و گفت و شنود، استقرار نظام پیشنهادها در سازمان، توجه ملموس به امنیت خاطر شغلی کارکنان، تلفیق سازمان رسمی و غیر رسمی، خنثی کردن شایعه و آموزشهای اخلاقی.
زبان نیز ممکن است به مانعی بر سر راه ارتباطات تبدیل شود. مدیر باید ساختار پیام را به گونهای در آورد که روشن و واضح باشد. همچنین کلمات باید با دقت انتخاب شوند و زبان در خور فهم شخص گیرنده باشد. گوش دادن میتواند ارتباطات را بهبود داده و تنشها را بکاهد. گوش دادن شنیدن نیست. گوش دادن یعنی به صورت فعال به دنبال معنی و مقصود گشتن در حالی که شنیدن یک اقدام غیر فعال است. هر گاه مدیر به کسی گوش میدهد مغز او نیز در حال تجزیه و تحلیل و مصرف انرژی است. در صورتی که در مورد مسئلهای آشفته و دچار احساسات شویم نمیتوانیم پیامها را به شکل صحیح دریافت و ارسال کنیم. بهترین راه این است که چنانچه دچار احساسات شدیم اندکی تأمل نماییم و صبر کنیم تا به وضع عادی برگردیم.
مدیریت و تعارض سازمانی
conflict management organizational
تعارض پدیدهای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمانها دارد. استفاده صحیح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان میگردد و استفاده غیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان میشود. استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کننده و کسب مهارت در اداره و کنترل آن است که البته امروز به عنوان یکی از مهمترین مهارتهای مدیریت به شمار میآید. توانایی برخورد با تعارض و اداره آن، در موفقیت مدیران سازمانها نقش ارزندهای دارد. اگر تعارضها سازنده باشند، موجب بروز افکار نو و خلاق میشوند و زمینه تغییر و نوآوری و تحول سازنده را در سازمان فراهم میسازند و در نهایت به مدیریت کمک میکنند تا به اهداف سازمانی خویش نائل آید.
ماهی تیمی متفاوت اما هماهنگ
مفهوم تعارض
در فرهنگ لغات فارسی، تعارض به معنای متعرض و مزاحم یکدیگر شدن، باهم خلاف کردن و اختلاف داشتن معنی شده است. رابینز در تعریفی میگوید: «تعارض فرآیندی است که در آن، شخص الف به طور عمدی میکوشد تا به گونهای بازدارنده سبب ناکامی شخص در رسیدن به علایق و اهدافش گردد». وی توضیح میدهد که در این تعریف، مفاهیم ادراک یا آگاهی (Perception)، مخالفت(Opposition)، کمیابی (Scarcity) و بازدارندگی (Blockage) نشاندهنده ماهیت تعارض هستند. سایر وجوه مشترک تعریفهای واژه تعارض عبارت از مخالفت، نزاع، کشمکش، پرخاشگری و آشوب است.
جایگاه تعارض در مدیریت
بنابر آنچه که گذشت نتیجه میگیریم آنچه که تعارض را ایجاد میکند، وجود نظرات مختلف و سپس ناسازگاری یا ضد و نقیض بودن آن نظریات است. درک نظرات مختلف به مدیران کمک میکند تا شیوه مناسبی را برای حل تعارض انتخاب کنند. با توجه به سیر پیشرفت مکاتب فکری مدیریت در طول سالهای اخیر، سه نظریه متفاوت در مورد تعارض در سازمانها وجود دارد.
نخستین دیدگاه اعتقاد دارد که باید از تعارض دوری جست چرا که کارکردهای زیانباری در درون سازمان خواهد داشت، به این دیدگاه نظریه سنتی تعارض(تئوری یگانگی) میگویند.
دومین دیدگاه، نظریه روابط انسانی است که تعارض را امری طبیعی میداند و در هر سازمانی پیامدهای حتمی و مسلمی خواهد داشت، ضرری ندارد و به طور بالقوه نیروی مثبتی را برای کمک به عملکرد سازمان ایجاد میکند.
سومین نظریه و مهمترین دیدگاه اخیر، مبنی بر این است که تعارض نه تنها میتواند یک نیروی مثبت در سازمان ایجاد کند، بلکه همچنین یک ضرورت بدیهی برای فعالیتهای سازمانی به شمار میآید که به این نگرش، نظریه تعامل تعارض میگویند.
نظریه سنتی
بر اساس این نظریه، هیچ تضادی در سازمان وجود ندارد. چون سازمان را یک مجموعه هماهنگ و منسجم میداند که برای یک منظور مشترک به وجود آمده است. از این رو از کارکنان زیر دست هیچ انتظار اعتراض به تصمیمات مدیریت نمیرفت و اگر چنین میشد، آن را یک ضد ارزش تلقی میکردند و خود به خود از سیستم خارج میشد. در این نظریه، تعارض یک عنصر بد و ناخوشایند است و همیشه اثر منفی روی سازمان دارد. تعارض را با واژههایی چون ویرانسازی، تعدد، تخریب و بینظمی مترادف میداند و چون زیان آور هستند، لذا باید از آنها دوری جست و در نتیجه مدیر سازمان مسئولیت دارد سازمان را از شر تعارض برهاند. این نحوه نگرش به مسئله تعارض از سال ۱۹۰۰ تا نیمه دوم دهه ۱۹۴۰ بوده است.
نظریه روابط انسانی
این نظریه تعارض را یک پدیده طبیعی و غیرقابل اجتناب در همه سازمانها میداند که با موجودیت آن در سازمان موافق است. همچنین طرفداران مکتب مزبور عقیده دارند که تعارض را نمی توان حذف یا از بین برد، حتی در موارد زیادی تعارض به نفع سازمان است و عملکرد را بهبود میبخشد. نظریه روابط انسانی از آخرین سالهای دهه ۱۹۴۰ تا نیمه دوم دهه ۱۹۷۰ رواج داشت.
نظریه تعامل
در حال حاضر تئوری تعارض حول محور دیدگاهی میچرخد که آن را مکتب تعامل مینامند. اگرچه از دیدگاه روابط انسانی باید تعارض را پذیرفت ولی در مکتب تعامل بدین سبب پدیده تعارض مورد تأیید قرار میگیرند که یک گروه هماهنگ، آرام و بی دغدغه، مستعد این است که به فطرت انسانی خویش برگردد، یعنی احساس خود را از دست بدهد، تنبلی و سستی پیشه کند و در برابر پدیده تغییر، تحول و نوآوری هیچ واکنشی از خود نشان ندهد.
نقش اصلی این شیوه تفکر درباره تعارض این است که این پدیده مدیران سازمانها را وادار میکند که در حفظ سطحی معینی از تعارض بکوشند و مقدار تعارض را تا حدی نگه دارند که سازمان را زنده، با تحرک، خلاق و منتقد به خود نگه دارد.
تقسیم بندی تعارضات سازمانی
تعارض بر حسب طرفهای تعارض
نوعی از دسته بندی تعارض، بر اساس طرفهای تعارض در سازمان میباشد. بر این اساس شش نوع تعارض در سازمانها مشاهده میشود:
تعارض درون فردی
تعارض میان افراد
تعارض درون گروهی
تعارض میان گروهی
تعارض میان سازمانها
تعارض میان اشخاص و گروهها
تعارض سازنده در برابر تعارض مخرب
یک شکل دیگری از تعارض که در میان اشکال مختلف تعارض از عمومیت بیشتری برخوردار است خود به دو دسته تقسیم میشوند: تعارض سازنده در برابر تعارض مخرب. نظریه تعاملی بر این فرض استوار نیست که همه تعارضها خوب هستند، بلکه بعضی از آنها از هدفهای سازمانی پشتیبانی میکنند، که به این نوع تعارضات، تعارض سازنده میگویند و برخی دیگر مانع تحقق اهداف سازمانی میشوند و حالت غیرسازندهای دارند که به این نوع از تعارضات، تعارض مخرب میگویند. هیچ سطحی از تعارض نمیتواند در همه شرایط قابل قبول یا مردود باشد. امکان دارد یک نوع یا یک مقدار از تعارض در یک شرایط موجب افزایش سلامتی و تحقق هدفهای سازمانی شود که در آن حالت تعارض سازنده است. ولی ممکن است در سازمان دیگری یا در همین سازمان و در زمان دیگری بسیار مخرب باشد. ملاک تشخیص تعارض سازنده یا مخرب، عملکرد سازمان است.
با به کارگیری مفهوم مدیریت تعارض ، ماهیت و کاربرد تعارض در سازمان بیش از پیش روشن میشود که مدیریت تعارض از یک سو به معنی به حداقل رساندن قدرت تخریبی تعارض است و از سوی دیگر تعارض را به صورت یک پدیده اثربخش، خلاق، سازنده و سودمند مبدل میسازد.
در موارد زیر تعارض میتواند سازنده باشد:
هنگامی که بتواند کیفیت تصمیمات را بهبود بخشد
زمانی که موجب ابتکار عمل و نوآوری و خلاقیت شود
هنگامی که مایه کنجکاوی و تشدید علاقه اعضای گروه به یکدیگر گردد
هنگامی که بتواند جو و محیط سیستم داوری و پدیده تحول را تقویت کند.
ارزیابی منشأ تعارضات سازمانی
منشأ تعارض را ارزیابی کنید. تعارضها خود به خود به وجود نمیآیند، بلکه عواملی سبب آنها شده است. برای این که بهتر بتواند شیوه برخورد با تعارض را انتخاب کنید، نخست باید بدانید که منشأ بروز تعارض چه بوده است. به بیان دیگر لازم است منشأ و منبع تعارض را تعیین کنید.
استیفن رابینز بر اساس یافتههای تحقیق، دلایل بروز تعارض را به سه دسته کاملاً مجزا تقسیم کرده است:
اختلافهای شخصی(تفاوتهای فردی): اولین منشأ تعارض، تفاوتهای فردی یا اختلافهای شخصی است. تعارض میتواند ناشی از خصوصیات رفتاری، اخلاقی و نظامهای مورد ارزش افراد باشد. عواملی از قبیل: تحصیلات، سابقه کار، تجربه و آموزش ، هر فرد را به صورت یک شخصیت بیهمتا با مجموعه ارزشهای ویژه، از دیگری متمایز میسازد. عدم درک این خصوصیات یا به عبارت بهتر عدم درک این تفاوتهای فردی اگر موجب تعارض گردد و نگرشهای منفی را ایجاد کند، ممکن است عدهای را از سوی دیگران به عنوان افرادی غیر قابلاعتماد، عجیب، ریاکار و فرصت طلب به حساب آورد و همین دیدگاه موجب کشمکش و تعارض میشود.
اختلافهای ساختاری: اختلافهای ساختاری موجب عدم انسجام و یکپارچگی میان واحدهای سازمان میشود و زمانی به وجود میآید که روی اهداف سازمانی، شقوق تصمیمگیری، معیارهای عملکرد، تخصیص منابع، قوانین و مقررات و روشها و رویه ها، توافق وجود نداشته باشد. اینها باعث بروز تعارض در سازمان میشوند. به عنوان مثال، اگر سازمانی هدفهای ناسازگاری را انتخاب کند. کارکنان نمیدانند در کدام جهت یا هدف گام بردارند.
اختلافهای ارتباطی: اختلافهای ارتباطی، عدم توافقهایی هستند که از پیچیدگیهای علم معانی، عدم درک پیام و اختلاف در مجاری ارتباطی ناشی شده است. معمولاً تعارضهای درون فردی ناشی از ضعف ارتباط است ولی تعارضهای بین فردی و درون گروهی ناشی از تفاوت در انتظارات نقش سازمانی، شخصیت و نظام ارزشی یا عوامل مشابه است که دلیل آن فزونی ارتباطات است، که ممکن است این ارتباطات، رابطهای مؤثر و صمیمی نباشد.
مدیریت تعارض
از انتخاب هایتان آگاهی داشته باشید! مدیر از چه ابزار یا فنونی برای حل تعارض استفاده کند؟ و زمانی که تعارض زیاد است چگونه میتواند آن را کاهش دهد؟ مدیران ضرورتاً راه حلهای ذیل را میتوانند داشته باشند:
استراتژی اجتناب
تقویت مشترکات کارکنان
استفاده از قدرت(اجبار)
به کارگیری استراتژی سازش(نرمی)
به وجود آوردن زمینه مشارکت
مصالحه
تدوین و طراحی دستورالعملهای وحدت آفرین
گذشت(ایثار)
توزیع عادلانه امکانات سازمانی
تغییر فلسفه ارزیابی عملکرد
گردش شغلی
اعتماد و احترام متقابل
استفاده از نظام پیشنهادات
شفاف کردن ارتباطات سازمانی
تغییر روابط سازمانی
آموزش کارکنان
استراتژی ایجاد تعارض سازنده در سازمان
فرهنگ سازمانی را تغییر دهید
اولین گام در انگیزش تعارض (یا ایجاد تعارض سازنده)، انتقال این پیام به زیردستان است که «تعارض در سازمان جایگاه قانونی دارد و مورد حمایت قرار میگیرد». اگر این فرهنگ ایجاد شود که افراد میتوانند عقاید و نظرات مخالف وضع را بدون ترس و وحشت ابراز کنند مدیریت سازمان میتواند، افکار جدید را شناسایی و در تصمیمگیریهای خود به کار برد. چنین فرهنگی باعث بروز افکار جدید و خلاقیتها و در نتیجه نوآوری میشود. این فرهنگ
را میتوان از طریق ترفیعات، افزایش حقوق، پاداشها و دیگر مکانیزمهای مثبت، تقویت و توسعه داد.
از افراد بیرون از سازمان استفاده کنید
یکی دیگر از راهکارهای ایجاد تعارض سازنده در سازمان یا قسمتی از آن، استفاده از افراد بیرون از سازمان است که سوابق، تجارب، ارزشها و رفتارهایشان و یا روش مدیریتیشان با افراد داخل سازمان فرق دارد. ولیکن خیلی از شرکتها و سازمانها از این روش بیشتر برای پر کردن پستهای خالی مدیریت استفاده میکنند.
سازمان (ساختار سازمانی) را مورد تجدید نظر قرار دهید
همانگونه که قبلاً اشاره شد، متغیرهای ساختاری مانند اهداف، قوانین و مقررات، روشها، رویهها و بخشنامهها و غیره یکی از منابع تعارض به شمار میروند. بنابراین منطقی است که مدیران، ساختار را به عنوان ابزاری برای انگیزش تعارض مورد توجه دقیقتر قرار دهند. تصمیم گیری متمرکز، تعیین گروههای شغلی، افزایش رسمی سازی، افزایش تعداد قسمتهای بین واحدها و از این قبیل، تمامی ابزارهای ساختاری هستند که غالباً وضع موجود را آشفته و سطوح تعارض را افزایش میدهد.
مشتری مداری مدیریت اسلامی است
مشتری مداری ، انسان مداری است ارزش نهادن به انسان بعنوان ارزنده ترین موجود و بعنوان شریف ترین چیزی که خدا خلق کرده است . موجودی که در دیدگاه دین مبین اسلام اشرف مخلوقات و خلیف الله است .
لذا به اصولی انسانی و اسلامی از مشتری مداری اشاره می شود:
وحدت در اهداف
تئوری های مدیریت می گوید اگر قرار است توفیقی نصیب سازمانی بشود بایستی اهداف سازمان ، اهداف مدیران و اهداف کارکنان مشترک باشد و هرچه وجوه مشترک اهداف بیشتر باشد موفقیت سازمان بیشتر خواهد شد.
اکنون در عصر مشتری مداری بایستی ، اهداف مشتریان را نیز به این اهداف افزود یعنی هر چه اهداف مشتریان به اهداف سه گانه نزدیک تر باشد احتمال دستیابی به مقصد بیشتر می شود .
مقصد
اهداف کارکنان
اهداف مدیران
اهداف سازمان
اهداف مشتریان
عدالت در رفتار
تبعیض کشنده روح همکاری کارکنان و مشتریان است و مشتری اگر کوچکترین تبعیضی را ببیند یا احساس کند که تبعیضی در کار است آغاز جدا شدن او از سازمان است لذا ایجاد موقعیت برابر برای بهره مندی از کیفیت کالا یا خدمات، ارتباط با سازمان و ارتباط با دیگر مشتریان موضوعی جدی ومهم برای مشتریان و بقای سازمان است.این موضوع برای کارکنان بعنوان مشتریان داخلی و خارجی اهمیتی یکسان دارد اما از این نظر که مشتریان درون سازمانی بطور واقعی تر این موضوع را درک می کنند بر آنان تاثیر گذار تر است.
صداقت در گفتار مدیریت ارشد
نبوت بحث مدیریت سازمان است. مدیرعامل بایستی رفتار و گفتارش گویای اخلاقی مشتری مدارانه باشد .
همیشه پیام را شفاف به کارکنان و مشتریان رسانیده و برای ایجاد و بهبود سیستم اطلاع رسانی سازمان اهمیت فوق العاده ای قائل باشد. برای دستیابی به این اصل طراحی و نظارت مستقیم سیستم اطلاع رسانی و اطلاع یابی سریع و شفاف بایستی از سوی مدیریت ارشد سازمان انجام پذیرد. مدیریت ارشد بایستی سازمان را رهبر ی کند.
مدیریت مستمر
اعتقاد مدیران به مشتری بخصوص مشتریان درون سازمانی و اعتقاد به اینکه همیشه حرف و حق مشتری درست است و همیشه حق با مشتری است و جهت دادن سازمان به این سمت , الگوی عملی این اعتقاد را شکل داده است.
مدیران بایستی سیستم ارتباط با مشتریان را طراحی و همواره مدیریت کنند.
تفسیر معاد در سازمان ، اعتقاد به این است که مشتری داور نامریی و نهایی موفقیت یا شکست است .
نامریی است چون اکثریت مشتریان ابراز عقیده نمی کنند و کسانی که انتقاد یا پیشنهاد ارائه می کنند فقط بخش کوچکی از مشتریان ناراضی هستند و نهایتاً موفقیت یا شکست سازمانها با نظر مشتری شکل می گیرد و هیچ سازمانی نمی تواند بگوید که موفق است زیرا این مشتریان هستند که موفقیت یا شکست یک سازمان را تعیین می کنند.
قاطعیت در مدیریت
اما روز به روز پیشرفتهایی برای ایجاد جامعه ای مبتنی بر ارزشهای قاطعیت، حاصل شده است. افراد نسبت به گذشتــــه راحتتر نظر خود را بیان می کنند.
روابط میان افراد به برابری طرفین توجه دارد هرچند رفتار بعضی از مدیران به گــونه ای است که اگر در عصر قبلی زندگی می کردند، خوشحالتر بودند. اما به دلایل متعدد، محل کار تا حد زیادی انسانی تر شده است و کارکنان ابراز عقیده می کنند و به رغم مخالفت رئیس، دیـــدگاههای خود را بازگو می کنند.
قاطعیت برای همـه افراد در سازمان می تواند سودمند باشد و نتایج سودمندی فراهم کند به نحوی که مدیر قاطع رابطه بهتری با زیردستان و برخورد موثرتری با مافوق خود دارد. رفتار قاطع اغلب با رفتار پرخاشگرانه اشتباه می شود. ازجمله تمایزات اساسی میان مدیران قاطع و مدیران پرخاشگر این واقعیت است که مدیر قاطع مورد احترام دیگران است، همان گونه که برای خود ارزش و احترام قایل می شود، به دیگران نیز احترام می گذارد. چنین مدیری به جای آنکه دیگران را مجبور به تبعیت از خواسته های خود کند با آنهــــا مشورت می کند. درحالی که مدیران پرخاشگر به تابعیت محض زیردستان عادت کرده اند نه مشارکتشان.
تعریف قاطعیت
قاطعیت یکی از جنبه های قابل اصلاح ارتباط میان افراد است. این مهارت می تواند افراد را در برخورد با همکاران مافوق و زیردست بسیار یاری دهد.
به اعتقاد لازاروس قاطعیت دارای چهار مؤلفه است.
اول، رد تقاضا
دوم، جلب محبت دیگران و مطرح کردن درخواستهای خود،
سوم، ابراز احساسات مثبت و منفی
چهارم، شروع، ادامه و خاتمه گفتگوها .
به اعتقاد کیت دیویس قاطعیت فرایند بیان احساسات، درخواست تغییرات، دادن و دریافت کردن بازخـــور صادقانه است.
لنج و جاکوبسکی معتقدند قاطعیت عبارت است از گرفتن حق خود و ابراز افکار، احساسات و اعتقادات خویش به نحوی مناسب، مستقیم و صادقانه به صورتی که حقوق دیگران زیرپا گذاشته نشود . قاطعیت با درک و پذیرش اینکه هر فردی حق انتخاب و کنترل زندگی خود را دارد آغاز می شود.
قاطعیت به معنای بهره کشی از دیگران نیست، بلکه به معنای محافظت از خود و منابع خود است .هر تعریفی که از قاطعیت موردقبول قرار گیرد باید در آن بر رعایت و احترام به حقوق خود و دیگران تاکید و بین گرفتن حقوق خود و پایمال کردن حقوق دیگران تمایز قایل شد.
کارکردها
مهارت قاطعیت به فراخور موقعیت چند هدف را برآورده می سازد. به طور کلی استفاده ماهرانه از قاطعیت به فرد کمک می کند که:
جلو پایمال شدن حقوق خود را بگیرد
تقاضاهای نامعقول دیگران را رد کند
بتواند از دیگران درخواستهای معقولی داشته باشد
با مخالفتهای نامعقول دیگران، برخورد درست و موثری بکند.
حقوق دیگران را به رسمیت بشناسد
رفتار دیگران در برابر خود را تغییر دهد
از رفتارهای پرخاشگرانه غیرضروری خودداری کند
در هر موردی موضع خود را با اعتماد به نفس و آزادانه مطرح سازد.
زمینه فرهنگی قاطعیت
زمینه فرهنگی بر قاطعیت تاثیر می گذارد. به طور مثال، فرهنگهایی که اعتقادات مذهبی شدیدی دارند، گاهی قاطعیت را به عنوان یک روش معتبر رد می کنند، و فروتنی، تقدیرگرایی، عدم صراحت، رعایت شعائر و... را رواج می دهند. آموزش قاطعیت برای این افراد، بی معنا و مشکل آفرین است. همچنین در برخی از فرهنگها احترام و اطاعت از بزرگسالان واجب است و هرگونه قاطعیت کوچکتـــــرها را در برابر بزرگسالان تقبیح می کنند. برخی از فرهنگها قاطعیت را رفتاری »مردانه« دانسته و از زنان انتظار تسلیم و خدمتگذاری دارند.
طبقه بندی رفتار افراد
به طور کلی می توان افراد (رفتار افراد) را به سه دسته کلی تقسیم کرد.
دسته اول : افراد به تحقیر دیگران می پردازند، حقوق دیگران را نادیده می گیرند، دیگران را می رنجانند و فقط به اهداف خود توجه دارند، این افراد را افراد پرخاشگر می نامند. پرخاشگری ممکن است هدفهای فرد را برآورده سازد، اما اسباب مرارت دیگران را فراهم می کند.
دسته دوم: افراد کمرو هستند که فاقد قاطعیت هستند، نمی توانند احساسات خود را نشان دهند، احساس رنجش دارنــــــد و حق انتخاب خود را به دیگران می دهند. افراد کمرو بندرت به هدفهای خود می رسند.
دسته سوم : افراد قاطع، افرادی هستند که با صداقت احساسات خود را بیان می کنند، اغلب به هدف می رسند، حتی اگر به هدف نرسند احساس خوبی دارند زیرا رفتار مناسبی داشته اند. به جهت اهمیت این سه دسته رفتار هریک در زیــــر مفصل تر موردبررسی قرار می گیرد.
افراد پرخاشگر: پرخاشگری یعنی تهدید دیگران و نادیده گرفتن حقوق آنها (WEISS, 1996, P.120) . مردم افراد پرخاشگر را افرادی ناسازگار، زورگو، سلطه گر و غیرخویشتندار می دانند. (GORDON, 1993, P.295) . اگرچه این افراد با نهیب زدن و ترساندن دیگران می توانند حرف خود را بـــه کرسی بنشانند، اما باعث می شوند تا دیگران از آنها بیزار و گریزان شوند.
افراد پرخاشگر همواره به دنبال برنده شدن هستند، حتی اگر این برنده شدن به بهای ضرر رساندن به دیگران باشد. این افراد معتقدند که همیشه حق با آنان است و دیگران هیچ حقی ندارنـــد و آنچه خود می گویند، نسبت به گفته های دیگران از اهمیت بیشتری برخوردار است، و نقش و کمکشان در مقایسه با نقش و کمکی که دیگران ارائه می دهند، با ارزش تر است. این افراد تلاش می کنند با بلند حرف زدن، قطع کردن صحبت دیگران، قلدری، استفاده ازکنایه، و یا با استفاده از گفته های تهدیدآمیز و نگاههای خصمانه بر دیگران غلبه کنند. افزون بر این، اطمینان اغراق آمیزی نسبت به خود دارند. کلمه »من« را با تـــاکید به کار می برند، دیگران را در گفته های خود نادیده می گیرند، بسیار زود برافروخته می شوند و به شدت از دیگران انتقاد می کنند و دراغلب اوقات موضعی صریح دارند، همیشه پیشنهادات و خواسته هایشان را طوری مطرح می کنند که گویا درحال دستور دادن هستند.
هدف افراد پرخاشگر، برنده شدن بدون رعایت حقوق دیگران است. به طورکلی می توان علائم رفتاری افراد پرخاشگر را بدین صورت بیان کرد:
فریاد کشیدن
درها را به هم کوفتــــــن
ناسزاگفتن
اخم کردن
تمسخر کــردن
چشم غره رفتن
انگشت خود را سوی دیگران نشانه رفتن
پوزخند زدن
تکان دادن مشتها
صحبت دیگران را قطع کـــردن
تحقیر دیگران در حضور جمع
همه تقصیرات را به گردن دیگران انداختن.
مدیریت افراد پرخاشگر: این افراد خود را مصمم نشان می دهند اما درواقع این راهی است برای مخفی ساختن فقدان اعتماد به نفس شان. منطق این افــــــــراد آن است که باید برای آنچه می خواهند بجنگند و به هر قیمتی شده از خود دفاع کنند. وظیفه مدیریت در مواجهه با این افراد آن است که به آنان تفهیم کند ضرورتی ندارد همواره وضع تدافعی اتخاذ کنند، زیرا همه مترصد این نیستند که آنان را زمین بزنند. و اینکه می توانند بدون سرزنش دیگران هم به خواسته های خود برسند. مدیران برای کمک به این افراد لازم است:
به آنان گوش سپارند و در هنگام بحث نگاهشان کنند
روی مواردی تاکید کنند که با آنان توافق دارند
به طور تلویحی نشان دهند که می شود در پایان همه پیروز باشند
به خاطر مشارکتشان از آنان تشکر کنند.
افراد کم رو: افراد کم رو (SUBMISSIVE PEOPLE) نقطه مقابل افراد پرخاشگر هستند. تمایل عمده آنان پرهیزاز برخورد، حتی به بهای تضییع حق شان است(WEISS, 1996, P.120) . اگرچه پرهیز از برخورد، در اغلب اوقات مطلوب است، اما همواره نمی توان از آن اجتناب ورزید. افراد کم رو نه تنها در دفاع از حق خود طفره می روند، بلکه از قراردادن خود در موقعیتهایی که باید باشند نیز پرهیز می کنند. این افراد معتقدند دیگران »حق« دارند اما خودشان »محق نیستند.
سخن خود را بسیار آهسته شروع می کنند. به دیگران اجازه می دهند تا سخنانشان را قطع کنند و در مقابل انتقاد، مضطرب می شوند و با اندک تهدیدی برخلاق میل خود عمل می کنند. (GILLEN, 1994, P.11) کمرویی یعنی درنظر نگرفتن خود و اتخاذ سبک انفعالی به نحوی که دیگران افکار، احساسات و حقوق ما را به راحتی نادیده بگیرند. افرادی مرددند که این سبک »خاضعانه را دارند.
علایم رفتارهای افراد کم رو را می توان به این صورت فهرست کرد:
عدم تمایل به ابراز عقیده
خود را دست کم گرفتن
موافقت با انجام کارهایی که تمایلی به انجام آن ندارند
با خود زیرلب حرف زدن
پرحرفی کردن
گریه کردن
پشت سر دیگران گله و شکایت کردن
برقرار نکردن تماس چشمی
با خود و اشیای دوروبر بازی کردن
مدیریت افراد کمرو
مدیریت در برخورد با افراد کمرو لازم است در وهله اول به آنان تفهیم نماید که واجد ارزشهای چندی هستند. چنین افرادی همیشه از بحث و گفتگو طفره می روند و از پذیرش مسئولیت شانه خالی می کنند، درنتیجه همواره دیدگاه دیگران نسبت به آنان نامطلوب است و همین موضوع به تثبیت و تداوم رفتار انفعالی و غیرقاطعانه آنان کمک می کند. مدیران برای تغییر دادن این افراد باید:
هنگامی که صحبت می کنند هشیارانه به آنان گوش بسپارند و نگاهشان کنند؛
مشارکت آنان در بحث ولواندک را ارج نهند؛
مسئولیت انجام کاری را به آنان واگذار کنند؛
آنان را تشویق کنند که به هنگام نیاز کمک بخواهند.
افراد قاطع
آنان نسبت به احقاق حق خود توانایی و تمــــایل بیشتری دارند، اما به گونه ای عمل می کنند که دیگران نیز به حق خود برسند. این افـراد برخلاف افراد کم رو، از تعارض فرار نمی کنند. اما با افراد پرخاشگر نیز شباهتی ندارند(ANDERSON, EL.AL, 1994, P.154). برخورد این افراد نسبت به تعارض منصفانه است. حالات و حرکات غیرکلامی (BODY LNGUAGE) آنان درحین سخن گفتن، ناشی از اعتماد به نفس و توأم با آرامش است. مدیران قاطع صریح اند و بی آنکه از موضوع موردنظر شانه خالی کنند، با صـداقت بر روی آن توافق کرده و یا آن را رد می کنند.
ارتباط چشمی آنان با افراد، بسیار خوب است. و آهنگ صدایشان بیش از آنکه سبب تضعیف گفته هایشان شود، موجب تقویت آنهاست(GILLEN, 1994, P.12) . افراد قاطع به دنبال ملاحظه حقوق دیگران و درعین حال گرفتن حق خود هستند. هدف افراد قاطع رعایت عدالت برای تمامی طرفهای درگیر است.
علایم رفتارهای افراد قاطع به شرح زیر است:
واکنش نشان دادن به لحنی دوستانه، اما قاطع؛
برقراری تماس چشمی حاکی از اطمینان خاطر بدون خیره شدن؛
ابراز احساسات و عقاید خود؛
بهادادن به خود و نرنجاندن دیگران؛
داشتن ژستهای مثبت و راحت؛
توانایی و قاطعیت تصمیم گیری؛
به شیوه ای رسا و شمرده حرف می زنند؛
زمان قاطعیت
عدم قاطعیت لااقل در سه موقعیت بهتر از قاطعیت است.
اول: وقتی احساس کنید طرف مقابل در مخمصه افتاده است. مثلاً وقتی در رستوران شلوغی هستید و می دانید که پیشخدمت این رستـــــوران تازه کار است، می توانید بعضی از ضعفهای او را نادیده بگیرید (او به کسی که بعد از شما آمده زودتر رسیدگی می کند). در این حالت نباید قاطعیت نشان داد، زیرا او قصد پایمال کردن حق شما را نداشته است. نشان دادن قـــــاطعیت، استرس او را بی جهت می افزاید. در این حالت ممکن است به مشکلاتی که میان شما و او وجود دارد موقتاً بی اعتنایی کنید.
دوم: هنگام تعامل با شخص بسیار حساس. هرگاه احساس می کنید قاطعیت شما موجب گریه کردن یا حمله شخص به شما می شود، بهتر است قاطعیت نشان ندهید، بخصوص اگر این »اولین و آخرین برخورد« شما با وی باشد.
ســـوم: هنگامی که متوجه اشتباه خود شده اید. برای مثال پس از ارتکاب به تخلفات رانندگی، بهتر است در برابر مامور پلیس قاطعیت نشــان ندهید. در این وضعیت معذرت خواهی بهترین راه حل است. به جای اینکه درصدد اصلاح یا توجیه عمل خود برآیید، با کمال خونسردی به اشتباه خود اعتراف کنید. باید در نظر داشت که همیشه عدم قاطعیت مناسب نیست. معمولاً عدم قاطعیت مستمر، ناگهان به پرخاشگری مبدل می شود و فرد احساس می کند دیگر طاقت ندارد مورد سوءاستفاده قرار گیرد و دیگران او را نادیده بگیرند. بنابراین، بهتر است از همان ابتدای تعامل اجتماعی قاطعیت نشان دهید.
چهارم: هنگامی که با افراد سلطه جو و اصلاح نشدنی مواجه هستید. گاهی با افرادی مواجه هستید که کنار آمدن با آنها دشوار است. کمترین مقدار قاطعیت در برابر این اشخاص در هر زمان و مکان، واکنشهای منفی آنان را درپی دارد. برخی از افراد به قدری رفتارشان ناخوشایند است که ارزش برخورد کردن با آنها وجود ندارد و گاه سودی که عاید می شود در مقـــــایسه با ارزش ناراحتی که از آن ناشی می شود، بسیار کمتر است.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب گفته شده در مورد عوامل پدیدآورنده تنش در سازمان، فرآیند ارتباط و اجزاء آن، راههای ایجاد ارتباط و انواع آن، انواع ارتباطات در سازمان، روشهای بهبود و ارتباطات و شناسایی و رفع موانع ارتباطی بهترین راه برای مدیران جهت ایجاد محیط و ارتباطات پویا در سازمان، تنشزدایی و افزایش آگاهی میباشد.
منابع
برکو، ری ام، مدیریت ارتباطات، محمد اعرابی و داود ایزدی، چاپ اول، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران، 1378.
تاواند، آنی، پرورش توانایی اظهار وجود، پرویز نظیری و آرش مولا، چاپ اول، آستان قدس رضوی، تهران، 1378.
جیمز، جودی، کلام جسم، آرین ابوک، چاپ اول، نسل نواندیش، تهران، 1377.
هارجی، اون و دیگران، مهارتهای اجتماعی در ارتباطات میان فردی، خشایار بیگی و مهرداد فیروزبخت، چاپ اول، رشد، تهران، 1377.
ANDERSON, A, ET.AL, EFFECTIVE ORGANIZATIONAL BEHAVIOR, 1994, FIRST EDITION, BLACKWELL PUBLISHERS.
DAVIS, K, AND J, NEW STROM, ORGANIZATIONAL BEHAVIOR, 2002, 11TH EDITION, MCGRAW-HILL COMPANIES.
GILLEN, T, ASSERTIVENESS FOR MANAGERS, 1994, FIRST EDITION GOWER PUBLISHING.
GORDON, J, ORGANIZATIONAL BEHAVIOR, 1993, FOURTH EDITION, ALLYN AND BACON.
HERSEY, P, AND, K, BLANCHARD, MANAGEMENT OF ORGANIZATIONAL BEHAVIOR, 1988, FIFTH EDITION, PRENTICE-HALL
بیماریهای عفونی به آن دسته از بیماریهایی می گویند که از فردی به فرد دیگر قابل انتقال است. عفونتهای منتقله جنسی نیز یک نوع از این بیماریهاست که در حین فعالیت جنسی انتقال مییابد.
سه نوع میکروب میتواند عامل اینگونه عفونتها باشد:
الف) انگل:
انگلها حیوانات کوچکی هستند که از طریق فردی که آلوده میکنند تغذیه میکنند. فرد آلوده، میزبان نامیده میشود. شپش های ناحیه تناسلی نمونهای از اینگونه انگلهای منتقله جنسی است.
ب) باکتری:
باکتریها موجوداتی هستند که تنها از یک سلول تشکیل شدهاند. آنها به همدیگر میپیوندند تا از بدن میزبان تغذیه کنند. باکتریهای سوزاک، سیفلیس، کلامیدیا و شانکروئید نمونههایی از باکتریهای عامل برخی بیماریهای منتقله جنسی هستند.
ج) ویروس:
ویروسها مولکولهای پیچیدهای هستند که تنها پس از حمله به سلولهای میزبان میتوانند تکثیر یابند. ایدز، تبخال تناسلی و هپاتیت نمونههایی از ویروسهای عامل بیماریهای منتقله جنسی هستند.
معمولاً عفونتهایی که توسط ویروس بوجود میآید قابل درمان کامل نیستند و تنها در برخی موارد میتوان عفونت را کنترل نمود. برای انگلها درمان دارویی وجود دارد و باکتریها نیز با آنتیبیوتیک درمان میشوند.
بیماریهای شایع منتقله جنسی ویروسی
سه بیماری شایع در این دسته ایدز، تبخال تناسلی و زگیل تناسلی است.
ایدز
ایدز توسط ویروس HIV منتقل میشود. این ویروس توان دفاعی بدن را در مقابل عفونتها تخریب مینماید و بدن را مستعد ابتلا به سایر عفونتها مینماید که گاه حتی میتواند کشنده باشد. ویروس HIV علاوه بر انتقال در حین فعالیت جنسی، از طریق سرنگ مشترک در بین معتادان تزریقی نیز قابل انتقال است.
تاکنون هیچ درمانی برای نابودی کامل ویروس ایدز در بدن شناخته نشده است اما برخی داروهایی وجود دارند که میتوانند تا حدودی بیماری را کنترل کنند یا پیشرفت آنرا به تعویق بیندازند
تبخال تناسلی
مهمترین علامت آن تاولهای دردناک و زخمهای باز در ناحیه تناسلی است. معمولاً قبل از ظاهر شدن این علائم، فرد احساس گزگز و یا سوزش در ناحیه تناسلی، پاها و یا باسن میکند.
در زنها ممکن است زخمها در واژن به صورت مخفی باشند و حتی ممکن است بعضی از زنان، متوجه بیماری خود نشوند!
زخمها معمولاً در ظرف ۳-۲ هفته از بین میرود ولی ویروس همچنان در بدن برای همیشه باقی میماند و حتی ممکن است همین زخمها گاهبهگاه مجدداً ظاهر شوند. در صورتیکه این زخمها خیلی شدید باشند و یا تندبهتند ظاهر شوند، با برخی داروها میتوان آنرا کنترل نمود. همانطوریکه قبلاً نیز گفته شد این داروها نمیتوانند ویروس را از بدن حذف نمایند، بلکه تنها میتوانند علایم را کنترل کنند.
زگیل تناسلی
ویروس عامل این بیماری، باعث زگیل در ناحیه تناسلی میگردد. در ابتدا، زگیلهای تناسلی کوچک، سفت و بدون درد هستند، ممکن است در ناحیه واژن و یا آلت مرد باشند، همچنین ممکن است در اطراف مقعد بوجود آیند. اگر در مراحل اولیه درمان نشوند ممکن است بزرگ شوند و نمایی گلکلمی و گوشتالو بوجود آورند.
اهمیت این زگیلها در آن است که برخی از آنها ممکن است خطر سرطان دهانه رحم یا سایر سرطانهای منطقه تناسلی را افزایش دهند.
درمان آنها با یک پماد که روی ضایعه مالیده میشود امکانپذیر است. درمانهای دیگر نیز برای درمان آن وجود دارد از جمله فریزکردن آن با یک جسم بسیار سرد که توسط پزشک انجام میگردد. همچنین برای برداشتن زگیلهای بزرگ ممکن است نیاز به جراحی باشد.
بیماریهای شایع منتقله جنسی باکتریایی
سوزاک، سیفلیس و کلامیدیا انواع شایع از این گروه هستند که توسط باکتری منتقل می شوند
کلامیدیا
عفونت کلامیدیا میتواند ترشح غیر طبیعی از ناحیه تناسلی و سوزش ادرار را بوجود آورد. در صورتیکه این بیماری در زنان درمان نشود، ممکن است عفونت لگنی را بوجود آورد که میتواند عامل نازایی یا حاملگی نابجا باشد. حاملگی نابجا زمانی است که جنین به جای آنکه خود را به رحم متصل کند و در آنجا رشد نماید، در لولههای رحمی میماند و شروع به رشد میکند.
از آنجا که لولههای رحمی فضایی برای این رشد ندارند، لوله متورم میگردد و درد شدیدی را ایجاد میکند و حتی ممکن است پاره شود. برای درمان برخی از موارد حاملگی نابجا نیاز به جراحی وجود دارد که به علت آسیب دیدن لولة رحمی، شانس حاملهشدن مجدد فرد کم میشود و حتی خود ممکن است خطر حاملگی نابجای دیگر را افزایش دهد.
متأسفانه کلامیدیا در برخی از افراد بدون علامت میماند و بدون اطلاع شرکای جنسی از عفونت یکدیگر در صورت عدم رعایت اقدامات محافظتی به آنان انتقال مییابد. کلامیدیا با آنتیبیوتیک مخصوص قابل درمان است
سوزاک
از علایم اصلی این بیماری خروج چرک از واژن در زن و آلت مردانه در مرد است و ادرار کردن را دردناک و سخت میکند.
عوارض جدی و خطرناک سوزاک در زنان اتفاق میافتد. سوزاک نیز میتواند مانند کلامیدیا به عفونت لگن بینجامد و خطر حاملگی نابجا و نازایی را افزایش دهد. پنیسیلین و برخی از آنتیبیوتیکهای قوی دیگر میتوانند سوزاک را درمان کنند
سیفلیس
علایم این بیماری ممکن است بسیار تدریجی آغاز شود یا حتی ناگهان قطع شود؛ به همین جهت ممکن است در ابتدا فرد متوجه بیماری خود نشود. اولین علامت معمولاً زخم باز و بدون درد است که ممکن است بر روی آلت مردانه، اطراف و یا داخل واژن، اطرافدهان، اطراف مقعد و یا حتی روی دستها بوجود آید. سیفلیس در صورتیکه درمان نشود میتواند به بیماری بسیار خطرناکتری تبدیل شود که کل بدن را درگیر کند. در این صورت ابتدا دانههای پوستی به صورت موقت در بدن ظاهر میشود و پس از آن قلب و دستگاه عصبی را آلوده میکند. پیشرفت بیماری آرام است و حتی سالها ممکن است طول بکشد تا به درکیری قلب و دستگاه عصبی ختم شود. درمان این بیماری با آنتیبیوتیک امکانپذیر است
بیماریهای منتقله جنسی انگلی
شپش ناحیه تناسلی شایعترین بیماری منتقله جنسی انگلی است.
شپش عانه موهای ناحیه تناسلی را آلوده میکند و با مکیدن خون فرد آلوده زندگی میکند. انتقال آن در حین تماس جنسی ویا حتی از طریق لباسها و اجسام آلوده مانند توالتفرنگی و یا ملحفه است. این شپشها باعث خارش میشوند. شپش به خودی خود باعث خونریزی از پوست نمیشود ولی با خارش دادن محل، خونریزی بوجود میآید.
در صورت دقت با چشم غیر مسلح هم میتوان این شپشها را مشاهده کرد و با یک عدسی ممکن است تخمهای آنها نیز مشاهده شوند. آنها غالباً به پایة موها یعنی جایی که مو از پوست بیرون آمده است میچسبند.
این شپشها با داروهای موضعی که پزشک تجویز میکند و یا حتی با بعضی از شامپوهایی که در داروخانه ها بدون نسخه قابل خریداری است ازبین میروند.
علایم و تشخیص بیماریهای منتقله جنسی
اگر شما در معرض ابتلا به بیماریهای منتقله جنسی هستید، باید در فواصلی از نظر این بیماریها بررسی گردید زیرا همانطور که گفته شد ممکن است برخی از این بیماریها حتی بدون هیچ علامتی فرد را مبتلا کنند. همچنین بسیار مهم و لازم است که شما علایم شایع این بیماریها را بدانید تا در صورت مشاهدة آنها، حتی با وجودیکه علایم به نظر شما خفیف باشد، بلافاصله به پزشک مراجعه نمایید.
بعضی از علایم شایع این بیماریها عبارتند از:
سوزش در ناحیه تناسلی
خارش در ناحیه تناسلی
خارج شدن ترشحات از پیشابراه و یا واژن
زخم در ناحیه تناسلی، دهان و یا مقعد
زگیل در ناحیه تناسلی و یا مقعد
لمس توده در ناحیه تناسلی و یا مقعد
بوی بد و متعفن از ناحیه تناسلی
تخلیه مدفوع دردناک
مجدداً قابل تأکید است که از آنجا که در بسیاری از موارد این بیماریها می توانند بدون علامت ظاهر شوند، لازم است که افراد در معرض خطر دائماً از نظر این بیماریها بررسی شوند. بسیاری از علایم مانند: زخمها، دانههای پوستی و ترشحات ممکن است برای مدتی خاموش شوند که این به معنای درمان بیماری نیست. بسیاری از ویروسها ممکن است دورهای بدون علامت و دورهای علامتدار شوند و در هر حال در بدن باشند.
پزشک معمولاً بعد از گرفتن شرح حالی از نحوة فعالیت جنسی، به دقت ناحیه تناسلی، مقعد و دهان را معاینه میکند و ممکن است از ترشحات و یا زخمهای باز نمونه بگیرد. گاهی نیاز به آزمایش ادرار میشود و یا ممکن است به آزمایش خون نیار باشد.
در صورتیکه پزشک به شما گفت که شما مبتلا به یک عفونت منتقلة جنسی شدهاید، میبایستی شریک جنسی خود را مطلع نمایید تا این فرصت را به او بدهید که او نیز مورد بررسی و در صورت نیاز درمان به موقع قرار گیرد. اگر به شریک جنسی خود اطلاع ندهید، او در صورت ابتلا در معرض بیماری خطرناکتر قرار میگیرد و شما نیز ممکن است خود مجدداً آلوده شوید
درمان و پیشگیری بیماریهای منتقله جنسی
درمان بر اساس تشخیص دقیق نوع بیماری توسط پزشک به شما پیشنهاد میگردد. بیماریهایی که توسط باکتری و انگل بوجود میآیند مانند: سوزاک، سفلیس، کلامیدیا و شپش عانه معمولاً با درمان آنتیبیوتیک و درمان مخصوص به راحتی درمان میشوند.
بیماریهایی که توسط ویروسها منتقل میشوند مانند: هپاتیت، ایدز و زگیل تناسلی قابل درمان کامل با دارو نیست و درمانهای موجود به کنترل بیماری کمک میکند و ممکن است موفقیتآمیز نباشند.
در صورتیکه تاکنون هیچ تماس جنسی نداشتهاید، به هیچ عنوان در معرض ابتلا به بیماریهای منتقله جنسی نیستید. با این وجود، بعضی از بیماریها مانند: ایدز و هپاتیت از طریق سوزن آلوده نیز قابل انتقال هستند.
اگرتنها یک شریک جنسی دارید که او نیز شریک جنسی دیگری ندارد و هیچیک قبلا نیز به این بیماریها مبتلا نشده اید، شما در معرض ابتلا به این بیماریها نیستید مشروط به اینکه رابطة جنسی مقعدی و یا دهانی نداشته باشید.
کسانی که شرکای جنسی متعدد دارند به خصوص زمانیکه از تاریخچة جنسی آنان مطلع نیستند بسیار در معرض ابتلا به این بیماریها هستند
در زیر ۷ توصیه برای پیشگیری از ابتلا به بیماریهای منتقله جنسی پیشنهاد میشود:
۱) همیشه و به درستی از کاندوم مردانه استفاده نمایید. استفاده از کاندوم ۱۰۰% تضمین کننده عدم ابتلا به بیماریهای منتقله جنسی نیست (بخصوص زمانیکه به درستی و همیشه استفاده نشوند) ولی خطر ابتلا به این بیماریها را بسیار کاهش میدهد.
۲) بعد از تماس جنسی، ناحیه خارجی تناسلی را با آب و صابون بشورید. شستن و دوش داخل واژن نه تنها کمکی به پیشگیری از بیماریهای منتقله جنسی و یا جلوگیری از بارداری نمی کند، بلکه با از بین بردن سدهای دفاعی طبیعی بدن، خطر این عفونتها و گسترش آن به مناطق بالاتر را اضافه می کند. پس منظور تنها شستشوی دستگاه تناسلی خارجی (مردانه، زنانه) است.
۳) بعد از تماس جنسی، ادرار کنید تا برخی از باکتریهای وارد شده خارج شوند.
۴) در حین قاعدگی، تماس جنسی نداشته باشید در این زمان مستعد انتقال عفونت هستید.
۵) از نزدیکی از راه مقعد اجتناب کنید. درون مقعد و رکتوم میکروبهای فراوانی وجود دارد که میتواند عامل بیماریهای منتقله جنسی در مرد و زن باشند. دهان، ناحیه تناسلی مرد و ناحیه تناسلی زن نبایستی با شیء و بخشی از بدن مانند آلت تناسلی مرد که در تماس با مقعد یا رکتوم بوده است تماس پیدا کند در غیر اینصورت خطر عفونت وجود دارد.
۶) از تمیز کردن واژن با دوش اجتناب کنید زیرا که بدینوسیله بسیاری از باکتریهای محافظتی را از بین میبرید و خطر ابتلا به بیماریهای منتقله جنسی را افزایش میدهید.
۷) در هنگام تماس جنسی از چرب کنندهها استفاده نمایید و بدینوسیله خطر آسیب مخاطی را کاهش دهید. توجه داشته باشید که اگر از کاندوم استفاده می کنید از استفاده همزمان از چرب کننده های با پایه نفتی مانند وازلین و یا روغن بچه همراه کاندوم اجتناب کنید زیرا که این مواد باعث از بین بردن کاندوم می شوند و در نتیجه خطر حاملگی ناخواسته و انتقال بیماریهای منتقله جنسی وجود دارد. برای چرب کردن می بایستی از مواد با پایه آبی مانند ژل پزشکی استفاده نمایید
خلاصه
بیماریهای منتقله جنسی از بیماریهای عفونی شایع هستند که نه تنها عامل زخم و بوی تعفن و ترشحات از ناحیه تناسلی هستند بلکه میتوانند عوارض خطرناکتر و جدی تری مانند عوارض عصبی، سرطان، نازایی و حتی مرگ را ایجاد نمایند.
پیشگیری از این بیماریها با رعایت نکات ساده و بهداشتی امکانپذیر است. خوشبختانه با پیشرفتهای پزشکی بسیاری از این بیماریها در حال حاضر قابل درمان هستند مشروط به اینکه به سرعت تشخیص داده شوند و درمان شوند.
بدلیل آنکه برخی از این بیماریها ممکن است بدون علامت باشند، لازم است که افراد در معرض خطر دائماً از نظر ابتلا به این بیماریها تحت بررسی قرار گیرند