مقالهی حاضر به بررسی آثار نرمافزارهای کامپیوتری و آموزش دیجیتالی بر کودکان میپردازد. نویسنده، این عقیده رایج را که هر چه زودتر باید کودکان را با کامپیوتر و دنیای دیجیتالی آشنا کرد و هر چه این امر زودتر صورت گیرد، بهتر است، نقد میکند و نشان میدهد که این وسایل به اصطلاح آموزشی و کمک آموزشی، در حقیقت برای بسیاری از کودکان آثار مخربی را به همراه دارد
اکنون دیگر سؤال این نیست که افراد چگونه اعتقادات خود را به دست میآورند، بلکه باید پرسید که افکار و عقاید، چگونه مردم را به خود جلب میکنند؟ هنگامی که یک فکر و نظر بر وجدان عمومی جامعه چیره میشود، دیگر در خصوص این که آیا منطقی و مفید است یا نه، بحثی صورت نمیگیرد.
من به عنوان کسی که به مدت طولانی از طرفداران فنآوریهای دیجیتالی آموزش و تعلیم بودهام، 2 سال از تحقیقاتم را به بررسی کلاسهای درس و خانههایی که در آنها افکار و عقاید باطل، فکر . ذهن آمریکاییها را مسحور خود کرده است، اختصاص دادم. این عقیده که «کودکان را به وسیله کامپیوتر آموزش دهید و این آموزش هرچه در سنین کمتر باشد، بهتر است. نه فقط ماشینها و دستگاههای خودکار، آموزش را بهبود خواهد بخشید، بلکه آنها کودکان را برای آینده آماده خواهند کرد».
من با تأسف باید اقرار کنم که از آنچه مشاهده کردم، ناامید و مأیوس شدم. انتخاب نرمافزارهای نادرست، آمادگی کم معلمان، جذب کودکان توسط بازیهای سطحی و احمقانه، عدم ارتباط میان برنامههای آموزشی، تجهیزات و امکانات گران، مواردی بودند که من در طول مطالعاتم با آنها برخورد کردم، اما هنگامی بیشتر وحشتزده شدم که متوجه شدم از موضوعات مربوط به رشد افراد، غفلت شده است. در بسیاری از سایر حوزههای آموزشی، ما فهمیدیم، آنچه برای یک نوجوان 15 ساله صحیح است، لزوماً برای یک کودک 5 ساله مفید نیست؛ بلکه شاید مضر و مخرب باشد.
اکنون من اعتقاد دارم که برخی از سنین برای شروع آموزش رایانه مفیدتر میباشد و بسیاری از کودکانی که در سنین رشد هستند (که من آن را زیر 7 سال تعریف کردهام)، بهتر است که یک زندگی بدون همدم الکترونیکی داشته باشند.
ما این فکر احمقانه را که «کودکان باید رایانه را بیاموزند تا این که عقب نمانند» از کجا آوردهایم؟ واضح است که فروشندگان و بازاریان این فکر را رواج دادهاند. چرا که کودکان و نوجوانان، آخرین بازار در حال رشد آنها میباشند.
در محیطهای کاری بزرگسالان، برخی کنترلهای اجباری وجود دارد که از خطرات فیزیکی استفاده از رایانه جلوگیری میکند. این خطرات شامل مشکلات فیزیکی و موضعی و همچنین پرتوهای خطرناکی که از اطراف و پشت رایانه خارج میشود، میباشد. در کلاسهای درس، من یک بیتوجهی ترسناکی نسبت به رهنمودهای ایمنی مشاهده کردم. هر چند در برخی موارد اندک، دانشآموزان در سطح مناسبی از آگاهی قرار داشتند، اما باید مطالب جدیدتری در خصوص تأثیر رایانه برای جسم و جان در حال رشدشان را یاد میگرفتند.
به همین ترتیب، تعداد افراد کمی دربارهی پیامدهای شناختی، احساسی و اجتماعی استفاده کودکان از رایانه اطلاع دارند. بیشتر تحقیقات موجود که توسط عوامل و طرفداران صنایع تهیه شده سات و همچنین برخی شواهد پراکندهای که وجود دارد، نشاندهنده این مطلب است که استفاده از رایانه در فرآیند یادگیری، تأثیر بیشتری از آنچه که یک معلم خوب در یک کلاس درس مناسب و با استفاده از امکانات آموزشی سنتی انجام میدهد، نداشته است. علاوه بر این، آگاهی بیشتر از روشهای بهبود ذهن، نشان میدهد که فعالیتهای فیزیکی، مهارتهای زبانی و محیط یادگیری سه بعدی و خلاق، تأثیر زیادی در فرآیند یادگیری دارد.
اکثر دانشآموزانی که من با آنها مصاحبه کردهام، عقیده داشتند که 85 درصد نرمافزارهای موجود، نه تنها مفید نیستند، بلکه تا حدودی مخرب نیز میباشند. به عنوان مثال، یک مطالعه نشان میدهد، 50 درصد دانشآموزانی که از یک برنامه یادگیری قرائت رایانهای استفاده کردند، از آزمون خلاقیت، پایینترین نمره را آوردهاند. در ادامه، به چندین جنبه مهم فرآیند یادگیری کودکان ابتدایی و پیشدبستانی که ممکن است در اثر استفاده بیش از حد از انگیزانندههای رایانهای، دچار انحراف شوند، اشاره میکنیم.
یادگیری در محیط اجتماعی:
کودکان ممکن است به طور عمیقی تحت تأثیر روابطی که با رایانه برقرار میکنند، قرار بگیرند. به طوری که دانشآموزان و کودکان هنوز با این مشکل مواجه هستند که رایانهها را با دو نوع «زنده» و «مرده» تقسیمبندی کنند و سعی میکنند تا نهایت اعتماد را به آنها داشته باشند. رایانهها هرگز نمیتوانند جانشین محیطهای انسانی باشند. امروزه استفاده بیش از حد از رایانهها در سنین کودکی، باعث شده است که کودکان به مشکلات عمیق اجتماعی و احساسی دچار شوند.
یادگیری برای استفاده از همهی حواس:
رایانهها باعث میشوند که تجربیات حسی کودکان محدود شود. در حالی که سنین کودکی، بهترین دوران برای انجام فعالیتهای چندگانه حسی میباشد ـ که این مطلب، خود یکی از پایههای حیاتی مهارتهای علمی و آکادمیکی میباشد ـ استفاده نامحدود از رایانهها، مثل برنامه طراحی و نقاشی، باعث میشد که برخی تواناییهای حسی ـ ترکیبی در کودکان ایجاد گردد؛ اما این تجارب از لحاظ کیفیت، با برنامههای طبیعی که انسانها از طریق حواس خود انجام میدهند، تفاوت اساسی دارد. شاید زمانی فرا برسد که برخی نرمافزارهای خاص بتوانند برنامههای چندحسی را آموزش دهند، اما من هنوز نمیدانم که میشود به آنها اعتماد کرد یا نه؟
یادگیری برای این که یک یادگیرنده قدرتمند باشیم:
استفاده بیش از حد از آموزشهای الکترونیکی و نرمافزاری سرگرمی ـ آموزشی، باعث میشود تا فرآیند یادگیری منفعل باشد.
سنین کودکی بهترین زمان برای آموزش موضع یک شخص نسبت به جهان پیرامون خود میباشد: 1ـ آیا ما باید به دیگران یا خودمان اعتماد داشته باشیم یا نه؟ 2ـ جهان اطراف ما چگونه است؟ و 3ـ من به عنوان یک یادگیرنده مستقل، چقدر قدرتمند هستم؟ سؤالاتی هستند که باید پاسخ داده شود. استقلال و خودمختاری کودکان در هدایت و کنترل ابزاری بازیها، در این فرآیند بسیار مهم است. کودکان به طور طبیعی، هنگام مقایسه کار خودشان با قابلیتهای یک رایانه، به توانایی خود بیاعتقاد میشوند. روابط علی و معلولی، تأثیر متقابل اشیا بر هم، خودکنترلی و احساس عزت نفس، اموری هستند که به راحتی، هنگامی که شما مشغول کوبیدن میخ به یک چوب هستید، ایجاد میشود (طوری که اگر انسان اشتباه کند، نتیجهاش آسیب دیدن انگشتانش خواهد بود) اما این مسائل و آموزش، از طریق رایانه ایجاد نمیشود.
یادگیری برای توجه کردن:
یکی از مهارتهای مهمی که به وسیله آموزشهای الکترونیکی مورد تهدید واقع شده است، توجه کردن انتخابی است. تواناییای که توجه و حس صاحب خود را مدیریت کرده و آن را فقط بر آنچه باید یاد گرفته شود، متمرکز میکند. کودکانی که نمیتوانند در برابر امتحان کردن هر آنچه در معرض دیدشان وجود دارد، مقاومت کنند یا کسانی که تمرکز ذهنی آنها، دائماً در اثر اتفاقات جدید، در حال تغییر و دگرگونی است، تحت فشار هستند. شکلهای عجیب و جلوههای ویژه خاص همراه با وسوسه برای کلیک کردن از روی هوی و هوس، باعث شده است تا مشکلات کودکان در خصوص متمرکز کردن فکر و حواسشان بیشتر شود.
یادگیری تصور، خیال و حافظه:
تحقیقات نشان میدهد که امروزه بخش عظیمی از یادآوریها و به خاطر آوردنها با کمک رایانه انجام میشود، در نتیجه، تصاویر دیگر هیچ تلاش ذهنی برای دانشآموزان باقی نمیگذارد. «کارآیی حافظه» توانایی تجزیه و تحلیل کردن تعدادی از ایدهها و تفکرات در یک زمان خاص است که در طول دوران رشد و بلوغ انسان رشد میکند. بسیاری از مشکلات یادگیری، به خاطر ضعفهای موجود در این بخش است.
یادگیری برای تفکر منطقی:
بسیاری از جنبههای تجزیه و تحلیل منطقی ممکن است در اثر استفاده نادرست از رایانه از بین برود یا مورد غفلت واقع شود. تحقیقات نشان میدهد که کودکان به وسیلهی تجربههای فیزیکی رخدادهایی که خودشان آنها را کنترل میکنند، استدلال در خصوص روابط میان اشیا را یاد میگیرند. (به عنوان مثال، شخصی اقدام x را برای بار اول انجام میدهد، سپس نتیجه y حاصل میشود پس از آن، شخص اگر اقدام x را از طریق دیگری انجام دهد، نتیجه دیگری به دست خواهد آورد.) در حالی که بسیاری از بهترین نرمافزارهای آموزشی، فقط به کودکان آموزش میدهند که با فشار دادن یک کلید، مسائل را حل کنند. استدلال علی اجتماعی که توانایی فهم و ادراک چگونگی احساس دیگران است نیز معمولاَ از تجهیزات زندگی اجتماعی واقعی حاصل میشود اموری مانند فعالیتهای مشترک، زبان و احساسی مشترک با دیگر انسانها، اموری هستند که به فهم و ادراک ما از احساسات دیگران کمک میکند.
یادگیری سازوکار نمادین جدید:
کودکان در طول سن 4 تا 7 سالگی، شروع به یادگیری نمادهای صوری از استدلالهای منطقی بزرگان میکنند. لذا این سن، یکی از وسوسهانگیزترین سنین برای وادار کردن نرمافزارهای مختلف برای آموزش مهارتهای ریاضی میباشد. در حالی که والدین باید بدانند، نمادهایی که کودکان یاد گرفتهاند، تا زمانی که فهمیده نشده و درونی نشود، مفید نمیباشد. یک کودک ممکن است که بتواند تا شماره 10 بشمارد یا این که اعداد را تشخیص دهد، اما تا زمانی که او نتواند بفهمد که مثلاً عدد «3» در عالم واقع به چه معناست، نمیتواند رابطهای بین نمادها و عالم واقع برقرار کند.
آزمایشی که توسط یک روانشناس به نام رابی کیس انجام شده است، یادگیری ریاضیات را در کودکان مقایسه کرده است. در این آزمایش، نحوه یادگیری ریاضیات توسط یک نوع بازی که با رایانه انجام میشود، با یادگیری توسط همان بازی، اما با یک بزرگسال، مورد آزمایش قرار گرفته است.
اگرچه برخی محققان فکر میکنند که آن بستههای نرمافزاری جدید را تهیه کردهاند که میتواند مزایا و منافع تجربههای زندگی واقعی را به کودکان منتقل نماید، اما هنوز هم ارتباط دو طرفه کودک با والدین، به عنوان یکی از بهترین روشها برای یادگیری مطرح میباشد. البته کودکان بزرگتر که در سن 10 و 11 سالگی قرار دارند، میتوانند مطالب بیشتری را از نرمافزارهای تهیه شده برای آموزش ریاضی، یاد بگیرند.
یادگیری برای دانشآموز همراه با انگیزه:
دانشآموزان باید مواظب نرمافزارهایی باشند که در مقابل حل مسائل علمی مثل مسألههای ریاضی، به جای تشویق آنها به حل مسألههای سختتر و چالشیتر، اقدام به دادن جایزه مینماید. متأسفانه باید اعلام کنم که من در طول مطالعاتم، دانشآموزان زیادی را مشاهده کردم که سازوکار انگیزشی آنها، بیش از آن که به محرکهای درونی پاسخ بدهد، در برابر محرکهای خارجی برانگیخته میشد.
در این که رایانه باعث میشود تا دانشآموزان انگیزه پیدا کنند، بحثی نیست، اما مسأله این است که آیا آنها برای یادگیری تشویق میشوند یا برای بازی کردن؟ و سؤال دیگر اینکه، چه کسی مسوول انگیزه است، کودک یا برنامهریز؟
اگرچه پیشرفتهای امیدوارکنندهای در این زمینه در حال وقوع است، اما این امر، مستلزم هزینههای مالی زیادی است. ما میتوانیم همهی کلاسهای درس را به شبکه جهانی اینترنت متصل کنیم یا این که همهی کودکان را با برنامههای پیشدبستانی مناسب و مفیدی تجهیز کنیم. ما میتوانیم معلمان ابتدایی را با برخی بازیها آشنا کنیم و در نتیجه، نیازی به ابزار الکترونیکی وجود نداشته باشد، یا این که میتوانیم با فراهم کردن برخی کمکهای تقویتی برای کودکان، آنها را در سوادآموزی یاری کنیم. پیشنهاد من این است که ما باید از یورش تکنولوژیکی به کودکان در سنین پایین خودداری کنیم و از رایانه، نرمافزارها و همچنین شبکه جهانی اینترنت، برای آموزش کودکان در سنین بالاتر استفاده کنیم. دانشآموزان بزرگتر از این تجهیزات و امکانات، برای کمک به آموزش و یادگیریشان بهتر میتوانند استفاده کنند، اما آیا کودکان عقب خواهند ماند؟ قطعاً نه! نه تنها فنآوری در حال تغییر دائمی است، بلکه به کرات دیده شده است که کودکان 10 ساله یا بزرگتر، به راحتی و بدون داشتن هر گونه تجربه قبلی، در علوم رایانهای تبحر پیدا میکنند. نکته مهم این است که ما سالهای باارزش کودکی را جهت آمادگی برای آینده صرف کنیم تا بدین وسیله کودکان ما در آینده، به جای این که دانشآموز سیستمهای خود شوند، استاد و مربی فنآوری خود باشند. این امر میسر نخواهد شد مگر اینکه آنها تفکر، اندیشه، خلاقیت، مهارتهای ارتباطی و انگیزش درونی را از طریق تجربیات زندگی واقعی و آموزش صحیح انسانی و در یک محیط اجتماعی کسب کرده باشند.
دانشآموزان تا به حال هرگز به این صورت، مجذوب تلاشها و اقدامات گسترده برای وارد کردن محصولات پرهزینه به کلاسهای درسی نشده بودند.
البته وظیفه ما فقط انتقاد از وضع موجود نیست، بلکه ما باید سعی کنیم تا نیازهای واقعی کودکان را به والدین آنها بشناسانیم. بسیاری از والدین تشخیص نمیدهند که مثلاً ساختن یک برج توسط یک کودک یا نظاره کردن به لانه یک پرنده، به مراتب مفیدتر و باارزشتر از کلیک کردن یک آیکون در صفحه نمایش میباشد.
اگر ما واقعاً تصمیم داریم، کودکان را برای آینده آماده کنیم، باید این دیدگاه نادرست را به مبارزه بطلبیم و برای کودکانمان، آنچه را واقعاً نیاز دارند، فراهم کنیم؛ نه یک جایگزین الکترونیکی کمعمق و بیمایه.
تاثیر کامپیوتر و اینترنت بر کودکان و نوجوانان
فناوری کامپیوتر بطور وسیع در جامعه گسترش پیدا کرده است و با تمامی جنبه های زندگی از مدرسه تا محل کار، خدمات بانکی، خرید و فروش، پرداخت مالیات و حتی رای گیری تلفیق شده است. امروزه این فناوری نقش مهمی در زندگی کودکان ایفاء می کند واین نقش بسرعت در حال افزایش است. بطوریکه تعداد کودکان 17-2 سال که کامپیوتر را در منزل استفاده می کنند از 48% در سال 1996 به 70% در سال 2000 صعود کرده است. استفاده از اینترنت نیز از 15% به 52% دراین دوره 5 ساله افزایش پیدا کرده است. اما آیا این فناوری زندگی کودکان را بهبود می بخشد.
علی رغم جنبه های مثبت از قبیل جنبه های آموزشی و ارائه خدمات ارتباطی و ... رایانه و اینترنت جنبه های منفی نیز دارد. استفاده کنترل نشده کامپیوتر بویژه وقتی با دیگر فناوری ها از قبیل تلویزیون همراه باشد کودک را در معرض خطر اثرات مضر آن بر تکامل فیزیکی، اجتماعی و روانی قرار می دهد. که از آنها می توان به مشکلات بینایی، صدمات سیستم اسکلتی، چاقی، اثر بر مهارتهای اجتماعی، مشکلات ارتباطی در خانواده و اعتیاد الکترونیکی اشاره کرد.در صورتیکه کامپیوتر صحیح استفاده شود اثرات مثبتی دارد . با رعایت نکاتی هنگام استفاده از کامپیوتر می توان مطمئن شد که استفاده از کامپیوتر زندگی کودکان را در حال و آینده بهبود می بخشد.از آنجائیکه کامپیوتر در همه جای زندگی حاضر است، مهم است که بفهمیم چگونه این تکنووژی می تواند رشد و تکامل کودکان را بهبود ببخشد یا منحرف کند.
مقدمه:
فناوری کامپیوتر بطور وسیع در جامعه گسترش پیدا کرده است و با تمامی جنبه های زندگی از مدرسه تا محل کار، خدمات بانکی، خرید و فروش، پرداخت مالیات و حتی رای گیری تلفیق شده است(1). مهمترین تغییراتی که این فن آوری بوجود آورده بوسیله مارشال مک لوهان در یک عبارت خلاصه شده است و آن تبدیل جهان به یک دهکده جهانی است. بدین معنا که مردم نقاط مختلف در کشورهای سراسر کره زمین به مثابه یک دهکده امکان برقراری ارتباط با یکدیگر و اطلاع از اخبار و رویدادهای جهانی را دارند(2). امروزه این فناوری نقش مهمی در زندگی کودکان ایفاء می کند واین نقش بسرعت در حال افزایش است(3). بطوریکه تعداد کودکان 17-2 سال که کامپیوتر را در منزل استفاده می کنند از 48% در سال 1996 به 70% در سال 2000 صعود کرده است. استفاده از اینترنت نیز از 15% به 52% دراین دوره 5 ساله افزایش پیدا کرده است. سرعت انتشار اینترنت 9 برابر سریعتر از رادیو، 4 برابر سریعتر از کامپیوترهای شخصی و سه برابر سریعتر از تلویزیون بوده است(1). تحقیقات دلالت دارد که 149 میلیون نفر در سراسر دنیا به شبکه اینترنت مرتبط هستند که به میزان 12% در هر ماه افزایش پیدا می کند(4). بررسی های آماری در سال 2000 بیانگر این مطلب است که کودکان سن 7-2 سال بطور متوسط 34 دقیقه در روز از کامپیوتر استفاده می کنند که این زمان با افزایش سن طولانی تر می شود(5-2 سالگی 27 دقیقه در روز، 11-6 سالگی 49 دقیقه در روزو 17-12 سالگی 63 دقیقه در روز) (1).
بطور متوسط کودکان آمریکایی 3-1 ساعت درروز از کامپیوتر برای انجام تکالیف مدرسه، صحبت با دوستان بطور آن لاین و بازی کردن استفاده می کنند.90% کودکان سن مدرسه در این کشور به کامپیوتر دسترسی دارند(5).
کشور ما از نظر بهره مندی از اینترنت در بین 178 کشور جهان رتبه 87 را دارد که بر اساس طبقه بندی اتحادیه جهانی مخابرات جزء کشورهای متوسطبشمار می رود. 35% استفاده کنندگان اینترنت را قشر جوان تشکیل می دهند و میانگین صرف شده برای اینترنت 52 دقیقه در هفته بوده است(2).
اما آیا فناوری کامپیوتر زندگی کودکان را بهبود می بخشد؟ از آنجائیکه کامپیوتر در همه جای زندگی حاضر است، مهم است که بفهمیم چگونه این تکنووژی می تواند رشد و تکامل کودکان را بهبود ببخشد یا منحرف کند.
روش کار:
با استفاده از تایپ کلمات کلیدی در قسمت جستجوی سایتهای yahoo و Google ونیز مطالعه کتب موجود در کتابخانه ، مطالب مربوط به تاثیر اینترنت بر کودکان ونوجوانان که معتبر بوده و قبلا در مجلات وکتب چاپ شده بود جمع آوری شده و بصورت مقاله تدوینی حاضر جمع بندی و خلاصه گردید.
محتوی:
علی رغم جنبه های مثبت از قبیل جنبه های آموزشی و ارائه خدمات ارتباطی...رایانه و اینترنت جنبه های منفی نیز دارند(6). استفاده کنترل نشده از کامپیوتر بویژه وقتی با دیگر فناوری ها از قبیل تلویزیون همراه باشد کودک را در معرض خطر اثرات مضر آن بر تکامل فیزیکی، اجتماعی و روانی قرار می دهد. فعالیت فیزیکی و تعاملات اجتماعی برای سلامت و خلاقیت کودک ضروری است در حالیکه اگر کودک مدت زمان زیادی را در مقابل صفحه کامپیوتر بگذراند او را از ورزش و دیگر فعالیتهای که برای تکامل وی مفید می باشد بی بهره می کند. بعلاوه کودکان ممکن است در معرض محتویات خشن و جنسی که در حد سن آنها نیست قرار گیرند(1). دسترسی به چنین مطالبی ممکن است کاملا تصادفی یا عمدی باشد. هر دو این طریق دستیابی مورد توجه متخصصان بوده است و هشدارهای مکرر داده شده که صدمات بهداشت روانی از طریق این گونه برنامه ها به کودکان و نوجوانان بویژه در ایجاد مسائلی مانند انحرافات جنسی، خشونت، اعتیاد، رفتارهای ضد اجتماعی، سست شدن مبانی خانواده، اشاعه جرم و جنایت در طیف وسیع در بسیاری موارد جبران ناپذیر است(6).این مشکلات را می توان در سه گروه فیزیکی، اجتماعی و روانی طبقه بندی نمود که در ذیل به شرح آنها می پردازیم.
مشکلات جسمی:
مشکلات بینایی:
به اعتقاد پزشکان کودکانی که به مدت طولانی از کامپیوتر استفاده می کنند در معرض خطر نزدیک بینی قرار می گیرند(7). اگرچه 70% بزرگسالانی که به دلیل نگاه ممتد به صفحه مانیتور و کار طولانی مدت با کامپیوتر به علائم سندرم بینایی کامپیوتر مبتلا هستند(8) تحقیقات نشان داده است که کودکان بدلایل ذیل برای ابتلا به این سندرم مستعدتر هستند:
- عدم توجه به مسائل بهداشتی و سلامت خود. ممکن است ساعتها در مقابل صفحه کامپیوتر بنشینند و بر آن تمرکز کنند.
- عدم بیان مشکلات بینایی توسط کودکان و نادیده گرفتن آنها.
- ایستگاههای کاری کامپیوتر اغلب متناسب با وضیعت بالغین طراحی می شود و برای کودکان مناسب نمی باشد.
برای پیشیگری از سندرم بینایی کامپیوتر در کودکان باید:
- قبل از شروع مدرسه معاینه کاملی از چشم کودکان از نظر دید نقاط دور و نزدیک صورت گیرد.
- ایستگاههای کاری کامپیوتر متناسب با وضیعت کودکان طراحی شود.
- فاصله بین مانیتور و چشم کودک 28-18 اینچ توصیه می شود. فاصله کمتر از 18 اینچ برای کودکان مضر است.
- والدین باید از رفتارهای که بر مشکلات چشمی دلالت می کند آگاه باشند از قبیل قرمزی چشم، مالش مکرر چشمها، سردرد، پوزیشن های غیر معمول، شکایت از تاری دید و خستگی چشم (5).
- استفاده از پوششهای مخصوص صفحه کامپیوتر